روزهای نخست ماه  می، حزب نوخاسته دست راستی “آلترناتیو برای آلمان”  کنگره خود را  با حضور حدود دو هزار عضو حوزه های حزبی سراسر آلمان تشکیل داد. این نشست در اشتوتگارت واقع در جنوب آلمان برپا شد که یکی از ثروتمندترین و صنعتی ترین شهرهای این کشور است.

برنامه مفصل حزب آلترناتیو در این نشست با سرعت مرور و تصویب شد. حزب آلترناتیو برای آلمان در ماه مارس امسال در انتخابات سه ایالت “زاکسن آنهالت”، “بادن وورتنبرگ” و “راین لند فالتس” آلمان به ترتیب ۲۴ درصد، ۱۴ درصد و ۱۲ و نیم درصد رای آورد.

پس از این پیروزی کاملا غیرمنتظره، رهبران، اعضا و هواداران حزب دست راستی اکنون به این باور رسیده اند که می توانند در انتخابات سپتامبر سال آینده  نه تنها وارد مجلس فدرال آلمان شوند، بلکه جای سومین نیرو را هم  در این مجلس بگیرند.

پس از پیروزی باورنکردنی حزب دست راستی مردم اتریش در تازه ترین انتخابات ریاست جمهوری این کشور، رویای رهبران ناسیونالیست های آلمانی به تحقق نزدیک تر شده است.

Alternative-for-Germany–2
Alternative-for-Germany-1
Alternative-for-Germany
Pierre+Vogel-1
Pierre+Vogel-2

مبارزه با تبلیغ اسلام در آلمان

حزب راستگرای آلترناتیو برای آلمان که با نام اختصاری AFD شهرت یافته است، به طور مشخص با سیاست های دولت آلمان در زمینه پذیرش پناهجو و همچنین نمادهای اسلامگرایی در این کشور به شدت مخالف است و با همین موضع گیری ها توده های آلمانی را به سمت خود جلب کرده است. این حزب در برنامه ای که از تصویب کنگره خود گذراند، خواستار ممنوعیت مقنعه و روسری در مدرسه ها، جلوگیری از ساخت مسجد و مناره و پخش اذان در معابر عمومی است. خواست مهم دیگر حزب “حفاظت از آلمان در برابر هجوم پناهجویان به ویژه از کشورهای اسلامی” اعلام شده است.

حزب آلترناتیو اسلام را دینی ایدئولوژیک، سیاسی و توسعه طلب ارزیابی می کند و به این دلیل معتقد است که اسلام نباید در آلمان جایی داشته باشد. در مورد سیاست پناهندگی دولت نیز ادعا کرده است: “دولت آلمان به خاطر جبران کمبود زاد و ولد دروازه های کشور را به روی انبوه پناهجویان گشوده است”.

جوانانی که از بمب ساختن لذت می برند!

درست در همان روزهایی که کنگره حزب آلترناتیو در اشتوتگارت مشغول بررسی و تصویب برنامه اسلام ستیز این حزب بود، در شهر اسن آلمان واقعه دیگری رخ داد که نشان از درماندگی آلمان در میان منگنه راست افراطی و بنیادگرایی اسلامی داشت. در این شهر، دو جوان سلفی نزد پلیس اعتراف کردند که دو هفته پیش با بمب گذاری در راهروی ورودی معبد سیک های هندی در اسن، یک روحانی و یک میهمان معبد را مجروح کرده اند.

هر دو جوان شانزده ساله اند و با توجه به قوانین آلمان، نباید مجازات شدیدی برای آنان در نظر گرفته شود. به گزارش پلیس، اگر بمب دست ساز این دو جوان در داخل سالن معبد هندی جاسازی شده بود می توانست منتهی به قتل ده ها نفر شود، زیرا در لحظه انفجار، یک مراسم عروسی در معبد برپا بود.

دو جوان دستگیر شده ضمن اعتراف به بمب گذاری در مورد انگیزه این کار گفته اند که “تجربه ساختن بمب دستی” آن ها را خوشحال می کرده است.

در ماه فوریه امسال نیز، یک دختر ۱۵ ساله سلفی در شهر هانوفر آلمان روز روشن با کارد آشپزخانه به یک پلیس فدرال حمله کرد و او را از ناحیه گردن مجروح ساخت. چند روز بعد “پیر فوگل” معروف به ابوحمزه، از رهبران سلفی های آلمان، این دختر را ستود و گفت که او را از بچگی می شناخته و به پای بندی او به اسلام و حجاب اسلامی افتخار می کرده است.

