نمایشگاه عکسهای راوی حاج و بابک سالاری از روز هجدهم ماه می در صوفیا بلغارستان گشوده میشود. راوی حاج زاده بیروت و باشنده مونترال از نویسندگان صاحب نام کانادایی است که تاکنون سه رمان از او منتشر و آثارش به سی زبان ترجمه شده است. بابک سالاری عکاس ایرانی کانادایی باشنده مونترال نیز عکاس صاحب نامی است. از او مجموعه عکس های گوناگونی منتشر شده است از جمله:
Remembering the People of Afghanistan
Traumas and Miracles: Portraits from Northwestern Bulgaria,
بابک سالاری و راوی حاج این دو یار دیرین اکنون در نمایشگاه مشترکی با نام
Man Woman Standing آثار تازه خود را به نمایش میگذارند.
در بروشور نمایشگاه چنین آمده است:
مردـ زن ایستاده!
زنی پشت به دوربین ایستاده و دارد منظرهای را تماشا میکند. عکاسی که به روشنی پشت این کار قرار دارد، ناشناس است.
سوژه در مرکز عکس ایستاده است و پشتش را به نگاه خیره تماشاگر کرده است: یک بده بستان تو در تو میان طبیعت، منظره ای شهری و سازنده این تصویر. چنین مینماید که همه این عوامل در پیرامون و برونه زن سوژه عکس است.
سکوت زن نوعی واپسزنش صمیمیت انسانی است. انگار میخواهد از نگاه مردانه عکاس و به تبع آن تماشاگر، بگریزد. او که سوژه عکس است روایتی نامطمئن از آنچه که روی خواهد داد را به ما میدهد. تنها بخشی از داستان آشکار میشود و آن هم از میان رفرانسهای فرهنگی که از دانش پیشاهستی ما بهره کشی میکند.
عکس های بابک سالاری روایتگر فضاهای بینامتنی است که در آن تماشا، سفر، جابجا شدگی و آوارگی و سکون، گنجایی تراژیک و خوشبینانه زندگی روزمره ما را آشکار میسازد. سالاری در این مجموعه از عکس های رنگیاش تماشاگر را به سوی پیچیدگیهای نگاه انسان و فریبندگی مدرنیستی دشت های فرازمانی هندسی جلب میکند. پس زمینه این تصویرها آمیزه ای است از جاهای توریستی و زمینههای روستایی که در آنها یک سوژه ناشناس در تضاد با سنجه و گستره زمین و طبیعت ایستاده است.
مرد ایستاده یک پروژه ژرف اندیشانه است که عکس را در خدمت ضبط تصویر آدمی در فضاهای عمومی به کار گرفته است.
در این تصویرها آدمها در بی هیچ حرکتی ایستاده اند. بیشتر دودل، به گونهای سرگردان میان رسیدن و رفتن و در این لحظات سکون و بیهدفی است که حاج تراژدی هستی و تزلزلهای بودشناسی غالبا مبتذل را که ویژگی زندگی روزمره است، ثبت میکند.
«ثبت» این لحظات نوعی صمیمیت میان تماشاگر و سوژه را میپروراند و زمان را که در یک سکون بی عیب و نقص متبلور شده انگار در فضا آویزان میکند. حرکتی نیست جز آنچه که ساخته شده و در یک پروسه عکاسی به تور افتاده است.
عکس های این مجموعه یک حس یگانگی ناگزیر با سوژههای نرینه و تنگناهایی که در آن گرفتار شدهاند را خلق میکند. برای تماشاگر، این روایت تصویری، همسانی بسیاری با همان شیوههایی دارد که نویسنده داستان یا رمان به کار میگیرد. ما از طریق تخیلهای عاطفی خود، ترس ها و نومیدیهایمان روایتی را میسازیم و بر تن سوژه درون عکس میکنیم. عکسهای حاج به ما یادآوری میکند که ما هنگام دیدن، داستان تصویری را بر پایه آنچه برگزیدیم مینویسیم.