مروری بر تعالیم بهائی
در جهانی بیش از پیش به هم وابسته شرایط اجتماعی همه مردمان مورد توجه بیشتری قرار میگیرد و اوضاع هر یک نمایانتر میشود. با وجود پیشرفتهایی امیدبخش هنوز مسائل بسیاری هست که باید بر وجدان نوع بشر سنگینی نماید. نابرابری، تبعیض و استثمار آفت جان بشریت است و در مقابل درمانهای تجویزی طرحهای سیاسی مختلف مقاوم به نظر میرسد. ضربات اقتصادی این مصائب منجر به درد و رنجی ماندگار برای جمع کثیری گردیده و نقایص عمیق تثبیت شدهای را نیز در ساختار اجتماع بوجود آورده است.
حضرت بهاءالله در لوح دنیا میفرمایند:”عالم منقلب است و افکار عباد مختلف. تلاش جامعه بهائی برای کمک به بهبود اوضاع جهان در سطح اندیشه و عمل، شرایط نامساعدی که بسیاری از مردم دنیا تجربه میکنند توجه روزافزون جامعه را به خود معطوف خواهد داشت. رفاه هر بخشی از مردم جهان به نحوی جدایی ناپذیر با رفاه کل به هم آمیخته است. وقتی هر گروهی بدون در نظر گرفتن آسایش همسایگانش تنها به رفاه خود اندیشد و یا منافع اقتصادی را بدون توجه به تأثیرش در محیط زیست که تأمین کننده معاش همگان است دنبال کند، حیات جمعی نوع بشر است که دستخوش آسیب میشود. پس مانعی سرسخت در راه پیشرفت هدفمند اجتماعی قرار دارد: حرص و منفعت طلبی شخصی اغلب بر رفاه همگانی غلبه مییابد. ثروت در مقادیری وجداناً نامعقول اندوخته میشود و بیثباتی حاصل از آن بر اثر توزیع نامتعادل درآمد و امکانات هم در بین ملتها و هم درون ملتها وخیمتر میگردد. اما اوضاع الزاماً نباید چنین باشد. هر چند چنین شرایطی دستاورد تاریخ است ولی نباید مسیر آینده را تعیین کند و حتی اگر رویکردهای اقتصادی رایج جوابگوی نیازمندیهای مرحله نوجوانی نوع بشر بوده است قطعاً برای رفع احتیاجات دوران طلوع عصر بلوغ او نارسا خواهد بود. هیچ دلیلی برای تداوم بخشیدن به ساختارها، قوانین و سیستمهایی که آشکارا از تأمین منافع همگان عاجز است قابل توجیه نیست. تعالیم دیانت بهائی جایی برای شک و شبهه باقی نگذاشته است که کسب، توزیع و استفاده از ثروت و منابع، بُعدی اخلاقی در بر دارد.”
تنشهای حاصل از فرآیند طویلالمدت انتقال از جهانی پر اختلاف به جهانی متحد در روابط بینالمللی و همچنین در عمیقتر شدن شکافهایی که بر جوامع بزرگ و کوچک اثر میگذارد احساس میشود. با مشاهده نقص گسترده در شیوههای فکری متداول، عالم بشری به شدت نیازمند یک نظام اخلاقی مشترک است یعنی یک چارچوب قابل اعتماد برای حل و فصل بحرانهایی که همچون ابرهای طوفانزا غلیظتر میگردد.
بینش حضرت بهاءالله بسیاری از پیش فرضهایی را که مجازند گفتمان معاصر را شکل دهند به چالش میکشد از جمله این که منفعتطلبی شخصی مروّج رفاه است و نه تنها نباید به هیچ وجه محدود شود بلکه ابراز آن از طریق رقابتهای بیامان شرط پیشرفت میباشد. افکار بهائی با سنجش ارزش افراد بر حسب میزان ثروتی که میتوانند ذخیره کنند و یا بر اساس مقدار کالای بیشتری که نسبت به دیگران میتوانند مصرف نمایند مطلقاً سازگاری ندارد. اما از سوی دیگر تعالم بهائی با نفی همه جانبه ثروت و آن را ذاتاً نامطبوع و غیر اخلاقی شمردن موافق نیست و ریاضت را نیز منع مینماید. ثروت باید به بشریت خدمت کند. استفاده از آن باید با اصول روحانی همخوان باشد و سیستمها در پرتو این اصول باید ایجاد شود. به فرموده حضرت بهاءالله “هیچ نوری به نور عدل معادله نمینماید.” آنست سبب نظم عالم و راحت امم. یک مفهوم بنیادی که در این زمینه باید مورد بررسی قرار گیرد کینونت و حقیقت روحانی نوع انسان است. شرافت ذاتی هر فرد در آثار حضرت بهاءالله به صراحت تاکید شده و یکی از اصول اساسی معتقدات بهائی است و امید به آینده نوع بشر بر آن استوار میباشد. حضرت عبدالبهاء میفرمایند:”هر نفسی باید کاری و کسبی و صنعتی پیش گیرد تا او بار دیگران را حمل نماید نه این که خود حمل ثقیل شود.”حضرت بهاءالله به فقرا تاکید میفرمایند که “همت نمایند و به کسب مشغول شوند”، در حالی که به فرموده مبارک صاحبان ثروت باید ” به فقرا ناظر باشند.” حضرت عبدالبهاء تائید میفرمایند که “غنا منتهای ممدوحیت را داشته اگر به سعی و کوشش نفس خود انسان در تجارت و زراعت و صناعت به فضل الهی حاصل گردد و در امورخیریه صرف شود.”
حضرت عبدالبهاء میفرمایند:” اگر شخصی عاقل و مدبر تشبث به وسایلی نماید که جمهور اهالی به ثروت و غنای کلی برسند همتی اعظم از این نه و عندالله اکبر مثوبات بوده و هست.”
خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید: پیامگیر : ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵ ، ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com
وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی : www.reference.bahai.org/fa