از اینجا، از آنجا، از هر جا /۸۰

مسافرت به سرزمین ها و نقاط دیدنی جهان فرصتی است برای نگاه به جوامع مختلف از دیدی دیگر و با نگاهی متفاوت از گذشته. این بار در صددم از مسافرت به لندن مطالبی بنویسم که تازگی داشته باشد. من از گذشته تا کنون سه بار به لندن مسافرت کرده ام. مسافرت اولم به بیست و پنج سال قبل (۱۳۷۰) بر می گردد که به منظور گذراندن یک دوره آموزشی در مدیریت بنگاه های تحقیقاتی صورت گرفت و من مدت چند ماه در دانشگاه کرانفیلد انگلیس که در نزدیکی شهر لندن است اقامت داشتم و گاهی هم برای گشت و گذار به لندن می رفتم.

مسافرت دوم من بیست سال قبل انجام شد (۱۳۷۵) و هدف از آن شرکت در جلسه دفاعیه دوره دکترای یکی از دوستانم بود که چون من در تهیه رساله دکترایش نقش مشاور داشتم، او هنگام دفاعیه خود از من دعوت کرد که در آن جلسه حضور داشته باشم. متعاقب این سفر فرصت مغتنمی پیش آمد تا با شهر لندن و جلوه های خاص زندگی مردم آنجا آشنایی بیشتری پیدا کنم.

سومین سفرم به لندن در سپتامبر امسال (۱۳۹۵) اتفاق افتاد که این سفر جلوه های خاصی برای من داشت. چون به دعوت یکی از دوستان و به منظور بازدید و سیر و سیاحت صورت گرفت و من توانستم با زمان بیشتر از این شهر بزرگ بازدید کنم و آن را با گذشته مقایسه نمایم.

برای مطلب نوشتن درباره لندن و تاریخ آن آنقدر منابع و اطلاعات در دسترس است که علاقمندان می توانند به راحتی به آنها مراجعه کنند ولی نگاه تطبیقی و مقایسه ای با توجه به دیدارهای قبلی فرصتی است که انسان را به فکر و تعمق وا می دارد تا بداند در این مدت چند ده سال اخیر چه بر سر پایتخت بزرگترین امپراتوری مستعمراتی جهان که آفتاب در آن غروب نمی کرد آمده که اکنون برای یافتن افراد انگلیسی اصیل در خیابان ها و حتی کوچه پس کوچه های این شعر شلوغ و پر جمعیت باید مدت ها به جستجو پرداخت، مگر کسی پیدا شود؟

اکنون ساختار جامعه و ترکیب جمعیت لندن را مردم سرزمین های دیگر بویژه هندی، پاکستانی، چینی و عرب آن چنان پر کرده است که آدم گاهی اوقات شک می کند در خیابان های لندن قدم می زند یا در بمبئی و کراچی و… آن گاه پس از این تصور ذهنی ناگهان با دیدن جلوه ها و ساختمان های تاریخی در اطراف رود تایمز و شنیدن صدای بلند زنگ ساعت بیگ بن به خود می آئیم که در لندن هستیم، در پایتخت کشوری که اخبار و رویدادهای روز جهان از آنجا نشأت می گیرد و سیستم خبری گسترده بی بی سی آن را به تمامی نقاط جهان مخابره می کند.

لندن بدون شک شهری جالب و مهیج است که شب و روز در آن با زیبایی های متفاوت از هم، پر از فعالیت و جنب و جوش سپری می شود. برخلاف بسیاری از شهرهای بزرگ جهان از جمله تهران معمولاً مردم لندن از وسایل حمل و نقل عمومی خیلی استفاده می کنند، به همین دلیل است که اتوبوس ها بویژه اتوبوس های دو طبقه قرمز رنگ که سمبل شهر لندن هستند، متروها با شبکه وسیع و گسترده و تاکسی های مشکی همواره پر از مسافر است. شلوغی در اتوبوس و مترو به حدی است که سوار و پیاده شدن از آن گاهی اوقات انسان را یاد متروی تهران می اندازد که چقدر مشکل زا است. در این جا هم پلیس توجه افراد را به این نکته جلب می کند که مواظب وسایل شخصی و جیب های خود باشند. سیستم متروی لندن که قدمتی بیش از صد سال دارد، آن قدر پر سروصدا حرکت می کند که آلودگی صوتی آن پس از آن که از مترو خارج می شویم، در سرمان باقی می ماند و مدتی طول می کشد تا به حالت عادی برگردیم. ولی روی هم رفته این وسایل نقلیه عمومی با توجه به مشکلات رانندگی، ترافیک توان فرسا، رانندگی های غیر ایمن، پیدا نشدن جای پارک و از همه مهمتر قیمت ۸۳/۱ پوندی یک لیتر بنزین (حدود لیتری ۵۰۰۰ تومان) و هزینه های بالای تعمیرات و نگهداری اتومبیل، بر وسایل نقلیه شخصی رجحان و برتری دارند.

