1112-Varaste

جلد شهروند شماره ۱۲۱۱


شهروند ـ استاد فرهاد وارسته، از پیشکسوتان ورزش کاراته ایران، روز یکشنبه اول مارچ ۲۰۱۵ (ده اسفند ۹۳) ، پس از یک دوره بیماری طولانی، در تورنتو درگذشت.

او در سال ۱۹۷۲ برای اولین بار تیم ملی کاراته ایران را قبل از اینکه فدراسیون رسمی کاراته در کشور تاسیس شود به مسابقات جهانی فرانسه (پاریس) برد و در همان جا به عنوان نایب رئیس اتحادیه جهانی سازمان های کاراته (WKF) برگزیده شد و طی دو دوره که تا سال ۱۹۸۰ طول کشید خدمات زیادی برای شناساندن قدرت کاراته کشور به جهانیان انجام داد.
او در سال ۱۹۷۶ مدیر فنی اتحادیه کاراته آسیا و اقیانوسیه شد و پس از آن عضو هیات مدیره اتحادیه آسیا گردید.
اولین مقام قهرمانی کاراته جهان و آسیا برای کاراته ایران در دوران ریاست او کسب شد. وارسته مبتکر سبک کان ذن ریو در ایران بود و پس از عزیمت به خارج از کشور فدراسیون جهانی کان ذن ریو را تاسیس کرد و تنها ایرانی صاحب دان ۱۰ کاراته بود.
یادآور می شود دوم فوریه ۲۰۰۷ در تورنتو مراسم بزرگداشتی برای استاد وارسته با حضور بیش از ۳۰۰ تن از ایرانیان تورنتو برگزار شد و از سوی دکتر رضا مریدی، نماینده مجلس انتاریو به ایشان تقدیرنامه ای اهدا شد.