توپی که سلفی ها به زمین ناسیونالیست ها می اندازند

پیر فوگل، متولد ۱۹۷۸ در شهر کلن آلمان، اکنون در این کشور به عنوان “مبلغ نفرت علیه غرب” شهرت زیادی دارد. او در سال های گذشته هزاران جوان و نوجوان مسلمان را، که در نتیجه نوستالژی خانه پدری و دافعه جامعه آلمان دستخوش بحران هویت شده اند، به سوی اسلام سلفی جذب کرده است.

بر اساس تحقیقات اداره امنیت داخلی آلمان، در حال حاضر بیش از دو هزار سلفی در آلمان زندگی می کنند که بیشتر آن ها نقش نیروهای پشت جبهه داعش را دارند. حدود ۲۰ درصد سلفی ها را جوانان زیر ۱۸ ساله ای تشکیل می دهند که در صورت ارتکاب عملیات ایذایی و تروریستی، قوانین آلمان مجازات سنگینی برای آن ها در نظر نگرفته است. برخی رسانه های آلمانی هشدار می دهند که به دلیل ضعف قوانین، “نوجوانان و جوانان نابالغ سلفی برای آلمان خطرناک می شوند”.

سلفی ها، نه تنها به دلیل باورهای به شدت متحجر، که حتی به لحاظ ظاهری نیز، در میان مردم عادی نفرت می انگیزند. مردان آن ها اغلب  با ریش های بلند حنا بسته شده و ردای بلند عربی و زنانشان با چادرهای سیاه بلند و برقع هایی در معابر عمومی ظاهر می شوند که تنها چشمان آن ها را در معرض دید دیگران قرار می دهد.

در رسانه های آلمانی بارها این پرسش مطرح شده است که آیا اصولا می توان مطمئن بود که در زیر چنین پوشش نامتجانسی یک زن قرار گرفته است؟ یا مردان نیز می توانند برای انجام عملیات تروریستی از آن استفاده کنند؟

دموکرات ها بازنده اصلی

نیروهای دموکرات و لیبرال آلمان پیش داوری به خاطر ظاهر و اعتقادات مذهبی مسلمانان را به صورت عام رد می کنند و حتی اغلب در جایگاه مدافع گسترش مساجد و مناره ها در آلمان ظاهر می شوند. اما به تازگی یک نظرسنجی نشان داده است که دست کم ۵۰ درصد آلمانی ها از ممنوع شدن برقع  و روسری در آلمان و به ویژه در مدارس آن پشتیبانی می کنند.

به این ترتیب، حزب آلترناتیو برای آلمان دست کم در آنجا که با مظاهر اسلامیزه شدن کشور مخالفت می ورزد، می تواند مورد پشتیبانی یک اکثریت نسبی قرار گیرد.

بسیاری از ناظران امور در آلمان به این باور رسیده اند که نیروهای چپ، دموکرات و لیبرال آلمان در عرصه کنترل نظم اجتماعی بازی را به راست ها باخته اند و با بی توجهی خود به خطرات بنیادگرایان اسلامی و عدم جلوگیری از گسترش حضور نمادین و تبلیغات ضد غربی آن ها، بازی را به راست ها و نژادپرستان و ناسیونالیست های افراطی یی باخته اند که در صورت کسب قدرت می توانند شرایط آلمان را به سال های دهه ۱۹۳۰ و آستانه قدرت یافتن هیتلر برگردانند.

راست های افراطی و مردم فریب، همواره در شرایط بحرانی توانسته اند  با دستمایه قرار دادن احساسات توده ها و سردادن شعارهای عوام پسندانه قدرت را به دست بگیرند. جامعه مدنی آلمان که محصول دو قرن مبارزات دموکراتیک مردم این کشور است، یکبار در دوران هیتلر به مسلخ ناسیونالیسم کور و نژادپرستانه برده شد. اکنون نیز، این کشور در میان منگنه ای گیر افتاده است که از یک سو راست افراطی بومی و از سوی دیگر بنیادگرایی خشن اسلامی بر آن فشار می آورند.

بحث ذبح شرعی و اصلاح طلبی در اسلام

راستگرایان آلمان و بنیادگرایان اسلامی در عمل یکدیگر را تقویت می کنند. بنیادگرایان اسلامی با زیرپا گذاشتن ارزش های اروپایی بهانه به دست راست های افراطی می دهند تا مردم را زیر لوای “مبارزه با اسلامی شدن جامعه” به دنبال خود بکشند. در مقابل، راست افراطی نیز با حمله به همه شئونات مسلمانان ساکن آلمان، آن ها را به سمت بنیادگرایی هدایت می کند. چیزی که در یک شرایط معتدل شانسی برای تحقق ندارد، اما اکنون به ویژه در میان جوانان و نوجوانان مسلمان زمینه رشدی باورنکردنی یافته است.

