با اندوه بسیارمحمود راسخ افشار، دوست و هموند گرامی ما خاموشی گرفته است. عزیزی که در تمامی زندگانی پربارش برای انسان، آزادی و عدالت اجتماعی مبارزه کرد و تا دم آخربه راهش وفادار ماند و هرگزدر برابراستبداد و آزادی کشی سر فرود نیاورد.
محمود راسخ افشار که از فعالان کنفدراسیون جهانی و در دوره هایی دبیر آن بود، درگرما گرم انقلاب پنجاه و هفت به ایران بازگشت و با میلیون ها مردمی که در برابر استبداد نظام سلطنتی بپا خاسته بودند، هم صدا شد و همزمان به عنوان نویسنده و مترجم، به عضویت کانون نویسندگان ایران در آمد.
اما نسیم آزادی دیر نپایید و حکام دین سالارمستبد که بر گرده انقلاب آزادی خواهانه مردمی سوار شده بودند، به قصد قتل آزادی و استقرار سانسور، شمشیر از نیام کشیدند. چنانکه می دانیم بسیاران را کشتند و بسیاری دیگر به ناگزیر به تبعیدی ناخواسته تن در دادند.
محمود راسخ افشار هم، همچون بسیاران دیگر به ناگزیر راهی تبعید شد. او علاوه بر تلاش مستمر سیاسی اش برای آزادی و آبادی، در کنار تنی چند از نویسندگان و شاعران تبعیدی چون زنده یاد غلام حسین ساعدی، کانون نویسندگان ایران در تبعید رابنا نهاد. در همان آغاز در برابر برخی از هموندانی که به ملاحظه خاص سیاسی خواهان کوتاه آمدن کانون از صراحت بیانش بودند، نه تنها بر جدایی دین از دولت قاطعانه پای فشرد؛ که از آزادی بدون حصر و استثنا اندیشه، قلم و بیان در کنار اکثریت اعضا ء دفاع کرد.
دوست ما محمود راسخ افشار در اکثر دوره های پر جوش کانون نویسندگان ایران در تبعید، به خاطر تجربه و توانایی اش در اداره جلسات، مدیریت مجامع عمومی کانون را به عهده داشت و مورد قبول اعضا بود این ها همه خود جایگاه محمود راسخ را در دوره هایی از فعالیت کانون نویسندگان در تبعید ویژگی داده و ماندنی کرده است.
هر چند امروز فقدان محمود راسخ افشار، کانون را از هموندی گرامی محروم کرده است، اما یاد بیدار او هماره با ماست و تلاش هایش برای آزادی اندیشه وبیان و قلم، یادگار ماندگار ما !
هیات دبیران کانون نویسندگان ایران درتبعید
پنجشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۳/ ۵ فوریه ۲۰۱۵
ابتدای شکفتن گل عمر و نوجوانی درخوراک خوری “منزا” در مونیخ شخصی بی آلایش با من نوجوان وارد بحث شد و در حین شنیدن حرف هایش به خودم گفتم این آقا مگر چقدر خوانده که این قدر می داند. با گفتارش بیشتر از پیش با جهان آشنا شدم. آن فرهیخته ، محمود راسخ افشار روزگاری نیز دبیر کنفدراسیون جهانی دانشجویان بود. شوربختانه آن فروزنده شمع وجود خیلی از جوانان ایرانی، بتازگی در آلمان خاموش شد. یادش گرامی باد.