در خلال مناظره ای* حول انتخابات و بحث حول کنش «تحریم» و شرکت، پیشنهاد من این بود که بهتر است به جای واژه تحریم که واژه سنتی ـ مذهبی و ایدئولوژیک است از مفهوم مشارکت و عدم مشارکت در بازتولید سیستم صحبت کنیم که اولا ارجاع آن به کنش مقاومت موجود در بخش هایی از جامعه است و ثانیا معطوف به رابطه بین مشارکت جامعه و فرسودگی و یا بازسازی قدرت از سوی دیگر است. در چنین حالتی بار سلبی و اثباتی مشارکت و عدم مشارکت هر کدام شفاف تر مطرح می شوند.
هم چنین نفس منطق تحریم و شرکت یا امتناع به شکل آره یا نه نیز نارسا و مشکل زا و تلویحا شکل آمرانه و تعیین تکلیف را دارد… البته اصل رأی دادن به غیر در ذات خود به معنای خلع ید سوژه از خود و تبدیل شدنش به ابژه ای فعل پذیر است . با این همه در مسیر فرایند مبارزه علیه این نوع بیگانگی و جدایی نهادی شده و مرسوم، و در مسیر تلاش وحدت بین آن دو، رویکرد یک مدافع رهایی یعنی کسی که علیه این نوع بیگانگی مبارزه می کند، در برخورد با رویکردهای انتخاباتی، و بدون آن که بخواهد به شکل آمرانه و ایدئولوژیک با این مسأله برخوردکند، چیست؟
مبنای چنین رویکردی به گمان من می تواند بر منطق زیر استوار باشد: اگر در نظر بگیریم که معنای کنشی به نام رأی در بنیاد خود به معنی تفویض واگذاری و حق تصمیم گیری یعنی مهم ترین شأن و گوهر هستی بشر و هم چون یک سوژه، در حکم سپردن سرمایه انسانی و سرنوشت خود به دیگری است؛ آنگاه می توانیم با کنار هم قرار دادن دو گزاره زیر رویکرد خود با انتخابات را تنظیم کنیم:
الف- اگر آنگونه که مدافعان شرکت کردن می گویند رأی دادن و انتخاب کردن را دستاورد و حق هر شهروندی بدانیم که باید از آن برای تغییر شرایط و تاثیر روی سرنوشت خود و جامعه سود جست؛ آنگاه باید همزمان به عنوان جفت و همزادجداناپذیرگزاره فوق بر اصل دیگری هم پای فشرد:
ب- هر شهروند عاقل و بالغ به همان اندازه که با رأی خود در تحولات و سمت و سوی رویدادها مشارکت می کند، درست به همان میزان و نه کمتر مسئول صیانت و حفاظت از رأی و حق تصمیم گیری واگذارکرده خود است. وگرنه این رأی با تبدیل شدن به نیروئی مهیب و بیگانه شده، هم چون بومرنگی به سمت خود رأی دهنده و یا جامعه کمانه کرده و به صورت خود او اصابت خواهد کرد. آن چه که بارها و بارها اتفاق افتاده است.
حال سئوال شرکت بکنیم یا نه، به این سؤال کلیدی تحویل می شود؛ که هرکس از خود بپرسد که آیا توان کنترل و صیانت از آراء خود را دارد یا نه؟ این که پیش شرط های صیانت از آراء چیست، خارج از حوصله این یادداشت کوتاه است و پاسخ به آن چندان هم گنگ و دشوار نیست. برعهده هر رأی دهنده است که هم چون یک شهروند مسئول از خود بپرسد که آیا قادر به صیانت از رأی خود هست یا نه و آنگاه …….