london-tanavoli
london-musume-6
london-musume-5
london-musume-4
london-musume-3
london-musume-2
london-musume-1
london-musume
london-iranian-store-3
london-iranian-store-2
london-iranian-store-1
london-chinatown
london

در مرکز شهر لندن که همواره مملو از جمعیت و توریست است، در کنار رود تایمز با جلوه های دیدنی و ساختمان های تاریخی از جمله قصرها و بناهایی که قدمت آنها از سبک معماری و نحوه ساخت شان مشهود است، آن چنان مناظر زیبا و شگفت آوری وجود دارد که در هر شرایطی لندن را یکی از شهرهای دیدنی دنیا نشان می دهد. از جمله این اماکن می توان به: قصر باکینگهام، کلیسای سنت پائول، صومعه وست مینیستر، ساعت بیگ بن، برج لندن و چرخ و فلک عظیم لندن که به آن چشم لندن می گویند، اشاره کرد. با این حال و فشردگی شهر و جمعیت فراوان، هر آن احساس خستگی کنید می توانید به مناطق خلوت تر مانند میادین شهر، پارک ها و بویژه موزه ها و رستوران ها پناه ببرید و با نوشیدن یک فنجان چای انگلیسی خستگی را از خود دور کنید. انگلیسی ها اصولاً چای می خورند و به قهوه توجه خاصی ندارند ولی شعبه های استارباکس و مک دونالد برای قهوه خورها در شهر به تعداد کافی وجود دارد.

لندن علاوه بر آن که شهر تاریخی و قدیمی با تاریخ چند هزار ساله است، بزرگترین مرکز خرید اروپا نیز به حساب می آید که برای خریدن یا تماشا کردن مغازه ها، روزها و حتی ماه ها وقت لازم است. من فکر می کنم در مدت ده روز هم نتوان تمام شش طبقه فروشگاه “هارودز” را دید که جلوه های زیبایی از هنر و تکنیک در آن به کار رفته است. خرید از این فروشگاه توان مالی بالایی می طلبد و اغلب خریداران اصلی آن را عرب ها، چینی ها و ژاپنی ها تشکیل می دهند.

جالب است بدانید یک بخش بزرگ و قابل توجه فروشگاه هارودز به تبلیغات و فروش آپارتمان ها و منازل مسکونی و تجاری دبی اختصاص یافته و در طبقات زیرین ساختمان محلی به احترام شاهزاده دیانا و نامزد مصری اش احداث گردیده که در آنجا عکس ها و مجسمه های این دو را قرار داده اند. دفتری هم برای خاطره نویسی دایر است که افراد پس از بازدید، اگر نظری داشته باشند در آن می نویسند. در تمامی شش طبقه این فروشگاه اجناسی که با زیبایی و درخشندگی خاص ساخته شده اند، جلوه گری می کنند و خریدار را به وسوسه می اندازند، از کفش پاشنه بلند طلایی ساعت دار زنانه تا چراغ و دکور شتر طلایی باب پسند عرب ها و فیل آبی رنگ با پوشش طلایی و کریستال، با قیمت های چند ده هزار پوندی.

