مروری بر تعالیم بهائی   

این سوال مطرح است که چرا به هنگام پیدایش پیامبران، مردمان خود را از پذیرش آنان محروم داشته، از شناسایی‌شان سر باز زده و پیامبر و پیروانش را مورد آزار و اذیت و حتی نابودی قرار داده‌اند.

حضرت خلیل را به آتش افکندند، حضرت موسی از قومش چنان آزاری دید که خود را ناپدید ساخت و کسی از سرنوشت او خبری نیافت. آئین حضرت زرتشت را نپذیرفتند و سالیان دراز او را مورد اذیت و نفی و تبعید قرار دادند. حضرت مسیح را به صلیب کشیدند و سیصد سال پیروانش را زجر و شکنجه دادند و کشتند. حضرت محمد را به عنوان پیامبر خدا نپذیرفتند، دندانش را شکستند، خاکروبه بر سرش ریختند و قصد جانش را کردند که مجبور شدند به مدینه فرار کنند و سپس با او به جنگ و ستیز برخاستند.

حضرت باب را بسیار آزار دادند و در قلعه دوردست ماکو زندانی کردند و بعد به فتوای علمای تبریز تیرباران نمودند و در مدت کوتاهی بیش از  بیست هزار از پیروان او را به قتل رساندند. حضرت بهاء‌الله را به فرمان ناصرالدین شاه پس از چهار ماه حبس طاقت فرسا در زیر زنجیر سنگینی که به گردنشان آویخته بودند به بغداد تبعید نمودند. در آنجا از دست مامورین و دشمنانش لحظه‌ای آرامش نداشت و حتی علمای وقت تصمیم به قتلش گرفتند ولی موفق نشدند. بالاخره با فشار ناصرالدین شاه و سایر دشمنان، حضرت بهاءالله را از بغداد به استانبول و سپس به ادرنه تبعید و در آخر در زندان شهر عکا که زندانی سخت و طاقت فرسا بود و پس از آن در اماکن دیگر آن شهر زندانی کردند. حضرت بهاءالله و خانواده تا آخر عمر زندانی دولت عثمانی بودند. پیروان آئین بهائی را هم از زمان آغاز این آئین و هنوز پس از گذشت بیش از یک قرن و نیم در ایران اذیت و آزار و حبس و اعدام می‌کنند. پیروانش از خدمات دولتی و ملی و داشتن شغل و کار آزاد محرومند. جوانان بهائی از تحصیل در دانشگاه‌ها به کلی محرومند و هم اکنون تعداد زیادی از بهائیان در زندان های شهرهای مختلف بسر می‌برند و دادرسی به شکایات و افسردگی آنها رسیدگی نمی‌کند.

انکار مردم از پیامبر جدید علل متعددی دارد ولی سبب اصلی آن که علمای دینی برای ظهور پیامبر جدید استنباطات مخصوصی داشته‌اند و چون واقعیت ظهور جدید با تصورات آنان مطابق نمی‌آمد انکارش کردند و پیروان خود را که مکلف به تقلید از آنها بودند، یعنی بدون فکر و تامل از آنها پیروی نمایند ملزم به انکار پیامبر جدید کردند.

در این مورد حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند:

” در مظاهر مقدسه الهیه دو مقام است. یک مقام بشر است و دیگر مقام روحانی نورانی. مقام ظهور و تجلی ربانی مستور است و مقام بشریت ظاهر. خلق آن حقیقت مقدسه را ظاهر در هیکل نمی‌بیند. قوه روح القدس را نمی‌بینند. نظر به بشریت می‌کنند و چون می‌بینند در مقام بشریت مشترک با سائر بشرند نظیر سائرین می‌خورند، می‌خوابند، مریض می‌شوند، ناتوان می‌گردند لهذا قیاس به نفس خود نموده می‌گویند اینها مثل ماها هستند، امتیازی ندارند چرا اینها مظاهر مقدسه باشند و ما نباشیم؟…”

علت دیگر، اشکالات فکری عامه مردم است که اسیر عقاید کهنه آباء و اجدادی و رسوم و آداب قومی کهن خود هستند و با نوآوری سازش ندارند. آیا بهتر نیست که پنجره دل را به سوی نور باز کنیم و از تابش انوار خورشید معنوی بهره‌مند گردیم. برای رسیدن به این مقصود شایسته است که چشم را از دیده دیگران و گوش را از شنیده‌های دیگران و قلب را از آلودگی‌های این جهان پاک و منزه سازیم تا انوار خورشید خداوندی در دل‌های ما بتابد. چنین انسانی دیگر نیاز ندارد که رهبران مذهبی برای زندگی او تصمیم بگیرند.

متأسفانه هنوز تعدادی از علمای مذهبی در همه ادیان هستند که به خاطر مقام ریاست و یا مال دنیا خود و دیگران را از شناسایی حق و پیامبری که در انتظار ظهورش هستند محروم ساخته و مردم عوام را به دنبال خود در وادی گمراهی راهبرند. نکته حائز اهمیت در این است که میزان مخالفت با هر امری بستگی به میزان اهمیت آن امر دارد. اگر موضوعی بی‌اهمیت باشد مورد بی‌اعتنایی قرار می‌گیرد ولی هر گاه مخالفت شدیدی نسبت به امری مشاهده می‌شود، خود گویای آنست که آن امر بسیار مهم است و نفس این مخالفت‌ها و مقاومت‌های شدید نسبت به آئین بهائی در ایران خود به مانند شیپوری است که می‌تواند موجب بیدارباش ملل جهان شود و نظر جهانیان را به تحقیق در باره این آئین جهانی جلب نماید چنانچه این توجه در حال حاضر صورت عمل به خود گرفته است.

حال شایسته است که دوستان و هموطنان گرانقدر خارج از وطن قدمی در راه تحقیق و شناخت آئین حضرت بهاءالله بردارند و به تعالیم آئینش که درمان بیگانگی است و برای تأسیس وحدت عالم انسانی و صلح جهانی قدم برمی‌دارد آگاهی حاصل فرمایند.

نعیم یکی از شاعران بنام بهائی چنین می‌سراید:

کو آن مظهری که خار نشد                 به هزاران بلا دچار نشد

وانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به  تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید:  پیامگیر :     ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵    ،    ایمیل:  anyquestionsplease@gmail.com

وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی  :      www.reference.bahai.org/fa