شهروند  ۱۱۷۸

“نوستالژی”
مرد
بر کران دریا
کنار نیمکت چوبی

 

جای ماه

سیبی سرخ

در آسمان نیلی

روی آب

اسبی سپید

به شباب

و کودک

سواراسب

دست

بر

پوست نگاه مرد.

برلین، ۰۲.۰۳.۰۸





“گوش­های بریده”


زن

برابر افق

آفتاب ظهر

بر تن لخت

صدای چکش

بر میخ

در کف دست

پای صلیب

سری بریده

بی گوش

و صدا

در گوش­ها

در دستان زن.


برلین، ۱۲.۰۳.۰۸