در مرکز شهر لندن و در نزدیکی پل معروف، بازاری سنتی وجود دارد به نام Borough Market که به قول معروف از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن پیدا می شود. یکی از زیبایی های لندن و خصوصیات انگلیسی ها این است که یادگارهای گذشته و قدیمی را خراب نمی کنند و آنها را خوب نگه می دارند. این بازار قدمتی طولانی دارد و در آن انواع محصولات کشاورزی، مواد پروتئینی، نان و شیرینی، سبزیجات، میوه و غذا، فرآورده های خوراکی سنتی، و… به فروش می رسد. به همین دلیل است که باید گفت لندن جلوه های یک شهر جهان سومی و یک شهر کاملاً پیشرفته را با هم دارد.

نقاط دیدنی و مسائل اجتماعی و فرهنگی شهر بزرگی مثل لندن را نمی توان در یک گزارش کوتاه خلاصه کرد ولی نگاهی به موزه های تاریخ طبیعی با ساختمان بسیار قدیمی و ارزشمند و موزه تاریخی لندن از موارد بسیار مهم است.

موزه تاریخ طبیعی که در مدخل آن اسکلتی از دایناسور نصب شده است را با مجسمه های بزرگ از داروین شروع می کنیم که در پاگرد وسط پله ها در روی سکویی مشرف به سالن اصلی قرار دارد و گویی ناظر بر فعالیت ها و فرایندهای داخل موزه است. با دیدن این مجسمه، انسان یاد کتاب بنیاد انواع او می افتد و موضوع تکامل انسان از نسل میمون. در این موزه گفته می شود که ۷۰ میلیون نمونه از گیاه، کانی، جانور، فسیل و مجسمه های ساخته شده قرار دارد. این موزه یک مرکز تحقیقاتی و ریفرنس برای کسانی است که دوست دارند درباره تاریخ طبیعی تحقیق کنند. کتابخانه مجاور سالن نیز با هزاران جلد کتاب جواب گوی پاسخ علاقمندان است.

موزه تاریخی بریتانیا یکی از بزرگترین موزه های نه تنها لندن بلکه جهان است که در آن بیش از ۷ میلیون گنجینه تاریخی از سرتاسر جهان با فرهنگ و قومیت های مختلف گرد آمده است. بخش مصر این موزه آن قدر گسترده با نمونه های فراوان است که انسان فکر می کند، هر چه از آثار تاریخی در مصر بوده است را انگلیسی ها با خود به لندن آورده اند. بویژه قسمت مومیائی ها که بسیار شگفت انگیز است. بخش ایران باستان که در آن سیزده هزار شیئی باستانی ایران گرد آمده است یک دوره تاریخ قدیم کشورمان را یادآوری می کند که ارزشمندترین آن منشور حقوق بشر کورش است که در بخش خاورمیانه موزه قرار گرفته. سالن های موزه با معماری و سبک بسیار زیبایی ساخته شده است. در هر نقطه از موزه، راهنمایان بسیاری برای جواب گویی به سئوالات بازدیدکنندگان حضور دارند. بازدید از این موزه مجانی و بدون پرداخت وجهی صورت می گیرد. از تمامی نقشه های جغرافیایی موجود در موزه عکس گرفتم. خوشبختانه در تمامی آنها نام “خلیج فارس” درست آمده بود. پیش خودم گفتم، عجب سیاستی دارند این انگلیسی ها، آدم یاد دایی جان ناپلئون و مرحوم مش قاسم می افتد که همه چیز را زیر سر انگلیسی ها می دانستند.

بازدید از هایدپارک و تفرج در فضای سبز و زیبای آنجا به جسم خسته بازدید کنندگان جان تازه می بخشد. جلوه های زیبای طبیعت و هوای خوب پارک آنجا را به صورت مجموعه ای بهشت مانند درآورده بود. جایگاه یادبود دیانا عروس سابق ملکه در این پارک قرار دارد و محلی دیدنی است با قوهای سفید و زیبایی که در روی دریاچه بزرگ پارک شنا می کنند و گوشه ای که افراد می توانند بیایند سخنرانی کنند و نظرات خود را در این پارک به گوش دیگران برسانند و نقطه آخر محلی که مجسمه ملکه ویکتوریا، مادر بزرگ ملکه الیزابت دوم، با بهت و جبروت ناظر بر پارک است.

