تا همین هفته گذشته ـ آخرین روزهای ماه ژوئن، آخرین سررسید مذاکرات هسته ای ۲۰ ماهه و چندبار تمدید شده حکومت آخوندی و کشورهای موسوم به ۱+۵ ـ، بیشتر تحلیل گران سیاسی براین نظر بودند که دستیابی به توافق، ممکن است و مذاکرات ـ مگر برای چند روز دیگر ـ تمدید نخواهد شد.

دلایلی که تحلیلگران برای نظر خوش بینانه خود عنوان می کردند بیشتر بر پایه نیاز مبرم دو طرف اصلی گفتگو ـ حکومت آخوندی و دستگاه مدیریتی باراک اوباما ـ به توافق و شکستن بن بستی بود که هر دو طرف گرفتار آن هستند. حتی خط قرمزهای اعلام شده دو هفته پیش سیدعلی خامنه ای: مخالفت با اجرای پروتکل الحاقی، مصاحبه با دانشمندان هسته ای و عدم لغو فوری و یکباره تحریم ها چندان جدی گرفته نشد.

منصور امان، نویسنده و تحلیلگر سیاسی دراین باره نوشت: «حاکمان جمهوری اسلامی خود را به چنان گوشه مفلوکانه ای رانده اند که در اصل در موقعیتی نیستند که بتوانند برای طرف حساب های خارجی شان شرط بگذارند و خط قرمز تعیین کنند.  دراین راستا، باهمان غلظت و حرارتی که آقای خامنه ای به وسوسه عادت کهنه اش گرفتار می شود، به همان شدت نیز بی اعتبارتر و ژست هایش ریشخندآمیزتر می شود».

زیاده روی در این خوش بینی ها تا آنجا پیش رفت که یکی از کارگزاران حکومت آخوندی پیشنهاد برگزاری “جشن هسته ای” داد.  به نوشته تارنمای “نامه نیوز”، صادق زیباکلام، استاد دانشگاه نزدیک به جناح رفسنجانی ـ روحانی «پیشنهاد داد مردم ایران از هم اکنون خود را برای جشن هسته ای عید فطر آماده کنند»!

مذاکرات هسته ای در وین ادامه دارد

مذاکرات هسته ای در وین ادامه دارد

با این حال، با گذر روزها و سپری شدن سررسید ۳۰ ژوئن، بیش از پیش آشکار شد که توافق هسته ای، چنان که پیش بینی شده بود، در دسترس نیست. پس از تمدیدی یک هفته ای، روز سه شنبه ۷ ژوییه، خانم فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت که مذاکرات اتمی با جمهوری اسلامی تا روز جمعه ۱۰ ژوییه ادامه خواهد یافت. عباس عراقچی، مذاکره کننده ارشد جمهوری اسلامی نیز از وجود “اختلافات اساسی و کلان” بین طرفین پرده برداشت: «در۳ مورد اختلاف اساسی و کلان و ۷ تا ۱۰ مورد اختلاف کم اهمیت تر باقی مانده است.  دربرخی از جزییات فنی و تکنیکی هنوز اختلاف و پرانتزهایی هست که اگر بشمارم نمی دانم چند تا بشود»!

عباس عراقچی در بخش دیگری از سخنان خود نیز گفت: «این که دیگران برای خودشان ضرب الاجل دارند مشکل ما نیست».  اشاره عراقچی به ضرب الاجل ۷ ژوییه دولت اوباما است که بنا بود در صورت توافق متن آن تا روز ۹ ژوییه در اختیار کنگره امریکا گذاشته شود تا طی ۳۰ روز مورد بررسی قرارگیرد. کنگره امریکا براساس توافق با دولت اوباما این اختیار را دارد که توافق نهایی هسته ای را بازبینی و در صورت لزوم آن را باطل کند.

