شهروند ـ فرح طاهری: سه شنبه ۷ نوامبر ۲۰۱۷، افتتاحیه نمایشگاه نقاشی های مهدیه ولی زاده در آرت اسکوئر بود. نمایشگاه قبلی مهدیه، فوریه ۲۰۱۳ با عنوان «این منِ زن» در فرهنگخانه ی ایرانی برگزار شده بود. در آن نمایشگاه، نقاشیخط های او اشعاری از شاعران معاصر را بر خود داشت؛ فروغ فرخزاد، فریدون مشیری، هوشنگ ابتهاج، سهراب سپهری، رضا براهنی و شهیار قنبری.
حال پس از چهار سال سکوت، مهدیه نقاشی هایی را زیر عنوان “خلوت” در یک مجموعه به نمایش گذارده بود، مجموعه ای متفاوت، متنوع و جذاب که نشانگر بلوغ او در نقاشی بود.
مهدیه ولی زاده متولد تهران و بزرگ شده ی آمل است.
می گوید، زندگی کنار دریا و کوه، مراقبه در طبیعت را در جانش نهادینه کرد. همچنین، شعر عرفانی ایران دست در دست موسیقی اصیل ایرانی از کودکی وجودش را در بر گرفت و همزمان با شروع کردن به مشق خط از ده سالگی، بیش از پیش بر او تأثیر گذاشت.
از همان کودکی شروع به یادگیری نقاشی هم کرد. هرچند خوشنویسی برایش بسیار جدی تر بود. با عشقی که به شعر، فرهنگ و ادبیات داشت، رشته ی ادبیات انگلیسی را برای دانشگاه انتخاب کرد. خواندن دوره ی فوق لیسانسش در تهران موجب شد که با هنر مدرن ایران بیش از پیش آشنا شود و در این زمان بود که رویکرد تلفیقی مجذوبش کرد: آثارش تلفیقی شدند پست مدرن از هنر مدرن انتزاعی و خوشنویسی سنتی ایرانی. آنچه که تا به امروز به کندوکاوش وامی دارد.
او از کودکی یادگیری هنر را با استادان و معلمان شهرش آغاز کرد و بعد از مهاجرت به تورنتو، شانس آموختن از برترین های هنر ایران را داشت.
در حال حاضر مهدیه دوره دکتری خود را در رشته ی ادبیات تطبیقی دانشگاه تورنتو می گذراند و چند پروژه ی ادبی هنری در دست دارد.
مهدیه در بروشور نمایشگاهش می نویسد:
میراثم فرهنگی است که بستر ظهور متعالی ترین نمونه های شعری تاریخ از جمله حافظ و مولانا است و بدینسان است که اولین و مهمترین منبع الهامم شعر است؛ شعری که پیوند دهنده ی پیدا و ناپیداست و بارورکننده ی عنصر خیال در ذهنم. آنچه که عاشقانه میجویم به تصویر کشیدن جوهره ی این شعرهاست در عالم انتزاع و نیمه انتزاع. در حالی که در گذشته خوشنویسی ایرانی بخش مهمتری از آثارم را تشکیل می داد، بعد از مهاجرت و تحت تاثیر زندگی در شهری چندفرهنگی چون تورنتو و همچنین مطالعه فلسفه ی عنصر “حال متعالی در هنر” تمایلم روز به روز به مینیمال ترین شیوه ی ممکن در استفاده از هنر خوشنویسی بیشتر شد تا جایی که حروف به نشانه هایی تبدیل شدند که حالا می توانند با بیننده ی بین المللی ارتباط برقرار کنند و مرز بین فرهنگها و زبانها را بپیمایند.
مجموعه ی حاضر “خلوت”، سفری درونی را به سوی آرامش و متانت و وقار نمایانگر است. این مجموعه را در طول دو ماه بسیار سخت زندگی ام خلق کردم؛ دو ماهی که باید از یکی از دشوارترین مراحل زندگی عبور می کردم. “خلوت” اهمیت تفکر در تنهایی را می کاود؛ تفکر و مراقبه برای آگاهی یافتن از عمیق ترین افکار و احساساتمان در جهت دستیابی به خودکاوی، خودشکوفایی، خودباوری و توانایی بیان خود . در حالی که هر اثر از این مجموعه می تواند به تنهایی نشان دهنده ی یک مرحله از رشد روانی و روحانی باشد، کلیت آثار دست در دست هم راوی این سفر و سیر و سلوک درونی هستند به زبان هنر مدرن.
در گفت وگوی کوتاهی با مهدیه در مورد نمایشگاهش، او گفت، در این نمایشگاه علاوه بر مجموعه ی “خلوت” که بیشترین تعداد کارها رو تشکیل میداد، من نمونه ای از مجموعه قبلی ام، سری طلایی ها یا “چرخان مست”، که تحت تاثیر شدید دیوان شمس کار کرده بودم و به دلیل مشغله ی زیاد فرصت نشون دادنشون رو نداشتم رو هم به نمایش گذاشتم.
از او نظرش را در مورد این نمایشگاه شش روزه اش پرسیدم، گفت: ۴ سال از آخرین نمایشگاهی که برگزار کردم می گذره، این فاصله به این دلیل نبود که کار نمی کردم، به این دلیل بود که مشغله ی زیادی داشتم و فرصت برگزاری نمایشگاه را نداشتم.
از آنجا که زیبایی همیشه تمایل به دیده شدن داره، این برای هر هنرمندی حس خوبی هست که حاصل تفکرات، خلاقیت و تلاش هایش دیده بشه. برای من هم به لحاظ درونی برگزاری این نمایشگاه خیلی حس خوبی داشت و خیلی رضایت بخش بود، مخصوصا اینکه بعد از چهار سال سکوت هنری عزیزان، هنرمندان و هنردوستان زیادی آمدند و استقبال خوبی از نمایشگاه شد. آنها که آمدند و تغییراتی که در طول این چهار سال کرده بودم دیدند و استقبال کردند و بازخوردهای خوبی به من دادند و گفتند که تغییرات مثبت بوده و رو به پیشرفت بوده. احساس اینکه فهمیده شدی و تونستی با زبان هنر با مخاطب ارتباط برقرار کنی، بسیار حس خوب و رضایتبخشی هست.