شنبه ۲۹ اکتبر ۲۰۱۶ بزرگداشت ناصر تقوایی، کارگردان برجسته ی سینمای ایران به همت گروه هنری موج نو در بنیاد پریا برگزار شد.

عارف محمدی، مدیر گروه موج نو، در سخنان آغازین مراسم، ضمن تشکر از حامیان برنامه، پرداختن به کارهای هنری در خارج کشور را کار دشواری خواند و تنها راه تداوم اینگونه فعالیت ها را همدلی و حمایتجامعه ی مهاجر از هنرمندان دانست.

پس از آن پیام های نویسندگان، کارگردانان، بازیگران و دیگر دست اندرکاران سینما پخش شد.

رامین جهانبگلو، ایرج پزشکزاد، جمشید مشایخی، داریوش مهرجویی، فخری خوروش، بهروز وثوقی، فرهاد آهی، داریوش ارجمند و بهرام بیضایی در پیام های صوتی و تصویری، هر یک به گوشه ای از کارها و شخصیت ناصر تقوایی پرداختند.

رامین جهانبگلو به سابقه ی آشنایی اش با تقوایی اشاره کرد و از فیلم ناخدا خورشید او گفت. یکی از ویژگی های تقوایی از نظر جهانبگلو، آشنایی بسیار زیاد تقوایی با ادبیات کلاسیک آمریکا و بویژه ارنست همینگوی است.

ایرج پزشکزاد، سریال دائی جان ناپلئون به کارگردانی ناصر تقوایی را برداشت شیرین و دلچسبی از رمان خود خواند. پزشکزاد در آغاز به خاطر جوان بودن تقوایی، نگران بوده که او از عهده ی ساختن این فیلم برنیاید، ولی بعدا به استعداد آقای تقوایی پی می برد.

جمشید مشایخی ضمن آرزوی سلامتی و موفقیت برای ناصر تقوایی، ابراز ناراحتی کرد که چرا دیگر او فیلم نمی سازد.

داریوش مهرجویی به برگزارکنندگان مراسم و ناصر تقوایی تبریک گفت و از او خواست تا دوباره فیلم بسازد.

پس از پخش این چند پیام، عارف محمدی گفت، دختر آقای صفدر تقی زاده (مترجم و نویسنده برجسته و از دوستان ناصر تقوایی) که در سالن حضور دارند به من گفتند که گویا امروز در تهران در موزه ی سینما، بزرگداشت آقای تقوایی ست و این همزمانی را اتفاق جالبی خواند.

در ادامه کلیپ کوتاهی در معرفی سخنران مراسم پخش شد. این کلیپ فشرده ای بود از فیلمی که سعید آرمند در بزرگداشت یکی از تهیه کنندگان برجسته سینمای ایران تهیه کرده بود و در آن کارگردانان و دست اندرکاران سینما از ویژگی های کاری و شخصیتی این تهیه کننده ی سینما می گویند.

محمد مهدی دادگو گفت، در سخنان کوتاهم فقط به چند نکته در مورد این فیلمساز بزرگ و مولف سینمای ایران اشاره می کنم.

دادگو که سی و هفت سال پیش با ناصر تقوایی آشنا شده، زمانی که او می خواسته مستند باد جن را بسازد، می گوید: از همان زمان معلوم بود که این جوان تازه آمده از جنوب ایران یک نبوغ دیگری دارد. او از بستر نگارش و قصه نویسی آمده بود. ناصر تقوایی از مستند به سینما راه پیدا کرد. ناصر تعصبی که به سینما دارد مثل تعصب اش به ادبیات است.

taghvaie-6
taghvaie-4
taghvaie-3
taghvaie-2
taghvaie-1

من نمی خواهم از کارهای سینمایی اش صحبت کنم یا از سریال بزرگی که ساخت. می خواهم از شاهکارهای نساخته اش بگویم.

