دوست و رفیقِ عزیزمان ناصر یوسفی، بازیگر و کارگردانِ تئاتر و کوشندۀ فرهنگی،
روزِ سه شنبه ۲۵ اوت، در استکهلمِ سوئد از دنیا رفت.
آخرین کارِ انسانیِ او اهدایِ اندامهایش پس از مرگ به بیماران بود.
یادِ عزیزش را گرامی میداریم. و به خانواده و خویشانش تسلیت میگوییم.
بهروژ ئاکرهیی ـ خزر امینی ـ فرزاد براتوَند ـ امیر برغشی ـ کامران بزرگنیا ـ کوشیار پارسی ـ خلیل پاکنیا ـ کامران پیامانی ـ فریده تهرانی ـ منصور تهرانی ـ مرتضی ثقفیان ـ امیر جواهری ـ محمود داوودی ـ مهرداد درویشپور ـ اکبر ذوالقرنین ـ بهرام رحمانی ـ خسرو رحیمی ـ اسد رخساریان ـ م. روانشید ـ احمد ریحانیان ـ منصور زراعتی ـ ناصر زراعتی ـ مریم سجّادی ـ نیما سروستانی ـ حمید شجاع زیبا ـ هوتن شیرازی ـ رضا طالبی ـ فرهنگ طاولی ـ جواد عاطفه ـ ارسلان عبداللهی ـ محمد عقیلی ـ نعمت علیمرادی ـ فریدون فانی ـ فتانه فراهانی ـ ژیلا فرهنگمهر ـ بهرام فرهودی ـ نادر کُهندانی ـ منصور کیانی ـ علی لالهجینی ـ علیرضا مجلّل ـ پرویز مرّیخی ـ ماندانا مقدم ـ مریم مقدم ـ اسفندیار منفردزاده ـ فرنگیس منفردزاده ـ ملیح مینوخرد ـ امیر نفری ـ فرخنده نیکو ـ زینت هاشمی ـ عباس هژیر
امیر برغشی، دوست و همکار ناصر یوسفی، این هنرمند را معرفی کرده است:
ناصر کردی یوسفینژاد در سال ۱۳۳۲در آبادان به دنیا آمد.
در سال ۱۳۵۴، واردِ دانشکدۀ هنرهایِ زیبایِ دانشگاه تهران شد و در رشتۀ «بازیگری و کارگردانیِ تآتر» به تحصیل پرداخت.
کار کارگردانی تآتر را از سالهای جوانی، با اجرای نمایش «پیکنیک در میدان جنگ» اثر فرناندو آرابال آغاز کرد.
بعدها در نمایشهایی چون «ترس و نکبت رایش سوم» نوشته برتولت برشت بهکارگردانی محمود داوودی، «خدارا هجی کن» بهکارگردانی اصغر همّت، «همشهری» بهکارگردانی مهدی هاشمی و نمایشنامه «آهو» از بهرام بیضائی بهکارگردانی زنده یاد حمید حمزه، ایفای نقش کرد.
نمایشنامه «ترس و نکبت رایش سوم» را بعدها کارگردانی کرد و در سالن دانشکده هنرهای زیبا، به روی صحنه برد.
«خُردهبورژواها» اثر ماکسیم کورکی نمایشنامۀ دیگری بود که در تالار مولوی دانشگاه تهران، به اجرا گذاشت. این اجرا با استقبال کمنظیر دوستداران تآتر روبرو شد و رکورد فروش را در سالهای آغازِ انقلاب شکست.
با آغاز جنگ ایران و عراق، ناصر نمایشنامۀ «وضعیت قرمز» نوشته امیر برغشی را برای تلویزیون کارگردانی کرد.
بازسازی و اجرای داستانهای نویسندگان معروفی چون جلال آلاحمد در برنامۀ «دنیای کتاب» از دیگر فعالیتهای او در زمینه کارگردانی بود.
همچنین اجرایِ نمایش تلویزیونی «رامالله» و ساختنِ سریال «پیدایشِ صهیونیزم» از کارهایِ آن زمان ناصر بود.
بعدها، با دیگر اعضای گروه دانشجویی ـ از جمله مینا آذریان، مسعود رایگان، امیر برغشی، محمود داوودی و ملیحه مینوخرد ـ به کشور سوئد مهاجرت کرد و فعالیت تآتریاش را در خارج کشور ادامه داد.
«سلام، خداحافظ» از اتول فوگارد اولین نمایشی بود که در سوئد، به روی صحنه برد. همچنین نمایشنامههای «کاکتوسهای کوچولو را دوست دارم»، «اژدها»، «آخرین نامه» (نوشته نسیم خاکسار) و نمایش «بازگشت» (از مینا آذریان) از جمله کارهای بعدی او بود.
در کنار این فعالیتها، همکاری با تآتر وستر بوتن [Väster botten teater] در شمالِ سوئد، در مقام «دستیار کارگردان» نمایش «هملت» و «دستیار تهیهکننده» در تآتر مرکزی [Riksteater] و نیز بازی در نمایشهای رادیویی ـ همچون «عروسی خون» نوشتۀ لورکا ـ از دیگر فعالیتهای اوست.
ناصر یوسفی بهجز بازیگری و کارگردانی تآتر، مجری برنامههای رادیویی ـ از جمله رادیو «همبستگی» استکهلم ـ بود.
یکی دیگر از کارهای ناصر، ساختنِ مستندِ تلویزیونیِ «بهسوی طبس» بود ـ بر اساسِ سفرنامۀ ویلی شیرکلوند نویسندۀ فنلاندی/ سوئدی به ایران در سالِ ۱۹۵۹ ـ که هفدهم ژانویه ۲۰۰۳، از تلویزیون دولتی سوئد پخش شد.