با ورود مستقیم روسیه به عرصه درگیری های سوریه، یا به تعبیر دبیرکل سازمان ملل “جنایت علیه بشریت”، این فاجعه انسانی وارد مرحله تازه ای شد.  واکنش مقام های مسئول یا مسئولیت گریز نسبت به این فاجعه نشانگر این تغییر مرحله است.  به گزارش تارنمای “رادیو فردا” در ۱۹ مهر: «آقای اوباما رییس جمهوری آمریکا گفت: اقدام ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در حمایت نظامی از بشار اسد، نشانگر ضعف رهبری اوست… پوتین برای حفظ حکومتی که به مویی بند است متوسل به قوای نظامی شده و این امر نه علامت قدرت، که نشانگر ضعف رهبری است».

شگفت انگیز است که رییس جمهوری بزرگ ترین ابرقدرت دنیا، که در وقوع این “جنایت علیه بشریت” مسئولیت مستقیم دارد، به جای نشان دادن اراده برای کنار زدن حکومت جنایتکاری که به گفته خودش “به مویی بند است”، ـ یا دست کم گرفتن ژست آن ـ در نقش یک تحلیلگر و منتقد ظاهر می شود و به ارزیابی قدرت یا ضعف حریف ـ که دست کم می داند که چه می خواهد و چرا می خواهد ـ می پردازد!

با آن که اتحادیه اروپا در فاجعه سوریه به خاطر فقدان اراده مستقل سیاسی و پیروی کم و بیش چشم بسته از اوباما درخور انتقاد است، اما باز در مقام مقایسه گاه بارقه هایی از درک وخامت وضعیت را نشان می دهد.

به گزارش “خبرگزاری فرانسه”: «خانم موگرینی، مسئول دیپلوماسی اتحادیه اروپا روز دوشنبه (۲۰ مهر) در نشست وزیران خارجه اتحادیه اروپا در لوکزامبورگ گفت: دخالت روسیه بازی را تغییر می دهد و درصورت عدم هماهنگی می تواند از لحاظ سیاسی و نظامی بسیار خطرناک تر باشدsyria-russia».

درهمین نشست، فیلیپ هاموند وزیر خارجه بریتانیا نیز گفت: «اتحادیه اروپا در مورد نحوه و زمان برکناری بشار اسد می تواند قدری انعطاف پذیر باشد، اما برای راه حل بلند مدت سوریه، نمی تواند با او کار کند».

جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا نیز موضوع را تا حد تغییر شخص بشار اسد، که می تواند با حفظ نظام حاکم بر سوریه همراه باشد، تقلیل می دهد.  او روز سه شنبه ۲۱ مهر می گوید: «آمریکا تنها در صورتی با روسیه در سوریه همکاری خواهد کرد که مسکو راهبرد سیاسی دوسویه واشنگتن در مورد تلاش برای جایگزین شدن فرد دیگری به جای بشار اسد را بپذیرد».

بنابرنظر این آقای وزیرامورخارجه، تنها مانع همکاری بین آمریکا و روسیه در سوریه، وجود شخص بشار اسد ـ که چیزی جز یک عروسک خیمه شب بازی در دست حکومت آخوندی نیست ـ است و اگر او مثلا جای خود را به معاونش بسپارد این همکاری ممکن و میسر خواهد شد!

با وجود سروصدایی که دخالت نظامی مستقیم روسیه درسوریه در دو هفته گذشته برپا کرده، نتیجه آن چندان مثبت و موثر نبوده است.  ژان لودریان، وزیر دفاع فرانسه می گوید: «۸۰ تا ۹۰ درصد عملیات نظامی روسیه که از ۱۰ روز پیش آغاز شد، گروه داعش را هدف قرار نمی دهد بلکه در پی حمایت از بشار اسد است».

پیشتر نیز جان کربی، سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا اعلام کرده بود که هدف ۹۰ درصد حملات روسیه مواضع گروه “حکومت اسلامی” داعش نبوده است.

با وجود شدت حملات هوایی روسیه و کمک نیروهای زمینی حزب الله و حکومت آخوندی ـ که در هفته گذشته منجر به کشته شدن سه فرمانده ارشد سپاه پاسداران: سردار حسین همدانی، سردار فرشاد حسونی زاده و سردار حمید مختاربند شده ـ ، پیشروی های داعش نه تنها متوقف نشده، که شدت هم یافته است. تارنمای “رادیوفردا” دراین مورد می نویسد: «به رغم حضور نظامی گسترده روسیه در سوریه، شبه نظامیان “حکومت اسلامی” داعش، بامداد جمعه ۱۷ مهر، پیشروی سریعی به سمت شهر حلب در شمال این کشور داشتند».  رامی عبدالرحمن، مدیرگروه ناظر حقوق بشر سوریه نیز اعلام کرد: «آنچه روی داد بزرگ ترین پیشروی گروه “حکومت اسلامی” به سمت حلب است… گروه “حکومت اسلامی” نیز در بیانیه ای که در حساب توئیتری موسوم به “ولایت حلب” منتشرکرد، اعلام کرد که موفق شده “پایگاه استراتژیک نیروی زمینی” درحومه حلب را به تصرف خود درآوردPutin-asad».

بر این مبنا و با توجه به تجربه های گذشته در افغانستان و عراق، به نظر نمی آید که تصمیم ولادیمیر پوتین بتواند ثمر و اثری در حفظ رژیم جنایتکار بشار اسد داشته باشد.  با این اقدام، او شاید بتواند در بخش مدیترانه ای سوریه، که از نظر راهبردی برای روسیه مهم است، برای خود جای پایی محکم بیابد و در زدوبندهای بعدی آن را حفظ کند، ولی دراین که بخواهد چنین دستاوردی را با حکومت درمانده و ناتوان آخوندی تقسیم کند می توان تردید جدی کرد.

در این میان، آنچه که حتی تصورش نیز دشوار است، این است که فاجعه سوریه ختم به خیرگردد و روزی در آینده این کشور تمامیت و یکپارچکی از دست رفته خود را بازیابد و به این ترتیب مردم بی پناه سوریه بازندگان اصلی این فاجعه اند.

بازندگان بعدی نیز مردم به فقرکشیده شده ایران هستند که تحت حاکمیت غاصبانه و خردگریز نظام ولایت مطلقه فقیه سال ها منابع عظیم مالی، نظامی و انسانی شان صرف توهمات و حرف های یاوه ای چون “حفظ محور مقاومت”، “عمق استراتژیک” و… شده و دست آخر نیز به احتمال قوی با دادن تلفات و خسارت هایی سنگین تر قربانی یک زدوبند روسیه با غرب خواهند شد!

* شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی، ساکن اروپا و از همکاران شهروند است.

Shahbaznakhai8@gmail.com