سیما سحر زرهی
ترجمه : آرش عزیزی
روز یکشنبه ۱۲ سپتامبر مناظره ای بین نامزدهای شهرداری تورنتو در سالن اجتماعات شهرداری نورت یورک انجام شد. این مناظره به همت کنگره ایرانیان کانادا (ICC)، سازمانی غیرانتفاعی، غیرحزبی و غیرمذهبی که جامعه ی متنوع ایرانی ـ کانادایی تورنتو را نمایندگی می کند، برگزار شد. علیداد مافی نظام از اعضای هیئت مدیره کنگره گردانندگی مناظره را عهده دار بود.
هیچ چیز مثل ضربه فنی سیاسی مناظرهی نامزدهای انتخاباتی را جذاب نمیکند و مناظره نامزدهای شهرداری روز یکشنبه ۱۲ سپتامبر موفق شد جذاب باشد. شرکتکنندگان در مناظره شامل چهار نفر از نامزدهای اصلی شهرداری میشدند، جو پانتالونه، راب فورد، راکو راسی و جرج اسمیترمن.
پانتالونه و راسی و اسمیترمن همه موفق شدند از طریق تاکیدشان بر تعهد به تنوع و مهاجرت، با جمعیت حاضر که اغلبشان ایرانی کاناداییها بودند رابطه برقرار کنند، اما فورد کیسه بوکسِ مراسم شد.
اسمیترمن از همان صحبتهای افتتاحیهاش صحنهگردان شد و مساله مهاجرت در تورنتو را در صدر گذاشت، موضوعی که به اختلاف بسیاری بین فورد و جوامع قومی انجامیده است.
اسمیترمن گفتههایش را با صحبت از شعار شهر تورنتو، «تنوع قدرت ما است» شروع کرد:
«در این کمپین یکی از مسائلی که ظاهر شده و مطمئنم امروز باید نزد همه شما به آن پرداخته شود این است که تورنتو همچنان شهری خواهد بود که نه فقط از مهاجران استقبال میکند که در واقع آنها را بخشی از الگوی رشد در شهر ما میبیند».
او در ادامه به ریشههای لیبرال خود و تعهدش به مولتی کالچرالیسم تاکید کرد و به ترودو، نخستوزیر سابق و پدر مولتیکالچرالیسم کانادایی، اشاره کرد.
«من کسی هستم که از زندگی و زمان پیر الیوت ترودو الهام گرفتهام و بدینسان باور دارم تورنتو الگوی بسیاری نقاط در جهان است و این به خاطر شیوهای است که ما با آن بهترینها و گلهای سر سبد را از تمامی بخشهای جامعه و گوشههای دنیا دور هم جمع کردهایم.
امروز میخواهم بر این تمرکز کنم که چه قدمهایی باید برداریم تا این شعار را تضمین کنیم: تنوع، قدرت ما است فقط شعار نیست، چیزی نیست که فقط در حرف میگوییم بلکه باید آنرا بزرگ بداریم و عملی کنیم».
پانتالونه سخنان افتتاحیه بعدی را ایراد کرد. او قدم در جای اسمیترمن گذاشت و خود را نامزد جوامع مهاجر دانست. او اینگونه شروع کرد:
«من هم مثل پنجاه درصد تورنتوییها متولد این کشور نیستم. داستان من داستانی تورنتویی است که احتمالا خیلی از شماها هم تجربیات مشابه دارید».
پانتالونه در ادامه معرفی خود از تجربیاتش در مهاجرت به کانادا با والدین و شش خواهر و برادرش در سن سیزده سالگی گفت.
«وقتی من به کانادا آمدم فقط دو کلمه انگلیسی بلد بودم که در فیلمها دیده بودم “آره” و “نه”».
او از این گفت که چگونه تجربیات در زندگی نشانش داده که تورنتو یگانه شهری است که آغوشش را به روی تازهواردان باز میکند.
«من فکر میکنم ما در کشور و شهر فوقالعادهای زندگی میکنیم که مهاجران اجازه دارند بسیار، بسیار سخت بکوشند، ما اجازه داریم مشارکت کنیم و قدرمان را میدانند چون این شهر قدر و ارزش تنوع را میداند و میداند که متفاوت بودن باارزش است. شهرهای زیادی در دنیا اینگونه نیستند».
پانتالونه در ضمن از اشتراک میراث مهاجرانی گفت که کمک کردهاند شهر از ابتدای آن ساخته شود. «پدر من شهرساز بود. این را میگویم چرا که کمک کرد متروی بلور ـ دنفورت ساخته شود. اهل کار با کلنگ، که فنآوری آن زمان بود. اینجا بود که از او یاد گرفتم چگونه شهرساز شوم».
