از اینجا، از آنجا، از هرجا /۳۴

جشن مهرگان یکی از مراسم باستانی باقی مانده از روزگار کهن در فرهنگ باورهای مردم ایران زمین است. زمان اصلی برگزاری این جشن بزرگ که هم ردیف و در حد جشن نوروز است، شانزدهم مهرماه بوده است، ولی هنگامی که در سال ۱۳۰۴ خورشیدی در زمان رضا شاه تقویم ایران از لحاظ گاه شماری تغییر کرد و ۵ روز آخر سال حذف و شش ماه اول سال ۳۱ روز اعلام شد، از آن پس این جشن در دهم مهرماه هر سال برگزار می شود.

جشن مهرگان علاوه بر آن که بر اساس باورهای ایرانیان به مناسبت های پیروزی فریدون بر ضحاک، تطابق مهر روز و احترام به ایزد مهر و جشن برداشت محصول و شکرگزاری، برگزار می شود، از لحاظ فلسفه و اهداف نیز دارای ابعاد معنوی بسیار بالایی است. ایرانیان به پاسداشت رهایی از چنگال اندیشه و ظلم بیگانه و قیام در مقابل بیدادگری و فساد در جامعه که الگوی آن کاوه آهنگر بود، در حقیقت پیروزی راستی و خوبی را بر کژی و بدی جشن می گیرند.

از طرفی دیگر سرزمین ایران همیشه از خشکسالی و عدم بارش کافی برای به دست آوردن محصولات کشاورزی در رنج بوده است. بنابراین برگزاری مراسم بزرگداشت برای برداشت محصول و شکرگزاری در مقابل موهبت های الهی آئین زیبایی است که در فلسفه برگزاری جشن مهرگان نمود عینی پیدا می کند. چون ماه مهر و مهرگان در جامعه کشاورزی ما فصل و زمان برداشت و انباشت فرآورده های کشاورزی و پرداخت خراج و مالیات و اندوختن نیازهای زمستانی برای آمادگی در فصل آینده کشاورزی است.

جشن مهرگان به عنوان جشن نیایش به پیشگاه ایزدمهر، ایزد روشنایی، پیمان، دوستی و محبت، ایزد بزرگ و کهن ایرانیان، به هنگام اعتدال پائیزی در مهرروز، آئینی قابل ستایش است که از محتوای معنوی و الهی خاصی برخوردار است.

مهرگان و نوروز در کنار یکدیگر هزاران سال است که همانند دو ستون محکم و استوار پایه های استقلال ملی و زبان و فرهنگ ایرانی را حفظ کرده و برگزاری همین آئین های ساده ولی شادی آفرین همواره ایرانیان را همدل ساخته و در کنار یکدیگر قرار داده است.

نسل های آینده بویژه در جغرافیا و فضای خارج از کشور باید به خوبی بدانند که در صحنه تاریخ جهان موقعی برجسته و استوار و محکم و سرفراز خواهند بود که از شکوه و عظمت باورها و فلسفه های نیاکان خردمند خویش به خوبی آگاهی داشته باشند و در پاسداری و به کار بستن آموزه های آنها همچون “افکار نیک، کردار نیک، گفتار نیک” از هر کوششی دریغ نورزند.

 

شعری درباره پائیز و مهرگان

 

مهر آمد و صلا زد یاران مهربان را

آمد که هدیه آرد افسونگر خزان را

آمد که باز گوید از کاوه دلاور

از شاه آفریدون ضحاک تیره گوهر

آمد که بر تو خواند آیین پهلوانی

اندر نبرد دیوان، مردانه جانفشانی

گوید ز جور ضحاک افسانه گوی پائیز

از مرگ تلخ انسان از ماتمی غم انگیز

روزی که جان مردان در چنبر بلا بود

تسلیم سرنوشتی بی چون و بی چرا بود

سرهای سرفرازان از شانه ها جدا بود

جان گزیده یاران بی ارج و بی بها بود

خون در قدح خروشید بر جای باده نوش

از جور بی امانِ ضحاک مار بر دوش

این رفت وآمد آن دم کاو از کاوه برخاست

چرمینه بر گشاد و بر نیزه اش بیاراست

فریاد شد صدایش اندر غریو باران

خون دوباره جوشید در تار و پود انسان

آنگه که کاوه سر داد آواز سربلندی

ضحاک شد به زندان در قاف دردمندی

روزی که روح انسان آزاده و رها شد

زنجیر ناگزیری از قامتش جدا شد

آن روز سرفرازی یک روز مهرگان بود

پیدایی بهاران بر قامت خزان بود

ای از تو خاطرم شاد باشی همیشه آزاد

در کوچ سرد پائیز یا گرمی امرداد

تو نسل قهرمانی آگاه و پر توانی

از کاوه دلاور زیبنده یادمانی

بر خیز و سر بر افراز با همت خدایی

تا با تو بر فروزد ایران آریایی

“هما ارژنگی”