نمی شود از لندن گفت و اشاره به میدان های ترافالگار و پیکادلی نکرد. میدان ترافالگار که به مناسبت بزرگداشت پیروزی دریابد نلسون در نبرد ترافالگار در سال ۱۸۴۵ میلادی ساخته شده است یکی از مشهورترین جاهای دیدنی لندن است. این میدان محل گردهمایی همه افراد است. در کنار حوض بزرگ میدان و فواره های آن، کبوتران سیاه و سفید زیادی که در میدان مشغول غذا خوردن هستند جلوه زیبایی از نزدیکی انسان ها به آنها را نشان می دهند. میدان پیکادلی که بار سنگین تاریخی شهر را به دوش دارد و کافه ها و رستوران های اطراف آن یادآور شهرهای عربی است با دود و قلیان و در ذهن بازدیدکنندگان نشانی از گذشته شهر را زنده می کند.

هندی ها و مردم کشورهای مشترک المنافع قبلی انگلستان امتیازهای اجتماعی و شهروندی فراوانی در لندن دارند. محله هندی های لندن یک شهری شبیه بمبئی در دل لندن است که همه افراد در آنجا هندی اند، حتی رانندگان اتوبوس های دو طبقه، محلی با جلوه های خاص از مغازه های لباس فروشی، طلا فروشی و رستوران هایی که در آنها غذای تند هندی سرو می شود و مشتریان اش نیز اغلب هندی اند.

شهر لندن معجونی از همه چیز است. از دانشگاه ها و کالج های معتبر گرفته تا گردشگاه ها و رستوران های مختلف. در دل این شهر همان گونه که ما شاهد فعالیت و جنب و جوش شدید اقتصادی و شهری هستیم، اختلاف طبقاتی زیادی هم مشاهده می کنیم که نمونه ای از آن را می توان در کارتون خواب ها و دائم الخمرهای خیابان سوهو و اطراف میدان ترافالگار پیدا کرد، ولی به طور کلی از ظاهر مردم داخل شهر، در میان اتوبوس ها، مترو و خیابان ها می توان تشخیص داد که وضعیت اقتصادی آن چنان که باید خوب نیست و با توجه به رأی خروج انگلیس از جامعه اروپا، نگرانی و استرس در سیمای مردم قابل درک است.

ایرانیان ساکن لندن به صورت متفرق و دور از هم زندگی می کنند و محل های خاص یا جایگاهی شبیه پلازای ایرانیان یا شهر ریچموندهیل در تورنتو، در لندن وجود ندارد. در خیابان فینچلی چند مغازه متفرقه و دور از هم، فروشگاه و مغازه شیرینی فروشی و رستوران ایرانی می توان یافت. هنگامی که از اتومبیل برای دیدن این گونه محل ها پیاده می شوید یا می خواهید از آنها عکس بگیرید، توجه ایرانی ها را به خود جلب می کنید و همه با چشم شما را مونیتور می کنند و شاید از خودشان می پرسند، این دیگر چه کسی است که علاقمند به عکس گرفتن از خیابان و مغازه های اینجا است.

وضعیت مطبوعات و مجلات فارسی شهر لندن زیاد مطلوب نیست، تعدادی مجله و نشریه با محتوایی برگرفته از سایت های اینترنتی و با آگهی ها و تبلیغات فراوان و با کیفیتی بسیار ضعیف تر از نشریات فارسی زبان تورنتو، در لندن منتشر می شوند. خلاصه مطلب آن که، لندن آن لندن گذشته که من دیده بودم، نبود. روحیه مردم مثل قبل سرزنده و شاد نبود. وضعیت اقتصادی به هم ریخته بود. ناهنجاری های فراوانی در سطح شهر مشاهده می شد، ولی در عین حال شهر زنده و فعال به حیات خود ادامه می داد.

در بعد از ظهرها و شب ها با حضور مردم در خیابان ها و رستوران ها، شور و حال شهر فزونی می گرفت. به طور کلی آن خصوصیاتی که ما ایرانی ها برای مهاجرت و اقامت در خارج از ایران متوقع هستیم، در لندن وجود نداشت، در حالی که شهر تورنتو با همه مسائلی که دارد جایگاهی بهتر و مناسب تر برای کار و زندگی ما ایرانی ها است. شایسته است از این موهبت ها استفاده فراوانی ببریم و برای ارتقاء جایگاه کامیونیتی ایرانی در کانادا و تورنتو به کوشش و فعالیت بیشتر بپردازیم.