راسی هم خود را نامزدی دوستدار مهاجران معرفی کرد و اینگونه اسمیترمن و پانتالونه را تکرار کرد. او خود را «پسر مهاجران در شهر مهاجران» نامید.
راسی مثل پانتالونه داستان بزرگ شدن توسط والدین مهاجر با اخلاق کاری قوی را گفت. او توضیح داد «والدینم از همان اوان بچگی همان کاری را کردند که شما با تمام بچههایتان میکنید: مرا روی آموزش و پرورش متمرکز کردند. سختکوشی و کمی خوششانسی به من امکان داد بورسیه بعضی از بهترین مدارس را تصاحب کنم؛ تحصیل در آپرکالج کانادا، ادامه تحصیل در دانشگاه مکگیل که در آنجا شاگرد اول شدم و دانشگاه پرینستون که از آنجا فوق لیسانس گرفتم».
هم راسی و هم اسمیترمن در سخنرانی افتتاحیهشان به جامعهی ایرانی اشاره کردند و تلاش کردند با مخاطبان اغلب ایرانی حاضر ارتباط برقرار کنند.
اسمیترمن از نقش جامعه ایرانی در شهر گفت. او گفت: «جامعه ایرانی چیزهای زیادی برای ارائه به تورنتو دارد تا حدودی به خاطر درجه دستاوردهای حرفهای و کارآفرینانهی آن که بسیار بالا است».
او در ضمن از نقش فعالی گفت که ساکنان ایرانی تورنتو در توسعه و بازار مسکن درون شهر بازی میکنند. او گفت: «به نظرم برای همه ی ما در شهر تورنتو بسیار بسیار مهم است که بخواهیم مطمئن باشیم که همچنان رشد میکنیم. واقعیت این است که در چند سال گذشته شاهد رشد جدید در ساختمانهای جدید و زیبا بوده ایم… و میدانیم که بسیاری از رهبران نیک این جامعه در ساختن این جوامع جدید برای مردم درگیر بودهاند».
راسی هم سعی کرد پلی با مخاطبان ایرانی-کانادایی بزند. او به شوخی گفت: «در خانواده ما ایرانیها را ایتالیاییهای خاورمیانه مینامند چرا که ما عاشق غذا، عاشق خانواده، عاشق جشنوارهها و عاشق موسیقی هستیم».
فورد بر خلاف حریفانش در سخنان اولیه خود تلاشی نکرد با مخاطبان ایرانی کانادایی حاضر ارتباط بگیرد و به مساله مهاجرت یا نقش جامعه ایرانی در شهر اشارهای نکرد.
از آنجا که سخنرانیهای اولیه سه نفر از چهار شرکتکننده در مناظره را به عنوان طرفداران مهاجرت نشان داد تعجبی نبود که این موضوع بر تمام جلسه حاکم شود. طولی نکشید که سئوالهای مناظره دوباره به مساله مهاجرت برگشت و مسابقه بوکسِ شفاهی بین نامزدهای شهرداری شروع شد و فورد کتکخور بود.
وقتی از نظر آنها برای کمک به ادغام مهاجران در شهر پرسیده شد، به قول معروف دستکشها کنار رفت.
فورد به جای پاسخ به این سئوال اسم ایرانی کاناداییهایی را که میشناخت، از جمله از کارمندان خودش، ردیف کرد.
اسمیترمن حمله را پیش برد و اشاره کرد که فورد به سئوال پاسخ نداده است. او گفت: «باید به آقای فورد بگوییم که شناختن چند نفر از جامعهای مشخص و توانایی بردن اسمشان پاسخ به سئوال نیست».
اسمیترمن در ضمن به تناقض نامزد شدن فورد برای شهرداری شهری که با تنوع تعریف میشود اشاره کرد. « “تنوع، قدرت ما است”. این شعار ما است. بعضیها که امروز اینجا حاضرند به این حرف باور ندارند. آقای فورد اگر به شهرداری انتخاب شود باید این شعار را تغییر دهد. نمیدانم شعار چه خواهد شد اما «تنوع، قدرت است» با چشمانداز این مرد مطابق نیست».
