ایران وایر- رضا حقیقت نژاد- محسن پهلوان مقدم، مدیرعامل شرکت پدیده را اوایل سال ۹۰ در جزیره کیش دیدم، مردی کوتاه قامت، خوش صحبت، بذله گو و شلوغ. بابک زنجانی هم آن وقت ها تازه داشت در کیش جان می گرفت. پهلوان مقدم رستوران بزرگش را در گوشه ای دورافتاده راه انداخته بود، راضی به نظر نمی رسید ولی ایده اش ساخت یک شهر رویایی در کیش بود و مصمم نشان می داد برای اجرایش. دنبال این بود که نماد رستورانش که یک لنگر بزرگ بود، بشود نماد جزیره کیش و می خواست پروژه رسانه ای برای این تعریف شود.

دوستش که نشریه ورزشی داشت می گفت پهلوان مقدم می خواهد جدی تر وارد فعالیت های تبلیغاتی و رسانه ای شود. ایده عجیبش این بود که رسانه ها می توانند یک بچه خوشگل بسازند از کارهایی که او می کند، طوری که همه تعریف کنند ازش. خبرگزاری دانشجو چند روز پیش گزارش داد: ۱٫۵ درصد از حجم درآمد صدا و سیما از محل تبلیغات مربوط به شرکت پدیده شاندیز است، علاوه بر این روزانه در روزنامه‌های سراسری هم تبلیغات دارد که به طور متوسط هزینه هر روز تبلیغ، تنها در یک روزنامه ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان است.” خب! این یعنی که ایده بچه خوشگل را او خیلی خوب دارد دنبال می کند.

دنبال کارهای خیریه و مذهبی هم بود، مثلا یک مورد دیدم که ۱۵۰ میلیون تومان داده به ستاد بازسازی عتبات عالیات که خرج مکان های مذهبی شیعیان در عراق شود، به ابومسلم خراسان و پرسپولیس هم کمک کرده بود. ادبیات مخصوص این کارها را هم دارد. مثلا وقتی می خواست سهام شرکتش را به

عکس فوتوشاپی از سایت طرفداران محسن پهلوان

عکس فوتوشاپی از سایت طرفداران محسن پهلوان

قیمت ۸ هزار تومان بفروشد، گفت عدد ۸ به نیت امام رضا انتخاب شده است.

او تیرماه سال ۹۲ در گفت وگو با مجله زندگی ایده آل اینطوری خودش را توصیف کرده است: “بچه خیابان تهران، مشهد هستم. نسل در نسل، ما در کارهای ساختمانی بودیم. کاشی‌کاری‌های حرم امام رضا (ع) و بقعه خواجه‌ربیع، کار پدربزرگ من بوده. برای همین ما هم درکار ساخت و ساز افتادیم. مجتمع سازی و ویلا سازی و… ؛ اما با این حال در تمام مدتی که در کار ساخت و ساز بودم، هرچند روز یک مرتبه به رستوران شاندیز سر می‌زدم. چون بهترین جایی بود که می‌توانستیم در مشهد غذا بخوریم. این رفت‌و آمدها باعث شد ما یک کار مشارکتی را آغاز کنیم؛ سال ۱۳۷۶ بود که با همکاری یکی از رستوران‌های زنجیره‌ای شاندیز، رستوران شاندیز خیابان جردن تهران را برپا کردیم …  بازی تبلیغات را از گروه ارمغان بهزیستی یاد گرفتم؛ برگه‌هایی را با ۲۰۰ تومان به مردم می‌فروختند تا در قرعه‌کشی‌جایزه‌های نقدی شرکت کنند. در واقع کاغذ می‌فروختند به مردم. یک تیم بازرگانی فرانسوی هم پشت ماجرا بود … با این تیم بازرگانی دیدار کردم، پیشنهاد کردند برای افتتاح رستوران شاندیز در جردن تبلیغ کنم … بازی تبلیغات را آغاز کنم … در افغانستان رستوران را افتتاح کردم، پاتوقی شد برای وزیران افغانستان. حتی حامد کرزای هم، برای یک وعده به رستوران ما آمد. از همه مهم‌تر چیزی ‌که برای سفارت ایران هم غیرقابل پیش‌بینی بود، حضور زلمای خلیل‌زاد، سفیر وقت ایالات متحده آمریکا در رستوران ما بود … تمام حق انحصاری بیل‌بورد‌های تبلیغاتی افغانستان را به مدت ۲۰ سال از حامد کرزای گرفتم …. شروع کردم به ساختمان سازی. چند مجتمع را کلنگ زدم. البته دراین مدت، آستان قدس رضوی هم، در افغانستان سرمایه‌گذاری کرد و شریک ما شد … اما داستان پدیده شاندیز. یک روز در یکی از باغ‌هایم در شاندیز نشسته بودم. جمعی از دوستان بودیم و شهردار شاندیز هم بود. او من را دعوت کرد، فردای آن روز به دفتر شهردار بروم. روز بعد شهردار شاندیز به من گفت یکی از پارک‌های شاندیز، تبدیل شده به پاتوق معتادان. از من خواهش کرد دراین پارک سرمایه‌گذاری کنم … بازهم بمباران تبلیغاتی را آغاز کردم. جوری … در ایران، رستورانی نداریم که با این ظرفیت رقابت کند. در دنیا هم فقط رستورانی در دمشق سوریه ساخته شده که ظرفیت آن ۶ هزار نفر است. البته ما در پدیده شاندیز در یک وعده، ۸ هزار غذا دادیم، این رکورد در هیچ جای دنیا ثبت نشده.”