ورای سنگ اندازی های کنگره امریکا ـ با اکثریت جمهوری خواه ـ بر سر راه توافق هسته ای احتمالی، مانع بزرگ دیگری نیز در راه رسیدن به آن وجود دارد.  این مانع که در واقع عامل اصلی به وجود آمدن وضعیت بغرنج کنونی است، شخص سیدعلی خامنه ای است.  نویسنده ای به نام بهروز بهبودی، در نوشتاری که در تارنمای “مرکز دموکراسی برای ایران” منتشرشده می نویسد: «درظاهر امر به ما گفته می شود که موضوعات فنی در مورد محدودکردن تحقیقات هسته ای و پایین آوردن سطح غنی سازی اورانیوم، زمانبندی در نحوه برداشتن تحریم های جهانی علیه ایران، و ابعاد بازرسی های نمایندگان سازمان ملل از تأسیسات هسته ای و مراکز نظامی ایران کماکان به عنوان موانع باقیمانده برسرراه یک قرارداد اتمی می باشد… با این که این موانع بخشی از حقیقت را بیان می کند، اما یک مانع “نامرئی” دیگر که در تمام سطوح مذاکرات ۱۲ سال گذشته درپشت میزهای مذاکرات برای حل این بحران نفس گیر جهانی حضور داشته وجود رهبر جمهوری اسلامی، آیت الله خامنه ای و توطئه های او بوده است که از جنون سیاسی او نسبت به “دشمنان” (بخوانید امریکا و اسراییل) سرچشمه می گیرد».

آخرین نمونه از این “توطئه ها”، فرمان ۸۰ بندی این هفته مقام معظم رهبری براساس اختیارات وی در تعیین سیاست های کلی نظام درمورد توسعه صنایع موشکی کشور است که به رغم تاکید ۱+۵ بر محدودسازی توان موشکی جمهوری اسلامی برای اجرا به دولت ابلاغ شده است.

در نتیجه این سنگ اندازی ها، این هفته به خلاف هفته گذشته، خوش بینی کمتری در مورد رسیدن به توافق هسته ای وجود دارد. خبرگزاری فرانسه در پایان هفته گذشته دراین مورد نوشت: «گفتگوهای عذاب آور برای دستیابی به یک معامله بزرگ هسته ای بین رژیم ایران و قدرت های بزرگ در روزهای شنبه و یکشنبه [۴ و ۵ ژوییه] ادامه می یابد.  درحال حاضر اختلافات سرسختانه ای دو طرف را از همدیگر جدا می کند».  فرانک والتر اشتاین مایر، وزیرخارجه آلمان نیز می گوید: «این که آیا اراده و تمایل همگان به حد کافی خواهد رسید، پرسشی است که اکنون نمی توان به آن پاسخ داد».

پایگاه “هیل” که بیانگر نظرات کنگره امریکا ـ با اکثریت جمهوری خواه ـ است، پیچیدگی وضعیت را چنین توضیح می دهد:«اگر مذاکرات شکست بخورد، دستاوردی که می توانست معرف میراث اوباما در سیاست خارجی باشد را از بین خواهد برد.  اوباما برای توافق با رژیم ایران سرمایه سیاسی بسیار زیادی خرج کرده و می داند عدم توافق چه لطمه ای به میراث او می زند».

آنچه که این پایگاه از آن به عنوان “سرمایه سیاسی” و “میراث” اوباما نام می برد، پشت کردن او به مردم ایران و سوریه و نوشتن نامه های فدایت شوم و ساخت و پاخت او با سیدعلی خامنه ای است که به بهای سرکوب جنایتکارانه جنبش مردم ایران، جان صدها هزار تن و بی خانمانی و آوارگی میلیون ها تن دیگر در سوریه تمام شده است.  آیا باری این چنین کج، می تواند صحیح و سالم به مقصد برسد؟  این پرسشی است که پاسخ آن را باید منتظر ماند و دید.

پرسش دیگری که کمتر به آن پرداخته می شود، این است که حتی به فرض امضای توافق هسته ای، تاچه حد می توان نسبت به پایبندی امضاء کنندگان به احترام به مفاد آن امید داشت و اگر چنین امیدی، با توجه به شناخت دوطرف عمده توافق ـ حکومت آخوندی و دولت ناتوان و ناپایدار اوباما ـ ضعیف است، که هست، این همه هیاهو برسر رسیدن به توافق برای چیست؟!

در مورد “میراث اوباما”، این سخن جیمز جفری، عضو ارشد موسسه واشنگتن و سفیر سابق امریکا در عراق نیز شنیدنی است که می گوید: «اوباما می داند که میراث بین المللی اش افتضاح است»!

۱۷ تیر ۱۳۹۴

* شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی، ساکن اروپا و از همکاران شهروند است.

Shahbaznakhai8@gmail.com