آرش عزیزی
اگر دلتان برای تعطیلات تابستانی لکزده و نمیتوانید به این راحتیها از سر کار مرخصی بگیرید، باید به فکر نماینده مجلس شدن باشید. هر چه باشد اوضاع تعطیلی نمایندهها بد نیست. بخصوص با وجود نخست وزیری چون جناب هارپر که عادت کرده هر چند وقت یک بار پارلمان را تعطیل کند. با حساب تعطیلی امسال پارلمان توسط او، نمایندگان مجلس مجموعا شش ماه از سال را تشکیل جلسه خواهند داد و این البته بیش از سال ۲۰۰۸ است که هم انتخابات بود و هم تعطیلی پارلمان و در نهایت نمایندگان تنها چهار ماه سر کار بودند.
دوره بهاری پارلمان چهلم هفته گذشته در حالی خاتمه یافت که کارشناسان همگی ایندوره را یکی از تلخترین دورههای پارلمان میدانستند که پر از جدالهای تند و تیز چهار حزب با همدیگر بود و خبر زیادی از تصویب قوانین نبود.
البته در روزهای آخر شاهد چند نمونه «همکاری» بین احزاب بودیم که توجه خیلیها را جلب کرد. مثلا سه حزب از چهار حزب (همه به غیر از ان.دی.پی) بر سر مکانیزم بازرسی اسناد مربوط به برخورد با زندانیان افغان توافق کردند. اصلاح نظام پناهجویی با اجماع تمام احزاب و سازش محافظهکاران با بقیه انجام شد. و بالاخره در روز آخر توافق شد که لایحهای در مورد محدود کردن حق تقاضای بخشش مجرمین با فوریت تصویب شود تا یکی از قاتلان مشهور کانادایی به نام هومولکا نتواند تقاضای بخشش کند.
اما آیا این همکاریها به این معنی است که وقتی پارلمان در پاییز سر کار برگردد قرار است دولت اقلیت موثرتری داشته باشیم و همکاری احزاب بهتر میشود؟ آیا محافظهکاران بالاخره سر عقل آمدهاند و میخواهند با بقیه احزاب همکاری کنند؟ کمتر کسی چنین فکر میکند.
جیسون کنی، وزیر مهاجرت محافظهکاران، که حاضر به سازشهایی مهم بر سر لایحه پناهجویی شد میگوید توافق بر سر قانونگذاری وقتی راحتتر است که هدف مشترک و حمایت عمومی وجود داشته باشد و در این مورد اینگونه بوده است. کنی در این مورد از انعطافپذیری خودش و حزبش گفته است.
جک لیتون، رهبر نیودموکراتها، اما میگوید شاید بر سر بعضی مسائل هماهنگی ایجاد شود، اما دولت هارپر همیشه وضعیت بحرانی ایجاد میکند و به نظر او در پاییز دوباره همان آش و همان کاسه بر قرار میشود.
مایکل ایگناتیف، رهبر لیبرالها، هم میگوید اینکه هارپر تحت فشار حاضر به سازش شده است دلیلی بر نیت خیر او نیست. ایگناتیف میگوید: «به نظرم نخست وزیر وقتی در سال ۲۰۰۶ به قدرت رسید بر این باور بود که شیوه اداره مجلس اقلیت این است که همه را مرعوب کنی. این اواخر در مواجهه با دشواریهایی که برایش ایجاد شده واقعا فهمیده که اگر با طرف مقابل ارتباط داشته باشی و کمی صحبت کنی میشود کارها را انجام داد».
لایحه بودجه، «اسب تروا»ی محافظه کاران
یکی از این موارد سازش و «همکاری» بین محافظهکاران و لیبرالها که مورد اعتراضهای بسیار قرار گرفته است به مورد لایحه بودجه بر میگردد. این لایحه جزو لوایحی است که اگر در مجلس رای نیاورد به طور خودکار به انتخابات جدید میانجامد و در نتیجه لیبرالهایی که نظرسنجیها نشان میدهد آماده انتخابات نیستند مجبور بودند به آن اجازه تصویب بدهند.
البته خود بخش بودجهی آن مورد اعتراض اصلی احزاب اپوزیسیون نبود. جیم فلاهرتی، وزیر مالی، در این لایحه سعی به توازن در مخارج انگیزشی دولت و کسری بودجه کرده بود. اما جالب وقتی بود که محافظهکاران این لایحه را به «اسب تروا»یی بدل کردند و بسیاری از مسائلی را که ربطی به بودجه نداشت در آن گنجاندند. از جمله کاهش بیشتر مقررات محیط زیستی (آن هم درست در زمان فاجعه نشت نفت در خلیج مکزیک) و قدمهایی به سوی حذف آژانس انرژی اتمی کانادا.