اما پهلوان مقدم آرام و سرخوش آن روزها، این روزها درگیر یک ماجرای پیچیده شده و دارد بابک زنجانی دوم می شود. شرکت پدیده، بهمن ۸۳ ثبت شده است. اول اسمش بود “شرکت سرمایه‌گذاری کاوشگران سهام”، سال ۸۷ تغییر اسم داد به ” شرکت توسعه بین‌المللی صنعت گردشگری پدیده شاندیز.” ۷۳ درصد سهام این شرکت متعلق به خانواده پهلوان مقدم است.

زیر مجموعه شرکت پدیده، ۷ شرکت مشغول به کار هستند: “شرکت ابنیه و ساختمان پدیده شاندیز، پدیده پارسیان توس، بین‌المللی کیش، تجارت الکترونیکی پدیده کیش، آریا دوام ساز شرق، شهربازی پدیده شاندیز و باشگاه فرهنگی ورزشی پدیده”. شرکتی که الان فعالیت هایش دردسرساز شده، “ابنیه و ساختمان پدیده شاندیز” است که سال ۸۷ ثبت شده.

ایران وایر قبلا در گزارشی به فاسد بودن روند خرید و فروش سهام این شرکت اشاره کرده بود. ارزش سهام شرکت پدیده سال ۸۸، ۱۰۰ تومان بوده، دی ماه ۹۳ رسیده به ۱۱۳۰۰ تومان.

هفته گذشته اعلام شد که فروش سهام پدیده شاندیز با دستور قضایی ممنوع و دفاتر فروش سهام پلمپ شده اند. غلامعلی صادقی، قاضی پرونده پدیده در مشهد هم گفته “به خاطر افزایش های به اصطلاح بادکنکی و غیرقانونی سهام، مبالغ میلیاردی جابه جا شده است که این امر حتما نیازمند شفاف سازی است تا هر کسی یک شبه میلیاردر نشود.”

پیش از این، محسن پهلوان مقدم، مدیرعامل این شرکت گفته بود: “شاید پدیده اولین و آخرین شرکت اقتصادی در دنیا باشد که در آن سهام افزایش پیدا می‌کند و قیمت سهم در آن کاهش نمی یابد. از بزرگان علم اقتصاد هم بپرسید به شما می‌گویند که این موضوع کاری بزرگ است.”

شرکت پدیده در سال ۹۲ سودی معادل ۶۸۰ میلیارد تومان داشته، روزنامه قدس در گزارشی درباره ابعاد فعالیت های این شرکت، نوشته: “بیش از ۶۴ درصد سود خالص سال مالی ۹۲ شرکت پدیده، ناشی از معاملات درون گروهی و سود فروش سهام شرکت بین المللی پدیده شاندیز کیش به شرکت ابنیه و ساختمان پدیده شاندیز به مبلغ ۴۳۵۳ میلیارد ریال بوده ؛ به عبارتی حدود ۸۳۵ تومان از سود ۱۳۰۵ تومانی “پدیده” از بابت انجام معاملات درون گروهی است که طی آن تنها سهام از یک شرکت به یک شرکت دیگر زیرمجموعه آن منتقل شده، یعنی شرکتی با سرمایه ۱۴ میلیارد تومانی به قیمتی بیش از ۴۳۵ میلیارد تومان فروخته شده.”

تخلفات پدیده محدود به این موارد نیست. این شرکت در مشهد با تغییر کاربری ۴۱.۵ هکتار خارج از محدود شهری، مساحت اجرای پروژه پدیده شاندیز را به ۵۰ هکتار رسانده، آن را جزو محدوده شهری تعریف کرده، مسئولان استانی و شهری و نمایندگان مجلس هم حمایت کرده و صدا و سیما هم به تبلیغ این پروژه مشغول شده است. پدیده در قزوین و شمال کشور هم از این کارها کرده و تقریبا در همه جای ایران می توان تبلیغات این شرکت را مشاهده کرد. در طول یک سال گذشته، دفاتر فروش سهام پدیده در ۲۰ شهر بزرگ ایران به فروش سهام ۱۵۰ پروژه این شرکت مشغول بوده اند.

اعداد و ارقام درباره شرکت پدیده هر روز بزرگ تر می شوند و بازیگران ماجرا، گردن کلفت تر. کیهان در سرمقاله ۱۵ دی ماه نوشته که این شرکت ۹۰ هزار میلیارد تومان سهم به مردم فروخته، ۱۰۰ هزار سهامدار نگران هستند، خبرنگاری از محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضاییه درباره بدهی ۹۴ هزار میلیارد تومانی این شرکت پرسیده، ۴ وزارتخانه شاکی هستند، دادستان کل کشور وارد ماجرا شده و قرار است پرونده اش در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی بررسی شود، نمایندگان مجلس که همین چند ماه پیش پروژه های پدیده را افتخار ملی توصیف کرده بودند، حالا می گویند فاجعه و فساد ملی رخ داده، تیم پدیده شاندیز معلوم نیست چه شود، مثل راه آهن بابک زنجانی می شود یا دامادش امیرمنصور آریا. خروج پهلوان مقدم از کشور تکذیب شده تا مبادا خاوری دیگر ظهور کند و … در این کشاکش، پهلوان مقدم هم دو روز پیش به روزنامه شهرآرای مشهد گفته است: “سهامداران نگران نباشند، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.” اعتماد به نفس و آرامش کماکان در جمله‌هایش موج می‌زند، بابک زنجانی، امیرمنصور آریا، حتی دورتر، شهرام جزایری هم اینطوری بودند، نمایندگان اقتصاد امروز ایران، اقتصادی پر از پتانسیل توسعه و رقابت ولی فاسد و عقب مانده، شبیه جزیره زیبای کیش.