یکی از مواردی که در برنامه حزب آلترناتیو برای آلمان به تصویب رسید، جلوگیری از ذبح شرعی بود. مسئول یکی از حوزه های حزبی در انتقاد به این اصل گفت که یهودیان آلمان نیز مثل مسلمانان حیوانات را ذبح شرعی می کنند. بنابراین حزب باید این موضوع را طوری مطرح کند که شائبه “یهودی ستیزی” در آن ایجاد نشود. اما حتی این پیشنهاد نیز پذیرفته نشد و حزب در برنامه خود حکم داد که :”حتی سلاخی منطبق بر خواست مسلمانان و یهودیان نیز باید پس از بیهوشی الکتریکی حیوان انجام شود.”

مخالفت با ذبح شرعی حیوانات، قطعا بخش اعظم ترک ها و عرب های مسلمان ساکن آلمان را، که پیوندی هم با بنیادگرایان سلفی ندارند، بر می آشوبد و بعضا رادیکالیزه می کند، اما بی تردید موافق نظر دوستداران محیط زیست است که بیشتر آن ها طرفدار احزاب چپی مثل سبزها نیز هستند.

در یکی دیگر از بحث های کنگره حزب آلترناتیو برای آلمان، مسئول یکی از حوزه های حزبی تاکید کرد که حزب نباید مسلمانان را یکپارچه مورد هجوم قرار دهد، بلکه باید حساب مسلمانان معتدل و اصلاح طلب را از بنیادگرایان جدا کند و با آن ها در مسیر تفاهم متقابل دیالوگ داشته باشد. اما یک اسلام شناس عضو حزب در پاسخ این پیشنهاد گفت:”روشنگری در اسلام نه ممکن است و نه ارزش آرزو کردن دارد!”

رادیکالیست ها همیشه بدیل خود را آفریده اند. ناسیونالیست های آلمان روز به روز رادیکال تر می شوند. در مقابل اسلام گرایان رادیکال نیز با استناد به رفتارهای بدیل آلمانی خود می کوشند مسلمانان ساده لوح را به دنبال خود بکشند. در این میان، جوانان و نوجوانان از همه بیشتر در خطر هستند، زیرا که احساسات آن ها سریع تر تحریک می شود.

وظیفه نیروهای آزادی خواه در آلمان

نیروهای دموکرات، میانه رو و آزادی خواه آلمان، برای نجات کشور خود از یک چشم انداز تیره، هیچ راهی ندارند جز مبارزه هماهنگ و همزمان با راستگرایی در هر دو جبهه.

آن ها، باید مبارزه با تحجر اسلامی را برای جلوگیری از رشد راست افراطی بسیار پیش تر از این ها خود آغاز می کردند و اجازه نمی دادند که دولت با نزدیک شدن به رژیم های ارتجاعی اسلامی زمینه رشد افراطگرایان مسلمان را در کشورشان فراهم کند.

دموکرات ها سرانجام باید دریابند که دادن امکان سوءاستفاده از قواعد دموکراتیک به ضد دموکرات ها، هیچ برآیندی جز نابودی دموکراسی ندارد. وقتی یک زن اروپایی، حتی به عنوان یک مقام سیاسی بلندپایه نمی تواند بدون روسری در کشورهای اسلامی حضور یابد، پذیرش برقع در کشورهای اروپایی دیگر مدارا نیست، بلکه تسلیم شدن در برابر نیرویی متحجر و زورگو است.

این تسلیم پذیری در برابر رژیم های ارتجاعی اسلامی به آلمان محدود نمی شود، بلکه بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی به این دامچاله خطرناک افتاده اند. آن ها، به خاطر دادوستدهای تجاری با غاصبان دلارهای نفتی، “مدارا و رواداری” را بهانه تسلیم خود قرار می دهند و فراموش می کنند که رژیم ها و گروه های بنیادگرا در جهان اسلام، جهانشمول کردن قوانین شرعی را روی بیرق سیاه و آلوده به خون خود حک کرده اند.

آبشخور سلفی های آلمان که مثل ویروس به جان جوانان مسلمان زاده افتاده اند، در واقع آکادمی ملک فهد در بن آلمان است. پیر فوگل، مشهورترین واعظ کینه توز سلفی ها هم در عربستان سعودی درس قرآن خوانده است. آیا دلیل بیشتری برای وابستگی سلفی ها به عربستان سعودی می توان یافت؟ کشوری که دولت آلمان چندین سال است با اپوزیسیون می جنگد تا ده ها تانک به آن بفروشد!

*جواد طالعی، شاعر، نویسنده و روزنامه نگار آزاد با بیش از ۴۰ سال سابقه روزنامه نگاری حرفه ای از سال ۲۰۰۰ میلادی به این سو مسئولیت دفتر اروپایی شهروند را به عهده دارد. او همزمان با رسانه های فارسی زبان دیگر مثل بی بی سی، رادیو فرانسه، دویچه وله و سایت های اینترنتی متعدد همکاری داشته است.