هفته ی اول اپریل، نویسنده ی جوان فنلاندی ـ استونیایی، خانم “صوفیا اوکسانن” برنده ی بهترین جایزه ی ادبی «نوردیک» شد که از سوی شورای ادبی کشورهای حوزه ی شمال اروپا هر ساله به بهترین نویسنده منطقه ی شمال اروپا اعطا می شود. این جایزه به خاطر رمان «پاکسازی» به خانم “اوکسانن” اعطا شده است.
“اوکسانا” پیش از این نیز مورد توجه محافل ادبی کشورهای شمال اروپا موسوم به نوردیک قرار داشت، اما برای این که او بتواند این جایزه ی باارزش را صاحب شود، می بایست با ده نویسنده ی سرشناس کشورهای اسکاندیناوی رقابت می کرد که این مهم رخ داد و او برگزیده ی هیئت داوران بهترین نویسنده ی سال ۲۰۰۹ در کشورهای شمال اروپا شناخته شد.
شورای ادبی کشورهای نوردیک در بیانیه ی خود از جمله آورده است: “با سومین رمان خود «پاکسازی»، «صوفیا اوکسانن» توان فوق العاده ی خویش را نشان می دهد. با غنای زبان و زبان توصیفی موارد تاریخی معینی را با هم گره می زند؛ اشغال سرزمین های استونی توسط شوروی از یک سو و تجارت انسان در حاشیه ی دریای بالتیک در تاریخ معاصر“.
«صوفیا اوکسانن» متولد ۱۹۷۷ است و در فنلاند رشد کرده است. پدرش فنلاندی و مادرش اهل استونی می باشد. در سال ۲۰۰۳ با رمان «گاو استالین» کار ادبی خود را شروع کرد. در سال ۲۰۰۸ رمان «پاکسازی» را منتشر کرد که خیلی زود مورد توجه قرار گرفت و تا کنون جایزه های متعددی چه در منطقه اسکاندیناوی و چه در عرصه ی جهانی برنده شده است. کتاب «پاکسازی» در فنلاند به عنوان پر فروش ترین کتاب شناخته شده و امتیاز ترجمه ی آن تا کنون به بیش از بیست و پنج کشور فروخته شده است. ماجرای این رمان، زندگی دو زن است؛ یکی جوان و دیگری که دوران پیرانه سری را می گذراند. این دو زن تحت تأثیر حوادث دوران زندگی شان می باشند؛ جنگ جهانی دوم، اشغال استونی و تجارت جدیدی در اروپا که موسوم شده است به تجارت انسان بعد از فرو ریزی دیوار برلین.
«صوفیا اوکسانن» دانشجوی رشته ی “شبیه سازی” در مدرسه ی عالی تئاتر در هلسینکی است. چنانچه گفته شد تا کنون سه کتاب منتشر کرده است؛ «گاو استالین» در سال ۲۰۰۳، «Baby Jane» در سال ۲۰۰۶ و «پاکسازی» در سال ۲۰۰۸. کتاب پاکسازی بر اساس نمایش نامه ای با همین نام نوشته شده که پیش از این خود خانم «اوکسانن» به رشته تحریر درآورده بوده است.
در حالی که دولت فنلاند و حتی ناشر نروژی، سوئدی و دانمارکی این کتاب خبر از شادی مردم ادبیات دوست این کشورها می دهند، واکنش دولت استونی کاملا ملایم است و تا سه روز بعد از خبر برنده شدن «صوفیا اوکسانن» حتی منابع فرهنگی این کشور هم به او تبریک نگفته اند و کلا دولت استونی برخوردی سرد با این رویداد داشته است.
پس از اعلام نام «صوفیا» به عنوان برنده ی ادبی نوردیک، در تماسی تلفنی با مترجم نروژی کتاب «پاکسازی»، خانم “تورید فاربرگد”، نظر ایشان را پرسیدم. در پاسخ شنیدم که: “من منتظر چنین موفقیتی برای این کتاب بودم”.
به باور خانم “فاربرگد”، پشتوانه ی غنی و پر مایه ای برای تبدیل نمایش نامه به رمان، آن هم رمانی برخوردار از زبانی سرشار از گفتگو و توصیفی، حیرت آور است. گفتگوها شامل اشغال استونی در زمان شوروی سابق می شود و تجارت انسان در زمان حال.
در پایان این گفتگوی تلفنی، مترجم راضی از انتخاب خویش، می گوید: “به نظرم رمان «پاکسازی» توانسته است که صحنه های نمایشی را هم چنان حفظ کند. این را می گویم که گه گاه در حین خواندن رمان، خواننده خود را در سالن تئاتر حس می کند و بازی بازیگران را به تماشا می نشیند”.
با تمام شدن گفتگو با مترجم بار دیگر به بیانیه ی هیئت داوران نگاهی می کنم. به نظر می آید که هیئت داوران در نکاتی که برای برنده شدن رمان «پاکسازی» اعلام شده، توافق کامل داشته اند. در بخشی از این بیانیه آمده است: “رمان «پاکسازی» از هیجان در ارتعاش است؛ رازهای ناگفته و اعمال شدیداً شرم آور به مانند شبکه ای به هم بافته شده در جای جای کتاب پراکنده اند و خواننده را وامی دارد که برای بیشتر درک کردن، خواندن را ادامه دهد”.