 

 

بازار ایران در تسخیر کالاهای بنجل چینی

بازار ایران در زمینه کالاهای مصرفی و غیرتخصصی کاملاً در تسخیر محصولات بنجل چینی قرار گرفته است. آمار گمرک و اظهارات مسئولان از جمله رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین گویای این واقعیت است که واردات از چین پس از پایان جنگ در ایران از یک میلیارد دلار در سال به سی میلیارد دلار در یک دوره بیست ساله رسید و در سال های اخیر میزان این واردات از حساب و کتاب خارج شده و در هر زمینه و کالاهایی که به بازار ایران مراجعه می کنیم، محصولات بی کیفیت و خارج از استاندارد چینی که حتی قابل مقایسه با محصولات تولیدی داخل کشور هم نیست توسط واسطه ها و افراد و سازمان های مختلف، به طور رسمی و غیر رسمی وارد کشور شده، به وفور یافت می شود. این وضعیت که از کنترل مراجع رسمی نظیر سازمان استاندارد و گمرکات کشور خارج شده، باعث توقف کار بسیاری از واحدهای تولیدی و صنعتی شده و به بیکاری تعداد قابل توجهی از نیروی کار ایران انجامیده است.

گذشته از رقم بالای واردات و قاچاق اجناس چینی به داخل ایران، موضوع مهمی که مطرح است کیفیت و استاندارد بودن این محصولات است. هیچ سازمان و موسسه ای این کالاها را درست کنترل و اعلام نظر نمی کند. این محصولات که از پوشاک و لوازم تزئینی و خانگی گرفته تا لوازم و مواد اولیه پزشکی و بهداشتی و حتی اتومبیل و قطعات یدکی آنها را شامل می شود، در جامعه و میان مردم نگرانی ایجاد کرده است. مدتی قبل موضوع سرنگ های آلوده چینی و مواد اولیه داندانپزشکی، تجهیزات بیمارستانی و حتی شیشه های عینک طبی و لنت های ترمزهای آغشته به مواد سرطان زا، آن چنان مسئله ساز شده بود که یکی از اعضای کمیسیون بهداشت و درمان مجلس صراحتاً اعلام کرد: “این جنس ها نه تنها بدون کنترل کیفیت وارد کشور می شوند، بلکه بدون مهر تأیید وزارت بهداشت در بازار به بیماران و مراکز درمانی فروخته می شوند.”

از نمونه محصولات مشکل زای چینی می توان به کود چینی که به مواد سمی آلوده شده بود، شیر خشک آلوده که در سال های قبل جان تعدادی از کودکان را گرفت، چرم های حساسیت زا که در لباس، کفش و کیف های وارداتی چینی به کار رفته است و بیماری های پوستی ایجاد می کند، انواع لامپ های کم مصرف پرخطر که در آنها جیوه و فسفر غیر استاندارد به میزان زیاد به کار رفته است و بسیاری از کالاها و محصولات غذایی و خوراکی را نام برد که سطح استاندارد ایمنی زندگی در ایران را در مخاطره جدی فرو برده است.

در حال حاضر هیچ راه حل درست و حساب شده ای برای رفع این مشکل جز خبررسانی و روشنگری به مردم و جامعه به نظر نمی رسد، بطوری که با بالا بردن آگاهی مصرف کنندگان باید آنها را در یک بسیج عمومی به نخریدن کالاهای چینی ترغیب و توجیه کرد.

 

اندر گرانی مایحتاج مردم

گویی گرانی مایحتاج مردم از گذشته تا کنون، یکی از مسائل روز جامعه ما بوده است. به مطلبی در این باره توجه نمایید:

“امیر اسمعیل گیلکی که پادشاه طبس بود، روزی از دروازه شهر بیرون آمد، یکی را دید که بزغاله یی داشت به شهر می برد. امیر گفت که: این بزغاله از کجا خریده ای؟ گفت: ای امیر، خانه ای داشتم به این بزغاله بفروختم. گفت: سرایی به بزغاله ای بدادی؟ گفت: ای امیر، سال دیگر به دولت تو، به مرغی باز خرم.”

