آمار جمع‌آوری شده از سنجش نظرات ٣۵ هزار امریکایی توسط موسسه‌ی تحقیقاتی «P.E.W» بر این حقیقت مستند مهر تأیید زده است که زنان بیشتر از مردان، هم به خدا اعتقاد دارند و هم در زندگی شخصی بیشتر از جنس مخالف، به دعا و نیایش توسل می‌جویند. زنان حتی در ابراز علاقه برای خدای شخصی‌ایی که منطبق با روحیات خودشان است نیز گوی سبقت را از مردان ربوده‌اند.
خانم الیزابت کورنوال، روانشناس دانشگاه کولورادو معتقد است بی‌اعتقادی به مذهب یعنی بر هم زدن نظم موجود، ولی زنان در دوران قدیم چون استقلال مادی نداشتند چاره‌ای جز اطاعت از قانون و اخلاق جامعه نیز نداشتند. به اعتقاد خانم کورنوال برای زنان لقب بی‌اعتقادی و مخالفت با نظم موجود، در حکم یک خودکشی بود. زنان بر اساس تجربه‌ی بقا که در ضمیر ناخودآگاه‌شان تطبیق یافته‌ است به این واکنش روحی و روانی رسیده‌اند که نسبت به مذهب احساس منفی نداشته باشندpainting.
در گزارش تحقیقاتی فوق آمده است که گرایشِ «خطرپذیری» در مردان باعث شده است که آنها تمایل کمتری به مذهب داشته باشند. مردان در دوران قبیله گی، در حال جابجایی مداوم و خطرناک برای یافتن غذا و شکار بوده‌اند و در نبود آنها باور به خدا سهم به‌سزایی در اتحاد و همکاری و ماندگاری قبایل اولیه داشته است. زنان و مادران قبایل اولیه نیز به اهمیتِ خداباوری برای ادامه‌ی زندگی، امنیت و معیشت خود و فرزندان‌شان در درون قبیله پی برده‌اند و به طور جدی به پاسداران و معتقدان مذاهب تبدیل شده‌اند.
ایجاد قبیله و امنیت ناشی از آن، به تولید و ثروت بیشتر انجامید و شرایط تضمین بقا را برای بشر هموارتر کرد. از آن پس ضرورت انتقال ثروت و دارایی‌های افراد قبیله به نسل بعدی ضروری شد و به همین خاطر بود که «خانواده» و حد و حدود آن به کمک مذهب مقرر گردید. ضرورت تشکیل خانواده مردان را بر آن داشت تا به کنترل جنسی زنان بپردازند تا با یقین کامل قادر باشند فرزندان حاصل از قرارداد ازدواج را وارث دارایی‌های خویش کنند.
از آن پس، مردان از طریق قوانین مذهبی و با ایجاد مجازات های سنگین نظیر کشتن، آتش زدن و سنگسار، زنانی را که بیرون از قرارداد ازدواج فعالیت جنسی داشتند مجبور به اطاعت کردند. در ادامه، زنان ملزم شدند تا در حد یک کالای تولیدی، به وسیله‌ای برای زایشِ وارثان دارایی مردان بدل شوند. این گروه از نظریه پردازان معتقدند با محدود شدن مانور جنسی زنان، از قدرت اجتماعی زنان نیز کاسته شد و از نظر جنسی و اقتصادی، وابستگی‌شان به مردان بیشتر شد. زنان به همین دلیل، طبیعتاً فراگیرتر از همیشه به اعتقادات مذهبی پناه بردند که تأمین‌کننده‌ی حداقل حقوق آنها بود.
بی‌تردید دلایل علاقه‌ی زنان به مذهب پیچیده‌تر از آن است که بتوان از طریق ارائه‌ی بخش محدودی از فرضیه‌های مطرح‌شده به جوابی مشخص در این زمینه دست یافت. شاید بهتر باشد به جوابی که ترکیبی است از همه‌ی فرضیه‌ها و تحقیقات انجام‌شده بسنده کرد و به هر اجتماع و فرهنگ متفاوت از دیگری اجازه داد تا بر اساس شرایط ویژه‌ی خویش، بخشی از مباحث و دستاوردهای تحقیقی را مناسب موقعیت خود تشخیص دهند.

منابع:
Robert Roy Britt, Editorial Director,People Said to Believe in Aliens and Ghosts More Than God
Robert Roy Britt, Editorial Director, Women More Religious Than Men
Lauren Sandler, Why Do More Women Than Men Still Believe in God? Slate magazine
Elisabeth Cornwell, Why Women Are Bound to Religion: An Evolutionary Perspective

لینک مطلب در “مرد روز”
http://marde-rooz.com/?p=38207