این نویسندگان، شعرا و اندیشمندان ایران که نشسته اند و هی نامه می نویسند و تقاضا می کنند با آنان مطابق اعلامیه حقوق بشر رفتار شود، اصلا توجه دارند که این اعلامیه چقدر کهنه شده است؟ نان سنگک را امروز می خری روز بعد قابل خوردن نیست، اعلامیه که دیگر از نان سنگک خوشمزه تر نیست.
اگر دنبال چیزهایی هستید که کوروش دستور داد روی اون سنگه بنویسند، باید گفت آن حرف ها مال دو هزار و پانصد سال پیش بود و همچنان که کسی نان داغ و تازه را نمی گذارد که نان بیات شده را بخورد، هیچ کس هم قوانین مدرن امروز را ول نمی کند و دنبال حرف های کهنه هزاران سال پیش برود.
تازه فرض کنید که آقای خامنه ای حوصله شان از دست نامه نویسی های شما سررفت و گفتند باشه بابا، خسته شدم از دست این نویسندگان و روشنفکران و روزنامه نگاران، همان آزادی هایی که روی اون سنگه نوشته شده بهشون بدین …
شما که معنی لغات و اصطلاحات چند هزار سال پیش را نمی فهمید، ناچار باید از آقای جنتی که موقع نوشتن اعلامیه حقوق بشر شخصا حضور داشته و احتمالن خیلی از موادش را خودش نوشته، خواهش کنید این اعلامیه را به زبان امروزی برایتان ترجمه یا حداقل تفسیرکنند.
(وقتی قرآن خدا را تا به حال صد جور تفسیرکرده اند وگفته اند منظور خدا آن نبوده و این بوده، حرف های کوروش را نباید تفسیرکرد؟)
در آن صورت مفسران منشور حقوق بشر کوروش و اعلامیه جهانی حقوق بشر خواهند گفت درست است که در اعلامیه آمده است که هرکس می تواند بی هیچ گونه تمایزی از نظر نژاد، رنگ، جنس، زبان، دین و عقیده سیاسی از تمام حقوق و آزادی های ذکر شده در این اعلامیه بهره مند گردد، ولی خود مقامات که ماشین ضد گلوله زیر پاشونه جرات نمی کنند بدون صدتا محافظ از خانه هایشان بیرون بیایند، چه برسد به آدم های بی دفاع و یک لاقبا …
یک طرف داعش می کشه، یک طرف طالبان، یک طرف هم بوکوحرام … می خواهید آزاد باشید که کجا بروید؟ بهتر نیست توی خانه هایتان بنشینند و سریال تماشا کنید؟
یا خواهند گفت در اعلامیه حقوق بشر نوشته شده هیچ کس نباید شکنجه شود و تحت رفتار غیرانسانی قرارگیرد. حرف درستیه ولی باید توجه داشت هر رفتاری که با انسان ها می شود، چون انسان هستند، لاجرم انسانی است!
در اعلامیه حقوق بشر نوشته شده هر شخص حق درخواست پناهندگی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای دیگر را دارد. خیلی خب داشته باشد، وقتی مجارستان پناهندگان را به کشورش راه نمی دهد، ما چه گناهی کرده ایم؟
یا خواهند گفت کوروش کبیرتان گفته بشر آزاد است به هر کجا که می خواهد سفرکند و محل زندگی خودش را خودش تعیین کند. خیلی خب. زمان کوروش یک خیابان خاکی یک کیلومتری که بیشتر وجود نداشته؟ منظور کوروش هم این بوده که مردم آزادند تا ته این خیابون خاکیه بروند و برگردند. شما هم حق دارید تا یک کیلومتر اینور و آنورتان مسافرت کنید یا اگر اتاق خالی پیدا کردید، اسباب کشی کنید!
و بالاخره به مردم خواهند گفت سر جدتان ول کنید این اعلامیه جهانی حقوق بشر را. مگر یکی از شعارهایتان این نیست که ایرانی، جنس ایرانی بخر؟ خیلی خب، به نمایندگان مجلس دستور می دهیم برایتان یک اعلامیه جهانی حقوق بشر با طعم ایرانی بنویسند که کیف کنید و حالش را ببرید!
به بعضی ها استراحت نیومده!
بعضی از معلم ها را به زور باید روی تخت خوابوند و مجبورشون کرد استراحت کنند، ولشون کنی دوباره میرن سرکلاس و شروع می کنند به درس دادن. هرچی هم بهشون بگی پدرجان شما بازنشسته شدی، مریضی، ول کن دیگه، مگه گوش می کنند؟
مهندس هاشم خواستار رئیس کانون صنفی معلمان مشهد که عکسش را ملاحظه می فرمائید، از همین قبیل آدمهاست. آنقدر حرف گوش نکرد تا مجبور شدند بهش پا بند بزنند بلکه پا نشه بره سرکلاس و درس بده!
هفتاد سال صبرکنید!
نمی دانم این چه اخلاقی است که ما ایرانی ها داریم؟ انتظار داریم اگر امروز نامه ای نوشتیم برای رهبر یا رئیس جمهور ایران، فردا بعدازظهر جوابش را دریافت کنیم و اگر به طور مثال از گرانی گوشت شکایت کرده باشیم، دلمان می خواهد علاوه بر عذرخواهی از اینکه قیمت گوشت بالا رفته، یک ران بره هم به عنوان دلجویی گذاشته باشند توی پاکت و برایمان فرستاده باشند!
بی بی سی خبر داد نامه ای که یک کودک برای بابانوئل نوشته بود، ۷۰ سال بعد به مقصد رسیده و بابا نوئل هم بی معرفتی نکرده و همان اسباب بازی را خریده و برای آن کودک که حالا برای خودش پیرمردی شده، فرستاده است.
