هارولد پینتر، نمایشنامه نویس بریتانیایی که از بزرگترین و تاثیرگذارترین نمایشنامه نویسان قرن بیستم بود، روز پنجشنبه (۲۵ دسامبر) در سن ۷۸ سالگی درگذشت.
شماره ۱۲۱۰ ـ پنجشنبه ۱ ژانویه ۲۰۰۹
بی بی سی: هارولد پینتر، نمایشنامه نویس بریتانیایی که از بزرگترین و تاثیرگذارترین نمایشنامه نویسان قرن بیستم بود، روز پنجشنبه (۲۵ دسامبر) در سن ۷۸ سالگی درگذشت.
تنها نمایشنامه ننوشت، بلکه یک تنه سبک و مکتبی بنیاد گذاشت که در تاریخ تئاتر معاصر به نام او "پینترسک" یا پینتری خوانده شد؛ اما او در سالهای آخر زندگی ترجیح داد نه در جهان تئاتر، بلکه در "تئاتر جهان" حاضر باشد.
هنگامی که در سال ۱۹۵۸ یکی از اولین و بهترین کارهای پینتر به نام "جشن تولد" به روی صحنه رفت، نه تماشاگران و نه منتقدان تئاتر به آن کمترین علاقهای نشان ندادند، اما وقتی او در سال ۲۰۰۵ جایزه ادبی نوبل را برنده شد، کمتر کسی در نظر صائب "آکادمی نوبل" تردید کرد. جایزهی نوبل این حسن را هم داشت که چشمها را بار دیگر به روی آثار پینتر باز کرد، و بویژه آثار کمترشناختهشده او را به صحنه ی تئاتر کشاند.
روی صحنه تا نفس آخر
هارولد پینتر با وجود ناکامیها و بدبیاریهای آغازین، به نمایشنامهنویسی ادامه داد. در سال ۱۹۶۰ نمایش "سرایدار" اولین اثر او بود که با استقبال گسترده روبرو شد و موقعیت او را به عنوان نمایشنامهنویسی جوان و پرتوان تثبیت کرد. او برای تلویزیون و سینما و رادیو هم آثار بسیاری آفرید، و در کنار نمایشنامهنویسی، به بازیگری و کارگردانی در تئاتر نیز میپرداخت.
منتقدان گفتهاند که ساختار تئاتر پینتر سرشتی دیالکتیکی دارد، و میان کمدی و تراژدی در نوسان است: صحنه معمولا فضایی کوچک و بسته است، اما تمامیت هستی را به میان میکشد. کنش دراماتیک ظاهری کند و آرام دارد، اما از اضطراب و تنشی پنهانی اشباع شده است. گفتگو در عین ایجاز و فشردگی، غیرمنتظره و تکاندهنده است، که هردم با مکثهایی پرابهام و سکوتهایی هیجانآلود قطع میشود. درونمایه تئاتر پینتر همین رویدادهای عادی زندگی روزمره است، که از زیر دست او در قالب وقایعی فجیع و دهشتبار بیرون میآید.
پینتر در سالهای آخر زندگی، با وجود کهولت و بیماری سرطان، در دو برنامه ی استثنایی شرکت کرد: در اکتبر سال ۲۰۰۵ کار رادیویی تازهای را در آمیزهای از روایت و شعر و موسیقی در رادیوی بیبیسی اجرا کرد. نمایش رادیویی او به نام "صداها" پرداختی تازه از پنج نمایشنامه ی پیشین اوست که با همراهی موسیقی و آواز ضبط شده بود.
پنج نمایشنامهای که خمیر مایه "صداها" را ساخته اند، درونمایه ی سیاسی دارند و از دغدغههای ذهنی او خبر میدهند. مضمون محوری آنها افشای دستگاه سرکوب و اختناق است. هر نمایشنامه برشی است از ددمنشی رژیمهای خودکامه در سراسر جهان، در گذشته و حال.
پینتر "صداها" را مانند اثر جاودانی دانته، سفری به عالم دوزخ دانسته بود: "جهنمی که امروز همه با هم وارد آن شدهایم." سندی افشاگر از رفتار آشنای رژیمهایی که قدرت آنها بر کشتار و خونریزی شکل گرفته است. حاکمانی که مردم را از ابتداییترین حقوقشان محروم میکنند و کمترین اعتراض آنها را با شکنجه و کشتار جواب میدهند.
پینتر آخرین بار در سال ۲۰۰۶ و در ۷۶ سالگی با صندلی چرخدار روی صحنه رفت و در تک پردهی "آخرین نوار" ساموئل بکت نقش ایفا کرد: پیرمردی رویارو با خاطراتش در آستانه ی مرگ. گامی جسورانه و ادای دینی به استادی که پینتر به او بسیار مدیون بود.
اعتراض به ارباب قدرت
هارولد پینتر برخلاف کسانی که در سالخوردگی به زندگی اجتماعی پشت میکنند، در سالهای پایانی زندگی بیش از پیش در عالم سیاست غوطهور شد. در سال ۱۹۸۵ به همراه آرتور میلر نویسنده آمریکایی به ترکیه رفت، با نویسندگان تحت تعقیب به گفتگو نشست و از حقوق کردها دفاع کرد. در اوایل دهه ۱۹۹۰ به بمباران صربستان توسط نیروهای ناتو و به حمله به افغانستان توسط نیروی هوایی آمریکا اعتراض کرد.
پینتر در سال ۲۰۰۳ با مجموعهای شعر "لشکرکشی به عراق" را محکوم کرد. جنگ را تبهکاری شیک و مدرنی دانست که امروزه دولتمردان ریاکار به نام "دفاع از دموکراسی و حقوق بشر" مرتکب میشوند. او "سوءاستفاده از زبان و هتک حرمت از واژهها" را جنایتی تازه علیه تمدن خواند. در چند اکسیون اعتراضآمیز، جورج بوش رئیس جمهور ایالات متحده را "جنایتکار" و تونی بلر نخست وزیر وقت بریتانیا را شریک جرم او دانست.
بسیاری از آثار هارولد پینتر مانند اتاق، جشن تولد، سرایدار، کلکسیون، فاسق، وقت ضیافت و زبان کوهستان به زبان فارسی ترجمه شده است.