این صفحه متعلق به بهائیان است
مروری بر تعالیم
اقتباس از نویسندگان
در آثار آئین بهائی بحث کاملی در بارۀ تمدن غرب آمده است که ورود به آن به تحریر حداقل یک کتاب می انجامد. در این مقاله بعضی آثار را به صورتی بس فشرده و اختصار در اختیار خوانندگان عزیز میگذاریم .
درنیمۀ دوم قرن نوزدهم، در ابتدای ظهور این آئین، موضــــوع تمـــدن اروپایی وکسب یا طرد آن برای ایرانیان و مخصوصأ روشنفکران و سیاستمداران و روحانیون مملکت شدیداً مطرح بوده وچنانچه محققــان نشان دادهاند، روشنفکران وسیاستمداران به دنبال تقلید یا اقتباس تمدن غرب بودهاند، درحالی که اکثر روحانیون با تأکید بر شریعت اسلام از هرگونه تجدد ممانعت میکردند .
بحثی که حضرت بهاءالله و بعداً حضرت عبدالبهاء ( فرزند ارشد حضرت بهاءالله) دربارۀ تمدن غرب فرمودهاندتنها ناظر به راهنمائی و تعین تکلیف و به منظـور طرفداری از تجـدد نبوده است بلکه وسیلهای برای توضیـح وتشریح ویژگیهای آئین بهائی و نظم و تمدنی است که باید از آن بوجود آید و جایگزین تمدن غربی شود .
سنجش تمدن غرب دراین بنیاد جدید ازحضرت باب آغازمیشودکه فرمودهاند :
« درصنایع کوشش کنند و مانند اروپائیان مراحل ترقی را بپیمایند و از صنایع خود به دیگران استفاده برسانند».
درکتاب بیان هم رفع حجاب، آموزش وپرورش کودکان و تعلیم علوم مفید و استفاده از صنعت چاپ و وسایل مخابره توصیه میشود. اما سنجش تمدن غرب به طورکاملتر درآثار حضرت بهاءالله وحضرت عبدالبهاء دردو دهه هفتاد قرن نوزدهم به بعد پدیدار میگردد و اگر چه صنعت و هنر و روزنامه نگاری را تصویب میفرمایند اما درعین حال تمدن غرب را از این که خارج ازحد اعتدال شده و وسائل سهمگین جنگی را بوجود آورده مورد سرزنش قرار داده و از این جهت اجتماعات رو به ناآگاهی ونامذهبی بوده تأسف خورده وسستی پایه های دین را سبب هرج و مرج دانسته آلودگی غرب را به مادیات و تمایل افراطی به مصرف را نکوهش کردهاند .
ازدیدگاه حضرت بهاءالله یکی از علل اصلی اضطراب و تشنج و آشفتگی در اوضاع عالم سرپیچی ازتعلیمات الهی و انکارحقایق روحانی است و میفرمایند: « جمیع عالم به آتش های مختلفه محترق، احدی سبب وعلت آن را ندانسته. باری آنچه وارد شده میشود نظربه اعمالی است که ارتکاب نموده اند» .
سنجش تمدن غرب را درآثارحضرت عبدالبهاء، منجمله رسالۀ مدنیه که درسال ۱۸۷۵ به رشتۀ تحریردرآوردند و هم در رسالۀ سیاسیه که حدود هجده سال بعد نوشته شده میتوان یافت. حضرت عبدالبهاء تمدن غرب را ازنظرگســترش علوم و فنون و تشویق خردمندان میستاید و برخی ازجلوه های تجدد را دراستفاده عقل و منطق و ترک خرافات و ترویج دموکراسی و رهائی حکومت از سلطۀ علمای مذهبی می ستاید . معذلک بطورضمنی و یا باصراحت تام غـــرب را از جهالت عدم ترقی اخلاقی و غلبه بر سایر ممالک و اقوام و کوشش درانهدام یکدیگر وتدارک وسائل جنگی و ازدیاد قوه ارتش و ارتکاب به جنگهای خانمان سوز مورد سرزنش قرار میدهند .
ایشان پنهان نمیکنند که تمدن حقیقی غیراز تمدن غربی است، هرچندکه بعضی از مزایای آن را نیز دربر میگیرد. تمدن حقیقی طلب صلح دایم بین المللی است، طرفدار محدودیت تسلیحات جنگی است، ازاصل امنیت جمعی پشتیبانی میکند وازجهان گشائی میپرهیزد ، مُرَوِج حکومت عقل وعدل هردو است ، منابع عالــم را صرف امـــور مفید و مؤثر در ایجاد آسایش بشر میکند و به دیانت حقیقی که حافظ سعادت بشری است احترام میگذارد وعلــم و دین را به همکاری هماهنگی دعوت میکند . تمدن حقیقی انواع تعصبات از جمله نژادی را سرکوب کرده زمینه را برای تحقق یگانگی عالم انسانی هموار میسازد .
حضرت عبدالبهاء هردو تمدن مادی و معنوی را ستایش میفرمایند و منشاء رفاه و سعادت و ترقی بشرمیدانند ولی تمدن مادی را بدون ائتلاف معنویت واخلاق ناقص و در مواردی خطرناک دانسته چنان که امروزکشورهای پیشرفته در تمدن مادی تبدیل به مخازن وسائل جنگی و مرگبار شدهاند.
حضرت عبدالبهاء لزوم گردهم آوری علوم غربی و روحانیت شرقی را یادآور شده وتذکر میدهند که محرومیت از اهمیت تمدنی روحانی جهان را به مادیات و انحطاط اخلاقی سوق میدهد و عدم استفاده ازعقل و علم به زندگی مادی لطمه میزند و درعین حال اگردین ازمطابقت با عقل و علم بازماند به تیره اندیشی وتعصب وتحجر ذهنی منتهی میشود.
خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به تعالیم بهایی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید: پیامگیر : ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵ ، ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com
وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهایی : www.reference.bahai.org/fa