در روز بزرگداشت کوروش اگر چه هیچ تفاوتی بین زن و مرد و پیر و جوان و مسلمان و مسیحی و بهائی و یهودی و …، و قشقایی و ترک و کرد و ترکمن و لر و عرب ایرانی و … ، نبود ولی فراموش نکنیم که شعارهای نژادپرستانه ای نیز وجود داشت که اگر نخواهیم تمامی آن را به ترفندهای رژیم جمهوری اسلامی که برای جدا کردن ما از یکدیگر انجام می دهد نسبت دهیم، باید به هیجان هایی که در این نوع گردهم آیی های هویتی، گریبان گروه معدودی را می گیرد نیز اشاره داشته باشیم که در زمانی که ما نیازمند همبستگی هر چه بیشتر هستیم

سالروز کوروش امسال رنگ و بوی دیگری داشت و حامل پیام هائی بود که بدین وضوح و روشنی در سال های گذشته وجود نداشته است.

چه چیزی باعث شده بود که در هفتم آبانماه امسال رژیم جمهوری اسلامی برای جلوگیری از ازدحام جمعیت دهها هزار نفره به شعاع ۳۰ تا ۴۰ کیلومتری تمامی جاده ها را مسدود کند که کسی نتواند به آرامگاه کوروش سمبل تاریخی ایرانیان نزدیک شود؟

رژیم جمهوری اسلامی از چه چیزی وحشت دارد؟

از اینکه می بیند نه اتوبوس، نه پولهای آنچنانی و نه غذای مجانی و غیره وجود ندارد، ولی سیل جمعیت با تحمل صدها کیلومتر راه و چندین کیلومتر پیاده روی و هزینه های بسیار راهی مقبره کوروش می شود؟

این جمعیت می خواهد چه پیامی را به سردمداران حکومت برساند؟

“کوروش پدر ماست – ایران وطن ماست”

این پیام چیست؟

pasargad-3

آیا این پیام فقط شعار است؟

آیا این واقعیت از ۲۵۰۰ سال پیش تا کنون نبوده است؟

آیا در گذر این هزاره ها، ما، وطن و پدرمان را فراموش کرده بودیم؟ بدون تردید چنین نیست.

برای ایران و ایرانی این وطن و این پدر همیشه وجود داشته است و خواهد داشت و در زمره افتخاراتمان هم باقی خواهد ماند. این پیام و این حضور برای حکومتی است که تمامی توانش را در جهت ویرانی ایران و هویت ایرانی به کار بسته است.

با چه فکر و هدفی “سوریه را رها کن – فکری به حال ما کن” یکی از بزرگترین شعارهایی است که سر داده شده است؟

آیا جز اینست که می گویند باید برای این ۳۰ میلیون گرسنه، این ۱۶ تا ۲۰ میلیون حاشیه نشین، این سکته های مغزی که هر پنج دقیقه یکنفر سکته مغزی می کند و اکثریتشان کمتر از ۵۵ سال دارند و …، فکری کرد؟

اینکه رژیم تصور بر این دارد که با سرکوب و خشونت و زندان و سر به نیست کردن و اعدام همه چیز را حل خواهد کرد خیالی باطل بیش نیست. در این جاست که رژیم این پیام را درک کرده و می خواهد در مقابلش بایستد.

رژیم چه عملی می تواند انجام دهد؟ این تازه در مراحل اولیه است که اعتراض های واقعی و ملموس شکل می گیرد.

pasargad-2

در روز بزرگداشت کوروش اگر چه هیچ تفاوتی بین زن و مرد و پیر و جوان و مسلمان و مسیحی و بهائی و یهودی و …، و قشقایی و ترک و کرد و ترکمن و لر و عرب ایرانی و … ، نبود ولی فراموش نکنیم که شعارهای نژادپرستانه ای نیز وجود داشت که اگر نخواهیم تمامی آن را به ترفندهای رژیم جمهوری اسلامی که برای جدا کردن ما از یکدیگر انجام می دهد نسبت دهیم، باید به هیجان هایی که در این نوع گردهم آیی های هویتی، گریبان گروه معدودی را می گیرد نیز اشاره داشته باشیم که در زمانی که ما نیازمند همبستگی هر چه بیشتر هستیم اینگونه شعارها می تواند ما را از یکدیگر دور کند و تاسف بار است و از این جهت من نیز که خود را عضوی در آن جمع احساس می کردم به سهم خودم عذرخواه این گروه از هموطنانم که مورد بی مهری قرار گرفته اند، باشم.

امسال گردهم آیی روز کوروش، در عین حال، پیام بسیار مهمی را نیز برای ما ایرانیان خارج از ایران – که گروهی از ما نیز در زمره فعالان و تلاشگران اپوزیسیون هستیم – نیز داشت که با توجه به اینکه ما امکانات بسیار بیشتری نسبت به هموطنانمان در داخل کشور داریم از ما چه انتظاری هست و برای تقویت بیشتر این جنبش مردمی – هویتی و ضد نظام جمهوری اسلامی چه کاری ساخته است.

باور من بر اینست که در یک بستر بی اعتمادی ایجاد شده در میان مردم در داخل کشور و اپوزیسیون در خارج از ایران تنها کاری که از ما ساخته است رسیدن به فصل مشترکی است که هدف آن بر پایه یک باور دمکراتیک (اگر واقعا بدان پایبند هستیم) و تنها باید بر نجات ایران از این حاکمیت ایدئولوژیک ایران بر باد ده باشد. امید و آرزویی که اگر جامه عمل بپوشد نقطه عطفی در تاریخ خواهد بود

به امید آن روز