دادگو می گوید، پس از ساخت دایی جان ناپلئون، پیشنهاد تقوایی برای ساخت یک سریال جدید مورد توجه رضا قطبی قرار گرفت. آن شاهکار نساخته مجموعه ی “داستان سرایان” است که قراردادش در سال ۱۳۵۶ بسته شد. سیزده فیلم سینمایی از سیزده شاهکار ادبیات ایران به همراه فیلم داستان زندگی نویسنده. این شاهکارها “چشم هایش” (بزرگ علوی)، سووشون (سیمین دانشور)، صادق چوبک، احمد محمود، محمود دولت آبادی، محمدعلی افغانی و … بود. با اینکه در آن زمان این کار خطر هم داشت، اما تقوایی رفت به آلمان شرقی و فیلم بزرگ علوی را ساخت، اما ایران که برگشت مصادف شد با دوران انقلاب. او می خواست ساخت چند قسمت از این مجموعه را به همکارانش ـ بهرام بیضایی، علی حاتمی، داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی ـ بدهد. اینها همه بزرگانی بودند از دوران سپری شده که همه در یک سن و سال بودند.

شاهکار نساخته ی دیگرش، میرزاکوچک خان بود. او در این مورد پژوهش مفصل و نگارش بسیار زیبایی کرده بود، اما به دلیل مشکلاتی که برای بزرگان اهل ادب و سینما در سال های ۵۸، ۵۹ و اوایل دهه ی شصت وجود داشت و اینها افرادی مطرود و مشکوک شمرده می شدند، نتوانست آن را بسازد و شخص دیگری ساخت.

کار دیگری که نتوانست کامل بسازد، “چای تلخ” نوشته ی خودش است. چای تلخ فیلمبرداری اش طولانی شد و تهیه کننده از ادامه ی آن سر باز زد، و فیلم ناتمام باقی ماند، فیلمی که در زمینه ی جنگ می توانست یکی از فیلم های ماندگار آن جنگ باشد.

شاهکار دیگرش سناریویی ست به نام “انسان کامل” متن بسیار کاملی متکی بر نثر متون قدیمی ایران دارد منتها با نگارش امروزی در یک بی زمان ناکجاآباد اتفاق می افتد و اسمش انسان کامل است. مملو از عرفان و عیاری و حادثه و عشق. بعید می دانم شرایط ساختش الان فراهم باشد، ولی امیدوارم یک روزی کسی همت کند و آن را بسازد.

دادگو در پایان سخنانش گفت، در قدرشناسی از ناصر تقوایی می توان بسیار گفت و تک تک آثارش را بررسی کرد، برای اینکه او هم ادبیات ایران را می داند، و هم سینما و تصویر را می شناسد. سر تعظیم فرود می آورم در مقابل این دوست عزیز، بزرگ و بالنده ما، ناصر تقوایی.

در ادامه ی مراسم، چند پیام تصویری دیگر پخش شد.

فخری خوروش، ناصر تقوایی را متفاوت از کارگردانانی که با آنان کار کرده، خواند و به خاطرات کار با او اشاره کرد و گفت، نمی دانم چرا کار نمی کند. حیف است. او بهترین کارگردان ما است.

بهروز وثوقی در پیامش گفت، ناصر تقوایی یکی از بهترین کارگردانان ایران است. جلال مقدم و ناصر تقوایی کارگردانانی بودند که کارشان را می دانستند و امتیاز بزرگی که داشتند این بود که رهبری بازیگر را خوب انجام می دادند و من از این دو خیلی یاد گرفتم. افتخار می کنم که در فیلم نفرین در کنار ناصر عزیز بودم. کار نکردن ایشان برای سینمای مملکت ما یک ضایعه است.

 

فرهاد صبا، فیلمبردار چای تلخ، در پیامی از خاطره ی ساخت این فیلم در کنار ناصر تقوایی گفت.

داریوش ارجمند در پیامش گفت، بزرگترین افتخارم این است که کار حرفه ای سینمایی ام را در بازیگری با استاد ناصر تقوایی شروع کردم و لذت کار با ایشان همچنان زیر دندان من است و آرزو داشتم که یک بار دیگر جلوی دوربین ایشان بایستم.

در ناخدا خورشید دومین باری بود که جلوی دوربین او می ایستادم، اولین کار، در میرزاکوچک خان جنگلی بود، که سناریو مال خودش بود و یک شاهکار تمام عیار بود اما به دلایل بسیار زیادی من و آقای تقوایی از این سریال بیرون آمدیم و دیگرانی که کار را ادامه دادند، یک چیز مبتذل از آن درست کردند.

ناصر تقوایی لطیف ترین، انسان ترین، باسوادترین و هنرمندترین مخلوقی ست که من در هنر ایران شناخته ام. بسیار مهربان، قصه نویس درجه یک، جامعه شناس درجه یک و متاسفم که سیزده سال از عمر این مرد بزرگ را در ایران هدر دادند.