اخبار کتاب و تازه های نشر

*سرانجام پس از سال ها فعالیت و پی گیری و گذر از هفت خوان ممیزی در ارشاد، مجموعه اشعار نگارنده (حسن گل محمدی) در هفتصد صفحه توسط انتشارات کومش با شمارگان یک هزار نسخه در تهران منتشر شد. این مجموعه از دو بخش شامل اشعار و سروده های کلاسیک و سنتی و اشعار نیمایی و آزاد تشکیل شده است. نگارنده انتشار این اثر را مدیون استاد فرزانه و ادیب و شعر نامدار معاصر “دکتر عبدالرفیع حقیقت” است که کمک و مساعدت وی و سرمایه گذاری انتشارات کومش کار را به انجام رسانده است.

golmohammadi-book

*”کتاب واره، گنجینه پژوهشی افشار” نخستین مجموعه از گنجینه استاد ایرج افشار است که پنج سال بعد از درگذشت ایشان منتشر می شود. این کتاب از بزرگترین تألیفات استاد افشار به شمار می آید که وی بسیار علاقمند بود که این اثر به چاپ برسد و اکنون آرزوی آن زنده یاد محقق شده است.

*بر اساس اعلام موسسه نوبل، جایزه ادبیات در سال ۲۰۱۶ به “باب دیلن” ترنه سرا، آهنگ ساز و نویسنده ضد جنگ آمریکایی تعلق گرفت. دیلن که ۷۵ سال سن دارد برخی از ترانه هایش در جریان جنبش های مدنی به شعارهای ضد جنگ بدل شده بود. از مشهورترین ترانه های او “کوبیدن بر در بهشت” است که به شرح حال فردی نظامی می پردازد که از کشتار خسته شده است. وی این ترانه را به بهانه قتل عام کودکان یک مدرسه در ایرلند سروده و توسط خود وی به صورت موسیقی “راک” اجرا شده است. از آثار مشهور وی نیز می توان به کتاب “رطیل” اشاره کرد که در قالب خاطرات نویسی به نقد وضعیت اسف بار طبقه متوسط آمریکا و گسترش مواد مخدر و جنایت پرداخته است.

تفکر هفته

تو می توانی با آرزوهایت جهانی آرام یا سرکش ازآن خود بر پا کنی. می توانی تار آرامش را در پود آشفتگی ببافی. می توانی در بهشت، جهنمی بر پا کنی. مهم این است که ذهنت را چگونه شکل دهی. رسیدن به آرزوها فقط به اراده و پشتکار شما ربط پیدا می کند، به چیز دیگری جز این فکر نکنید.

ملانصرالدین در تورنتو

حضرت ملانصرالدین را در گوشه دنج تیم هورتونز دیدم. عرض احترام و ارادت کردم. ولی ایشان مثل گذشته سرحال و بشاش نبود. در کنارش نشستم و علت را جویا شدم. استاد گفت از دست مردم این روزگار دل آزرده ام که گفتارشان با اعمالشان و اعمالشان با پندارشان تفاوت دارد. در باطن طور دیگری هستند و در ظاهر پر از ریا و فریب، آنگاه او این شعر ملک الشعرای بهار را برایم خواند:

رفته حس مردمی از مرد و زن، من با کی ام؟

نیست گوشی تا نیوشد این سخن، من با کی ام؟

خلق ایران دسته ای دزداند و بی دین دسته ای

سینه زن، زنجیر زن، قلاده زن، من با کی ام

گویم این زنجیر بهر قید دزدان است و او

هی زند زنجیر را بر خویشتن، من با کی ام

گویم ای کلاش آخر این گدایی تا به کی؟

گویدم چیزی به نذر پنج تن، من با کی ام؟

پس همان بهتر که لب بربندم از گفت و شنید

مستمع چون نیست، باری خامشی باید گزید

آن گاه، برخاست و زیر لب گفت: حیف، حیف از این کانادا و تورنتو که بعضی ها دارند فضای سالم و پر ارزش آن را با اعمال و رفتار دستور یافته خود آلوده می کنند.