“محاضرات ـ راغب اصفهانی”

 

از کتاب فروشی های تهران تا کتاب فروشی های تورنتو

 

بر اساس گزارش های دریافتی از کتاب فروشی های روبروی دانشگاه تهران و خیابان کریمخان زند و کتاب فروشی های تورنتو (پگاه و سرای بامداد) پر طرفدارترین کتاب های موجود در بازار در هفته گذشته به شرح زیر بوده است:

در تهران:

*در ستایش بطالت ـ نوشته: برتراند راسل ـ ترجمه: محمدرضا خانی ـ نشر نیلوفر ـ تهران ـ ۱۳۹۴.

*صخره تانیوس ـ نوشته: امین معلوف ـ ترجمه: شهرنوش پارسی پور ـ نشر ثالث ـ تهران ـ ۱۳۹۴.

*جامعه شناسی رمان فارسی ـ عسگر عسگری حسنکلو ـ انتشارات نگاه ـ تهران ـ ۱۳۹۴.

 

در تورنتو:

*آواز کشتگان ـ رضا براهنی ـ انتشارات نگاه ـ تهران ـ ۱۳۹۴.

*دو قرن سکوت ـ عبدالحسین زرین کوب ـ نشر پگاه ـ تورنتو ـ ۲۰۱۴.

*قصه ها، افسانه ها و سروده های مردم و سرزمین کانادا ـ نوشته: جمعی از نویسندگان ـ ترجمه و نگارش: حسن گل محمدی ـ نشر پگاه ـ تورنتو ـ ۲۰۱۵.

 

تفکر هفته

 

اینک که در آغاز سال تحصیلی هستیم، سعی کنید برای بچه هایی که به مدرسه و دانشگاه می روند محیط خانه را مملو از عشق و محبت به افراد خانواده کنید. برای فرزندان خود کتاب بخوانید و به آنها آموزش دهید که چگونه ایام فراغت را با مطالعه پر کنند. بدون آن که اصرار بورزید، وسایل آموزشی را در دسترس آنها قرار دهید. به آنها آموزش دهید تا از شما سئوال کنند و پاسخ بشنوند. چیزهای مورد علاقه بچه را شناسایی کنید و بدون آن که متوجه شوند، این وسایل را برای آنها تهیه کنید در هر حال به طور ساده محیط زندگی را با مسائل فرهنگی و مطالعه کتاب توام کنید تا فرزندانتان به طور غیرمستقیم خودشان به کتاب، مجله و مطبوعات گرایش پیدا کنند و از لذت مطالعه و کتاب خوانی بهره مند شوند.

 

ملانصرالدین در تورنتو

 

ملانصرالدین در میزگردی که درباره انتخابات اخیر کانادا برگزار شده بود، این گونه اظهار نظر کرد:

“این روزها یکی از مهمترین زمان هایی است که کامیونیتی ما قدرت حضور خود در جامعه بزرگ تورنتو را با رای دادن رقم می زند. رای دادن برای ما ایجاد یک هویت است. هر چقدر حضور ما قدرتمند باشد هویت ما بارزتر به جلوه در می آید. ما در انجام این وظیفه اجتماعی و سیاسی دو رسالت مهم را باید در نظر بگیریم. اولین رسالت آن است که همه در انتخابات شرکت کنیم و دیگران را هم برای مشارکت تشویق نمائیم، وظیفه بعدی دیگرمان این است که دانسته و مطالعه شده، رای دهیم این رسالت دوم از اولی مهمتر و با اهمیت تر است. مشارکت بالا و دسته جمعی افراد کامیونیتی ایرانی، نمایشگر قدرت ما در جامعه تورنتو تلقی می شود. این حرکت نشان از بصیرت و آگاهی تک تک همه ما دارد.

جامعه ای در کانادا موفق تلقی می گردد که بتواند در مراکز تصمیم گیری بویژه پارلمان حرفی برای گفتن داشته باشد. سعی کنید به افرادی رای دهید که منافع و ارزش های کامیونیتی ایرانی را بر منافع و مصالح شخصی و حتی حزبی خود ترجیح می دهند و در جهت تعالی جامعه ایرانی از هیچ کوششی دریغ نمی ورزند.”