آرزومندم که یک بار دیگر ایشان فیلمی برای سینمای این مملکت بسازد.

آخرین پیام از بهرام بیضایی بود که خود یکی از کارگردانان بزرگ و برجسته ی سینمای ایران است.

بیضایی گفت، تقوایی بودن تقوایی را به مجلس بزرگداشت او تبریک می گویم. بزرگداشت هر فیلمسازی یادآوری کار اوست با نمایش فیلم هایش، یا نو کردن آن فیلم ها، یا فراهم آوردن امکان کار برای او. امکانی که در کشور ما گه گاه از کسانی گرفته و به کسانی بخشیده شده. تقوایی هرگز نورچشمی نبود و خودش هم زدوبند نمی دانست و احترام به سینمای جدی به او اجازه ی سرهم بندی نمی داد و در نتیجه محبوب پولسازان نبود. قلم به مزدانی که در معتبرترین مجلات سینمایی کشور جشن به هم خوردن یکی از فیلم های مرا گرفته بودند، نوشتند تقوایی و بیضایی خودشان نمی خواهند فیلم بسازند و غلط از ایشان بود. هیچ فیلمسازی نیست که نخواهد فیلم بسازد ولی هستند فیلمسازانی که به احترام فکر و فرهنگ نخواهند در لجنی فرو روند که سینمای پاکیزه ی ایران از آن در می آید. در شادی بزرگداشت تقوایی دورادور  کنار شما هستم. بیضایی.

پس از پایان پیام ها، نوبت به نمایش مستند “ناصر تقوایی به روایت خودش” ساخته ی عارف محمدی رسید.

عارف محمدی در مورد چگونگی ساخته شدن این مستند گفت: سال  ۲۰۱۱ من مشاور بخش فیلم جشنواره تیرگان بودم و قرار بود که آقای تقوایی را به تیرگان دعوت کنیم. آن سال فرصتی پیش آمد و  به منزل ایشان رفتم.  در آن دیدار بحث ما به سمت تاریخ سینما و موج نو در سینما کشیده شد و بخصوص  فیلم خودشان “آرامشدرحضوردیگران”. من بر این باورم که  این فیلم اگر در آن سالها توقیف نمی شد شاید موج نوی سینمای ایران با این فیلم رقم می خورد. این بحث پایه ای شد برای  پیشنهاد ضبط گفتگوی تصویری که ایشان هم خوشبختانه با این که سال ها بود هیچ گفت وگویی نکرده و سکوت اختیار کرده بودند از این پیشنهاد استقبال کردند.

این فیلم یک ساعت و ۱۹ دقیقه ای به گفته ی عارف محمدی، همچون کلاس درسی است راجع به تاریخ سینما و ادبیات ایران. تقوایی به مقوله هایی چون پیدایش سانسور، موج نوی سینمای ایران و تقابل آن با فیلمفارسی و پدیده سینمای جشنواره ای با بیانی جذاب پرداخته است.

همراه شدن مصاحبه با کلیپ هایی از فیلم های تقوایی، این مستند را دیدنی تر کرده بود، تنها اشکال همانطور که خود سازنده هم گفت، نبود یک آرشیو درست و با کیفیت از فیلم های قدیمی ست که سازنده را مجبور به استفاده از فیلم و عکس های بی کیفیت می کند.

از بزرگداشت ناصر تقوایی، این سینماگر برجسته و مولف سینمای ایران در تورنتو به خوبی استقبال شده بود، ضمن اینکه ورود برای همه رایگان بود.

مجری این مراسم لیلا پیمان، از همکاران گروه فرهنگی موج نو بود.

گروه هنری موج نو که در سال ۲۰۰۴ به همت عارف محمدی، نویسنده، مستندساز و منتقد فیلم، با تمرکز روی سینما، در تورنتو پایه گذاری شده، تا کنون بزرگداشت هنرمندانی همچون بهروز وثوقی، جعفر والی، مهدی رئیس فیروز، مهین اسکویی و رضا ژیان را در تورنتو برگزار کرده و همچنین برگزاری کارگاه های فیلمسازی و بازیگری با حضور اصغر فرهادی و فاطمه معتمدآریا را در کارنامه اش دارد.