هفت سین از زمان های باستانی به اشکال مختلف چیده می شد

جامعه بهائیان شهر مارکهام فرارسیدن عید نوروز را به شما ایرانیان عزیز و به همه دوستداران ایران صمیمانه تبریک گفته از خداوند متعال سلامت، شادی و برکت به همراه اتحاد و اتفاق و عشق و محبت به یکدیگر را خواستاریم.

بهائیان عالم از هر قوم و نژاد در بیش از دویست مملکت و سرزمین این روز پرشکوه را با همان نام زیبای (نوروز) جشن می‌گیرند و بر طبق نصایح حضرت عبدالبهاء (فرزند و جانشین حضرت بهاءالله) می‌کوشند که ثمره چنین روز خجسته‌ای تنها محصور در سرور و شادمانی نماند بلکه سرآغاز اقداماتی شایان در جهت خیر و رفاه همگان باشد.

عید نوروز گذشته از این که برای بهائیان ایران جشن ملی است، روزیست مقدس برای همه بهائیان عالم چون اولین روز تقویم این آئین شمرده می‌شود.

از جمله افتخارات بهائیان بر این است که در سایه آئین حضرت بهاءالله عید نوروز از عید ملی به جشن جهانی تبدیل شده است و حتی در دورترین نقاط کره ارض که بوی بهار هم در کار نباشد بهائیان از هر کشور، قوم و نژاد نوروز را گرامی داشته و جشن می‌گیرند.

در این روز مبارک از سراسر جهان توجه به کشور مقدس ایران می‌نمائیم و برای پیروزی و سربلندی و آبادانی آن دعا می‌‌کنیم

بهائیان بر این باورند که ایرانیان گامهای مهمی را برخواهند داشت، زیرا در آثار مقدسه بهایی بشارات و مژده‌های فراوانی در باره آینده ایران وجود دارد.

حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند:

ایران مرکز انوار گردد. این خاک تابناک شود و این کشور منور گردد و این بی‌نام و نشان شهیر آفاق شود و این محروم محرم آرزو و آمال و این بی‌بهره و نصیب فیض وفور (فراوان) یابد و امتیاز جوید و سرفراز گردد.”

“افق ایران از پرتو مه آسمان روشن و منیر گردد. عنقریب (بزودی) آفتاب عالم بالا چنان بدرخشد که آن اقلیم اوج اثیر (برگزیده) گردد و به جمیع جهان پرتو اندازد و عزت ابدیه پیشینیان دوباره چنان ظهور نماید که دیده‌ها خیره و حیران گردد.”

تبریک نوروزی را با قسمتی از مناجات حضرت عبدالبهاء در باره ایران خاتمه می‌دهیم:

بنام یزدان مهربان

پاک یزدانا! خاک ایران را از آغاز مشکبیز فرمودی و شورانگیز و دانش‌خیز و گوهرریز. از خاورش همواره خورشیدش نورافشان و در باخترش ماه تابان نمایان. کشورش مهرپرور و دشت بهشت آسایش پرگل و گیاه جان پرور و کهسارش پر از میوه تازه و تر و چمنزارش رشک باغ بهشت. هوشش پیغام سروش و جوشش چون دریای ژرف پرخروش. روزگاری بود که آتش دانشش خاموش شد و اختر بزرگواریش پنهان در زیر روپوش (پوشش)، باد بهارش خزان شد و گلزار دلربایش خارزار، چشمه شیرینش شور گشت و بزرگان نازنینش آواره و دربدر هر کشور، دور پرتوش تاریک شد و رودش آب باریک تا آن که دریای بخششت به جوش آمد و آفتاب دهش دردمید و بهار تازه رسید و باد جانپرور وزید و ابر بهمن بارید و پرتو آن مهرپرور تابید. کشور بجنبید و خاکدان، گلستان شد و خاک سیاه، رشک بوستان گشت. جهان جهانی تازه شد و آوازه بلند گشت…

خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید: پیامگیر :     ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵         ،   ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com

وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی :      www.reference.bahai.org/fa