مسافر
جناب آقای برقعی استاد گرامی سلام علیکم
مقالۀ شما با عنوان”بحثی در مورد رابطه استقلال و آزادی” مندرج در هفته نامه شهروند مورخ ۲۰ فروردین به نظر بنده و عموم ملت وطن دوست ایران درست و صحیح است و این آرزو حاصل نمی آید مگر با اتحاد و اتفاق تمام مردم با افکار و عقاید مختلف. جبهه ملی مرحوم محمد مصدق چنین عقیده و ایده ای را پیروی و تبلیغ می کرد، منتها ۶۰ سال پیش محمدرضا شاه و خانواده و اطرافیانش این فکر را تهدیدی برای سلطنت تلقی می کردند و متأسفانه گردانندگان حکومت وقت امریکا هم به تحریک انگلیسی ها به این اشتباه دامن زدند و به جای یاری دادن به حکومت ملی ایران علیه او وارد شدند و با کمترین هزینه (به قولی ۱۵۰ هزار دلار!؟) کودتای ۲۸ مرداد را به وسیله “کیم روزولت” و سفیر و ایادی دیگر C.I.A به راه انداختند و سرهنگ زاهدی و همدستان معلوم الحال را علم کردند. خود من روز حادثه حاضر و ناظر بودم که شعبان جعفری معروف به بی مخ و عدۀ معدودی نظیر او سوار بر جیپ ارتشی به خانه این مرد محترم هجوم بردند و زدند و او را فراری دادند و بقیه ماجرا که می دانیم (شد آنچه که نباید می شد!)۶۰ سال بل ۶۰۰ سال از قافلۀ پیشرفت و تمدن غافل ماندیم!!؟
حالا به چکنم چکنم گرفتار آمدیم و به قول شما تازه داریم خواسته های ۱۰۰ سال پیش مشروطیت را مطالبه می کنیم. چاره چیست؟ به نظر بنده به عمل کار برآید به سخن دانی یا (رانی) نیست! اول باید یک تالی مرحوم مصدق بیابیم، سپس گرد محور او بگردیم و قافله را به منزل مقصود برسانیم.
والسلام توفیق یارتان باد
۲۸ فروردین ۱۳۹۰