زندگینامه ی استاد وارسته را از زبان خود او می خوانیم:
من متولد تهران در سال ۱۳۱۶ (۱۹۳۷ میلادی) و فرزند مرحوم پرفسور منوچهر وارسته و نوه سپهبد مرتضی یزدان پناه هستم. تا سال دوم ابتدایی در دبستان فردوسی و از سال سوم ابتدایی تا چهارم متوسطه را در انگلستان درس خواندم چون پدر عزیزم طی این سالها در دانشگاه لندن و دانشگاه سوربن در پاریس دوره دکترای خود را می گذراند. دو سال آخر متوسطه را در دبیرستان البرز در تهران درس خواندم و دیپلم متوسطه گرفتم. سپس جهت ادامه تحصیلات به دانشگاه ژنو در سوئیس رفتم و قصد داشتم که دکتر طب شوم. لیسانس در فیزیک و شیمی و بیولوژی PCB از دانشگاه ژنو گرفتم. در سال ۱۹۵۵ پس از دریافت لیسانس از دانشگاه ژنو به دانشگاه میشیگان رفته و در آن دانشگاه رشته تحصیلی ام را از طب به علوم سیاسی تغییر دادم و بالاخره در سال ۱۹۶۵ موفق به دریافت دکترای علوم سیاسی بین المللی شدم. مدتی در دانشگاه ناکسویل و مدتی نیز در دانشگاه هیوستون در تکزاس به تدریس پرداختم. همان سال برای مدت ده روز به ایران مسافرت کردم که به اصرار فامیل ماندگار شدم. در کنکور ورودی وزارت امور خارجه شرکت کردم و قبول شدم و به عنوان وابسته سیاسی در کادر سیاسی وزارت امور خارجه شروع به خدمت کردم. آخرین سمتهای من معاون اداره CENTO (سازمان پیمان مرکزی) و معاون اداره دهم سیاسی بود. در سال ۱۹۸۰ پس از یک سال در زندان قصر به حکم آقای قطب زاده بدون ذکر هیچ نوع دلیل از خدمت در وزارت امور خارجه منفصل شدم.
عملا شروع تاریخ کاراته در ایران سال ۱۹۶۶ (۱۳۴۵ خورشیدی) بود . من تدریس کاراته را با یک نفر در منزل پدر بزرگوارم شروع کردم و به مرور تعداد علاقمندان زیادتر شد. مدتی در سالن بوکس رضا پهلوی در امجدیه تمرین میکردیم. تعداد علاقمندان به سرعت زیاد میشد و همراه با آن مخالفتهای بدون دلیل و مقاله های مختلف در روزنامه ها که فرهاد وارسته به جوانان فن آدم کشی درس میدهد و در کلاس کاراته به هم آجر پرتاب می کنند! و غیره . . . روزی به سالن بوکس برای تمرین رفتیم، کاغذی بر در نصب شده بود که کاراته کاران دیگر مجاز نیستند از این سالن استفاده نمایند. هر روز همه علاقمندان به کاراته ساک به دست در گوشه ای از خیابان بهار جمع می شدند تا ببینیم در چه محلی قرار است تمرین کنیم.
مدتی در سالن کشتی دانشگاه تهران و روزی در زمین والیبال سازمان دوشیزگان و بانوان و در روزهای پرباد پاییزی در زمینهای تنیس دانشگاه تهران و مدتی در تابستان در صخره های امیرآباد تمرین می کردیم. به نامه نگاری و تلاشهای خود برای گرفتن جای مشخصی ادامه دادم و در این راستا مدتی در سالن ژیمناستیک امجدیه و مدتی در باشگاه پهلوی تمرین کردیم . در سال ۱۹۷۲ (۱۳۵۱ خ) نامه ای از مقر فدراسیون جهانی کاراته در ژاپن به من ارسال گردید که اگر نامه ای از کمیته ملی المپیک ایران مبنی بر اینکه شاگردان من اعضای تیم ملی ایران هستند و خودم سرپرست و مربی تیم، فدراسیون جهانی اجازه خواهد داد که ما در دومین مسابقات جهانی کاراته در پاریس ـ فرانسه شرکت نماییم. سپهبد آذری رئیس تربیت بدنی گفت بودجه ای نداریم. گفتم تیمسار ما پول نمی خواهیم یک نامه از کمیته ملی المپیک برای ما کافی است. او گفت بسیار خوب. بخت یاری کرد و با پول خود با چند نفر از شاگردان ارشدم عازم پاریس شدیم. در کنگره من به سه زبان انگلیسی ـ فرانسه و اسپانیولی با نمایندگان ممالک مختلف بحث و صحبت کردم و پیشنهاداتی در جهت توسعه و ترویج کاراته در جهان ارائه کردم که مورد توجه فراوان ممالک مختلف قرار گرفت. نتیجه آنکه با رای اکثریت ممالک جهان به عنوان نایب رئیس فدراسیون جهانی برگزیده شدم!
گرچه مملکت خودم مرا قبول نداشت جهان کاراته مرا به عنوان نایب رئیس انتخاب کردند. با این سمت، به ایران عزیزم برگشتم. چند روزی بعد با فرمان شاه فقید ایران به عنوان اولین رئیس فدراسیون کاراته ایران منصوب شدم. با یکصد هزار تومان بودجه در سال (کمتر از هر فدراسیون دیگر) ولی از زیرزمینی در خیابان عباس آباد کوچه گلریز (آکادمی کاراته ایران) و جواز رسمی برای این باشگاه از سازمان تربیت بدنی، خود و شاگردانم را جهت تسخیر جهان آماده کردم. اولین مسابقات بین المللی ما با وایکینگ های غول پیکر سوئد و نروژ بود و در سال ۱۹۷۴ در شش دور مسابقه (دو دور در شهر گوتنبرگ ـ دو دور در شهر مالمو و دو دور در شهر استکهلم) آنها را با قاطعیت شکست دادیم .
و موفقیت های ما ادامه یافت تا…
استاد وارسته در اگوست ۱۹۸۶ با همسر و چهار فرزندش به کانادا آمد و در اینجا باشگاه کان ذن کای را تاسیس کرد و به همراه دو فرزند قهرمانش پیروز و نسیم به تربیت جوانان ایرانی و غیرایرانی همت گماشت.

شهروند این ضایعه را به عموم ایرانیان و ورزش دوستان و خانواده محترم آن زنده یاد تسلیت می گوید.
یاد و خاطره اش مانا باد.