برای بیشتر شناختن این نویسنده ی جوان به نقدهای گوناگون در مورد کتاب «پاکسازی» مراجعه می کنم. خانم «تورید لارسن» منتقد ادبی روزنامه ی «داگس آویزن» پیش از این نوشته است: “«پاکسازی»، تجربه ی حیرت آور خوانش کتاب است، در این کتاب ابهام و امنیت در بررسی عمیقی از موضوع های بزرگی مثل عشق، حسادت، شرم، اطلاع رسانی، گناه و ترس با هم زیر یک سقف یا در محدوده ی پدیده ای به نام کتاب، جمع می شوند”. این منتقد ادبی اهمیت زیادی برای هنر تذکاری نویسنده قائل می شود و می نویسد: “تهاجم ها از سوی دستی مودار، لگدکوبی توسط چکمه ها روی می دهد. هراس از دستی است که مدام می لرزد، احساس شرم است و نگاهی افسرده”.
در گفتگویی که با خانم «فاربرگد»، مترجم نروژی کتاب داشتم، او اضافه کرد که ترجمه ی این کتاب چالشی بزرگ بود تا بتوان هویت دوگانه ی نویسنده را آن طور که باید به زبان جدید منتقل کنم. در کتاب اول نویسنده که «گاو استالین» نام دارد، او از تاریخ خود و ملتش مدد می گیرد تا توضیح دهد که چگونه مخفی کردن میراث مادری که همان هویت استونیایی خود است، یک الزام بوده.
در مورد واکنش سرد محافل فرهنگی استونی با این جایزه، از خانم «فاربرگد» می پرسم که چرا چنین است؟ در پاسخ می گوید: “بعضی ها واکنش شان چنین است که چرا کسانی خارج از کشورشان در مورد تاریخ دیروز و امروزشان قضاوت می کنند. اضافه کنم که هستند کسانی که این کتاب را ستایش کرده اند و نقش مدل هایی که در این رمان برای توضیح تاریخ حضور شوروی در کشورشان به کار رفته است را بی همتا می دانند”.
این مترجم هم چنین به روابط ملتهب بین کشورهای منطقه ی بالتیک و شوروی سابق اشاره می کند و ماجرایی که این نویسنده ی جوان دل مشغول آن است.
در جایی دیگر از بیانیه ی شورای ادبی کشورهای شمال اروپا آمده است: “کتاب «پاکسازی» با دقت زبانی کاملی که به ندرت رخ می دهد و زبانی توصیفی توانسته است حضور توأمان فرد انسان و تاریخ را در اکنون ما به تصویر درآورد”.
بدیهی است که اگر کسی نگاهی داشته باشد به رمان اول خانم «صوفیا» که «گاو استالین» نام دارد، متوجه خواهد شد که تاریخ استونیایی نویسنده که هرگز هم تجربه اش نکرده، دست مایه ی او بوده است. شخصیت های این رمان، زنی است پیر، دخترش که ازدواج کرده و دختر او که در فنلاند بزرگ می شود، اما دل مشغول سرنوشت مادر بزرگ اش است. گمانه زنی هم می شود که ماجرای این کتاب شرخ زندگی فامیل نویسنده است.
فاصله ی بین دو کتاب «گاو استالین» و «پاکسازی»، در سال ۲۰۰۵ کتاب دیگری از همین نویسنده منتشر شده با نام«Baby Jane» که شرح زندان های خانگی اما داوطلبانه است و عشق زنان همگرا. سبک نگارش این نویسنده توصیف زندگی های سراسر اصطکاک است که خشونت های بی رحمانه چاشنی آن است.
چنانچه یادآور شدم، در ابتدا این رمان به صورت نمایشنامه منتشر شد و در همان زمان هم مورد توجه قرار گرفت طوری که در بزرگترین سالن تأتر فنلاند و سوئد به صورت نمایش اجرا شد. شاید بتوان گفت که این اثر بتواند تأثیری عمیق بر زندگی ادبی این نویسنده بگذارد. ماجرای هفتاد سال تاریخ استونی را دو شخصیت پیر و جوان رمان که زن هم هستند را روایت می کنند؛ روایت زشتی ها و پلشتی ها در کنار اندک حوادثی که گاه زهرخندی بر لب می نشاند. تجارت انسان در روزهای اخیر دوشادوش گذشته ی ناخوشایند در حرکت ان؛ گذشته ای با قدرت مدارانی که با نفوذشان حتی فنلاند را هم وادار به سکوت کرده بودند تا سرانجام پرده افتاد و رازها برملا شد. در واقع در آثار «صوفیا» خبری از چکامه ی زیبا و کوتاه نیست. با آن گذشته موهن آیا جای چنین کرداری در نوشته های او هست؟ در عوض او وارد روح خوانندگان می شود و آنها را در همدردی با شخصیت های داستان همراهی می کند. کاری که دردآور است؛ او توصیف گر انسان است، داستان سرای حیات ما است. نویسنده با ظرافتی غیرقابل توصیف، خواننده را درگیر و همراه با شخصیت های داستان می کند. کاری که به زیبایی انجام می شود. خواننده درگیر زیبایی ها است در میان دردها و آلام.
* عباس شکری نویسنده و مترجم آزاد در اسلو ـ نروژ و از همکاران شهروند در اروپاست که بویژه اتفاقات آن بخش از اروپا را پوشش می دهد.