در میان خشم نیودموکراتها، لیبرالها از ترس رفتن به انتخابات به این لایحه اجازه تصویب شدن دادند. این واقعیت بالای سر مجلس و دولت چرخ میزند که تا وقتی مردم در نظرسنجیها نشان دهند اگر هارپر را دوست ندارند اقبالی هم به احزاب اپوزیسیون ندارند، دولت هارپر از جایش تکان نمیخورد، حتی اگر اکثریت عظیم کشور طرفدار آن نباشند و به آن رای نداده باشند.
ترس از انتخابات
مایکل ایگناتیف، رهبر حزب لیبرال، بیش از یک سال و نیم است که سکان رهبری حزبش را در اختیار گرفته، اما علیرغم ماجراهای بسیاری که دولت اقلیت هارپر را فرا گرفته و به نظر میآید باید آنرا دولت نامحبوبی سازد، نظرسنجیها نشان میدهد که ایگناتیف هم هنوز آنجور که باید طرفدار ندارد و برای همین حاضر نیست وارد انتخابات شود. در نتیجه دولت هارپر همچنان پا بر جا است.
مایکل ایگناتیف در وضعیت بسیار بدی حزبش را در اختیار گرفت. لیبرالها بیش از صد سال بود که عملکرد به این ضعیفی در مجلس نداشتند و استفان دیان به اولین رهبر لیبرالها بدل شده بود که هرگز نخستوزیر نشده است (البته او در آستانه نخستوزیری در دولت ائتلافی با ان.دی.پی بود که هارپر با تعطیلی جنجالبرانگیز پارلمان جلوی او را گرفت و لیبرالها در این میان ایگناتیف را به رهبری حزبشان رساندند). حالا سئوالی که بسیاری میپرسند این است که آیا ایگناتیف نیز قرار است رکورد دیان را تکرار کند و بدون چشیدن طعم قدرت از رهبری کنار رود؟
ایگناتیف قبلا یک بار در تابستان سال گذشته در نشست تابستانی حزبش در سادبری سوت انتخابات را کشید و گفت: «آقای هارپر وقتت تمام شده» اما این بار این دولت هارپر ناجی غیر قابل انتظاری داشت: جک لیتون، رهبر ان.دی.پی، بود که به خاطر وضع بد حزبش در نظرسنجیها به هارپر رای اعتماد داد و دولت را حفظ کرد. البته سیر نظرسنجیها در آن دوره نشان میدهد که لیتون نه فقط ناجی دولت هارپر که ناجی ایگناتیف هم بوده است چرا که کارشناسان میگویند اگر انتخابات برگزار شده بود وضع حزب لیبرال بدتر میشد که بهتر نمیشد.
از آن موقع به بعد هم چیزی بهتر نشده است و در آخرین نظرسنجیها حزب لیبرال تنها ۲۶ درصد طرفدار دارد.
بعضیها در پاسخ به این واقعیت میگویند لیبرالها باید با سایر احزاب غیرمحافظهکار متحد شوند تا بتوانند هارپر را بیرون کنند، اما ایگناتیف به فراخوانهای ادغام یا نوعی ائتلاف با ان.دی.پی، که بخصوص پس از تشکیل دولت ائتلافی محافظهکاران و لیبرال دموکراتها در بریتانیا رایج شده، جواب منفی داده است گرچه او در مصاحبه با شهروند احتمال تشکیل ائتلاف پس از انتخابات را منتفی ندانسته است.
در این میان او میخواهد از این تابستان استفاده کند تا محبوبیت خودش در کشور را افزایش دهد. او میخواهد به سراسر کشور، به تک تک استانها و مناطق، سفر کند تا شاید با رسیدن پاییز وضع بهتری پیدا کرده باشد.
اما آیا با بازگشت پارلمان در پاییز اوضاع عوض خواهد شد؟
نیک نانوس، کارشناس شهیر انتخاباتی، میگوید: «به نظرم آنچه شاهدش هستیم نمونه کلاسیکی از غریزه بقا از طرف تمام احزاب است. واقعیت اینجا است که هیچ کس نمیگوید که انتخابات نمیخواهد و همه هم از انتخابات میترسند». نانوس توضیح داده است که در نتیجه همه نوع بازی و شگرد و دیپلماسی اتفاق میافتد تا دولت حفظ شود و جلوی انتخابات گرفته شود.
آنچه بسیاری از مخالفان دولت هارپر به آن امید دارند این است که عملکرد دولت هارپر در طول نشست گروه ۲۰ (و از جمله خرج ۱ میلیارد دلاری که تامین امنیت این نشست روی دست مردم کانادا گذاشته) بالاخره موفق به کاهش بیشتر محبوبیت هارپر شود تا جایی که احزاب اپوزیسیون جرات رفتن به انتخابات را داشته باشند.