امیدوارم این ماجرای واقعی روی مردم ایران اثر بگذارد و اگر از گرانی ها و نابسامانی ها به مسئولان شکایتی کرده اند، حداقل ۷۰ سال صبرکنند بعد اگر نتیجه ای نداد، آنوقت نامه دیگری بنویسند!
حافظ هم به چنین نکته ای واقف بوده که سروده است: مرد زیرک چون به دام افتد، تحمل بایدش… تازه به دام هم که نیفتاده باشد بازهم تحمل بایدش!
بردند و خوردند …
دیروز ساعت ۱۷.۳۵ دقیقه بنده متوجه شدم که تمام حرفهایی که ایرانی ها در مورد اختلاس و” بردند و خوردند” می زنند، شایعه است .
یعنی امتحان کردم و دیدم اصلا عملی نیست. خود شما هم می توانید این کار را بکنید و نتیجه اش را ببینید.
من یک اسکناس هزار تومانی برداشتم، چهارلا کردم که کمی کوچکتر شود، گذاشتم توی دهانم و شروع کردم به جویدن… گذشته از اینکه خوشمزه نبود که آدم را وسوسه کند تا یک میلیارد و دو میلیاردش را بخورد، قابل جویدن هم نبود.
باور کنید هنوز دو تا گازنزده بودم که کاغذ چسبید به سق ام و نزدیک بود حالم به هم بخورد.
در یک لحظه یادم آمد که همه جا می نویسند و می گویند فلانی دو میلیارد و هفتصد میلیارد یورو پول ایران را خورد و یک آب هم روش. سرفه کنان دویدم سر یخچال، شیشه آب را برداشتم و سرکشیدم تا مثل کاری که می گویند بابک زنجانی و خاوری کرده اند عمل کرده باشم و اسکناس به زورآب ازگلویم پائین برود ولی کار بدتر شد. کاغذ رفت ته گلویم و گیرکرد جوری که رنگم سیاه شد و اگر همسرم از فرصت استفاده نکرده بود و با مشت نزده بود پشتم که هم دق دلی پنجاه ساله اش را خالی کرده باشد! و هم اسکناس بپرد بیرون، خفه شده بودم.
تتمه مچاله شده اسکناس در یک لحظه تاریخی افتاد کف آشپزخانه و توانستم نفس بکشم.
یک کمی که حالم جا آمد و چند تا نفس عمیق که کشیدم به خانمم گفتم می بینی چه جور واسه مردم حرف درمیارن؟
اون میگه سه هزار میلیارد تومان پول بیت المال را خوردند یه آب هم روش و این میگه دو میلیارد و هفتصد میلیون یورو پول ملت را بردند و خوردند در حالی که حتی یک اسکناس هزار تومنی ناقابل را هم نمی شود خورد!
اکثر ما ایرانی ها آدم های عجولی هستیم. همین که دکل نفت مان گم شد، انتظار داریم مثل برق پیدایش کنند و تصور می کنیم کسی که آن را دزدیده، گذاشته توی جیبش و سرش از جیب او پیداست و می شود فورن دستگیرش کرد. و هنگامی که میلیاردها دلار و یورو پول ملت را حیف و میل می کنند، دلمان می خواهد صبح نشده عاملان این کار به اشد مجازات محکوم شوند در حالی که رسیدگی به حیف و میل ها و دزدی ها زمان می خواهد. نمی شود همینطور کتره ای رفت یقه مردم راگرفت وگفت دکل مان کوش، یا اون چند میلیاردی را که دزدیدی چیکارش کردی؟
مقامات ما ازکوچکترین دزدی ها نمی گذرند چه برسد به اینکه از سرقت دکل نفت یا میلیاردها یورو بگذرند.
به طوری که در کلیشه بالا می بینید، یارو هشت تا دونه نارنج دزدیده به یک سال حبس و۲۰ضربه شلاق و رد مال محکوم شده. بدیهی است که دکل دزد حداقل به ۷۰۰ سال زندان محکوم خواهد شد و آنکه دو میلیارد و هفتصد میلیون یورو پول ملت را بالا کشیده به تحمل دو میلیارد و هفتصد میلیون شلاق محکوم خواهد شد. دلیلش هم خیلی واضحه تمام اون هشت تا نارنجی که یارو دزدیده و چنان حکمی برایش صادر کرده اند، یک یورو هم قیمت نداشته بنابراین وای به حال دکل دزد!
*میرزا تقی خان، طنزپرداز و سریال نویس پیشکسوت، با سابقه ۵۰ سال طنزنویسی در توفیق، کشکیات، کاریکاتور، کیهان و تلویزیون از همکاران افتخاری شهروند است. از این نویسنده کتاب “آدم های زیادی” در سال ۲۰۱۳ منتشر شده است.
خود جناب کورش خان یک پدر سوخته حقه بازی بود که گفت”من از طرف خدا برای بر قراری حکومت بید خدا و مردم انتخاب شده ام که بر مردمم حکوکت و خدمت کنم”ایشان یک برده داری بیش نبوده و وقتی می بیند تعدادی از برده هایش پیر و نا توان شده اند ،انها را آزاد کرد و چون تعدادی از آنها یهودی بودند،اعلام کردند که حاج آقای کورش یهودیان را آزاد کرد و امروز بخاطر جهل و نادانی ما به زور می خواهند بگویند که طرح حقوق بشر را حضرت الله کورش برای اولین بار اعلام کرده….می بینید جناب میرزا تقی خان …دنیای امروز را؟