او اضافه کرد: «دیروز او در مناظرهای گفت تنوع اولویت من نیست. اما اولویت من هست و برای برآورده کردن آن، شهردار باید فعال و نیرومند باشد و کمک کند مرزها را کاهش دهد و یکی از کارهایی که به نظر من شهردار تورنتو باید بکند این است که واقعیت “دام” تجربه کانادایی را یادآوری کند، یعنی اینکه کسی در یک طرف دنیا امتیازاتی میگیرد که به او امکان میدهد به کانادا بیاید و به اینجا میرسد همان چیزهایی که برایشان امتیاز گرفته بود، کنار گذاشته و پروندهشان پاک میشود».
اسمیترمن در اینجا متوقف نشد و فورد را اینگونه به چالش کشید که «تو گفتی در را پشت سرمان ببندیم؛ که نمیتوانیم با مشکلاتی که داریم برخورد کنیم، که قدرت کافی نداریم تا از خودمان نگهداری کنیم، در نتیجه برای کسانی که مثلا به دنبال پیوستن به خانوادهشان هستند تو حمایتی نداری. تو فکر میکنی باید درها را ببندیم و تورنتو را یک بار برای همیشه به عنوان شهر مهاجران تعطیل کنیم».
فورد علیرغم این حمله حاضر نشد از موضع ضدمهاجر خود کوتاه بیاید و فقط حرفهای قبلیاش را تکرار کرد.
او پاسخ داد: «او میگوید اولویت او تنوع است. اولویت من متوقف کردن پارتیبازیها و نگهداری از پول شما در شهرداری است».
فورد که عدم تایید مردم تکانش نداده بود گفت: «حتی نمیتوانیم از ۲/۷ میلیون نفری که اکنون در شهر داریم درست نگهداری کنیم، چگونه باز هم چند میلیون آدم بیاوریم؟»
حالا نوبت راسی بود که از فورد انتقاد کند. او به این واقعیت اشاره کرد که فورد خواستش برای محدود کردن ورود مهاجران به تورنتو را بر این فرض غلط میگذارد که شهر قدرت کنترل سیاستهای مهاجرت فدرال را دارد.
او گفت: «آنچه آقای فورد الان گفت اینکه فرض میگیرد که شهرداری واقعا در تعیین تعداد کسانی که به تورنتو میآیند، نقشی دارد، اما اینگونه نیست. این مسئولیت دولت فدرال است. پس مردم میآیند چون جمعیت سالمند ما رو به افزایش است و نرخ زادو ولد رو به زوال، مردم میآیند و او میگوید نمیتواند از کسانی که اینجا هستند نگهداری کند تا چه برسد به آوردن آدمهای جدید».
راسی در پایان گفت خودداری فورد از نگاه به ورود مهاجران جدید به عنوان واقعیت برای شهر، نشانه ناتوانیاش در انجام وظیفه به عنوان شهردار است. راسی گفت: «او میگوید نمیتواند مسئولیت این را برعهده گیرد و اگر نمیتواند بهتر است از سر راه کنار رود. چون بر خلاف آقای فورد من افراد بیشتر را هزینهای برای جامعه نمیبینم. او میگوید هر مهاجر هزینهای جدید برای جامعه است. او میگوید باید عدد را در همین سطح کنونی حفظ کرد، که هر کس میآید به بیخانمانها میپیوندد در حالی که چنین نیست.».
همکاری راسی و اسمیترمن بر مناظره حاکم بود، اما پانتالونه هم در آتشبازی نقش داشت.
او در آغاز گفت: «باید با بعضی از همکارانم موافقت کنم که فورد اینجا اصلاً نمیفهمد مهاجرت چیزی است که این شهر و کشور را تعریف میکند».
پانتالونه در ضمن اضافه کرد: «مهاجرت شغل ایجاد میکند، تمام این ساختمانهای بلند و کاندومینیومهایی که داریم میسازیم، اگر کسی نیست که پرشان کند پس چرا میسازیمشان؟ معماران بیکار میشوند، کارگران ساختمانی بیکار میشوند، طراحان بیکار میشوند، مشاوران املاک اینقدر کار نخواهند داشت، کل اقتصاد به بنبست میرسد. آسمان تورنتو به خاطر مهاجرت پر از ماشین ساخت و ساز است، مهاجرت است که سرمایه انسانی و همچنین سرمایه اقتصادی ما را تامین میکند».
روشن بود که همکاری بین اسمیترمن و راسی به آنها کمک کرد فورد را در مناظره پشت سر بگذارند و از پانتالونه عبور کنند. اگر مناظرهی کنگره ایرانیان نشانی از جذابیت راسی و اسمیترمن برای جوامع قومی و مهاجر باشد، در روز انتخابات هر دو بدون شک آرای قومی را در اختیار میگیرند.