شنبه ۴ سپتامبر ۲۰۱۰، مرکز هنرهای نمایشی ریچموندهیل شاهد هنرنمایی دیگری از ایرانیان بود. گروه کر ملی ایران به رهبری کمال طراوتی با اجرای برنامه ای بسیار حرفه ای، متنوع و زیبا، تحسین همگان را برانگیخت.

شاید برای اولین بار بود که پس از پایان کنسرت، تعدادی از تماشاگران، مرا در میان جمعیت پیدا کردند و از من خواستند که مراتب قدردانی آنها را در گزارشم بگنجانم. بیش از اینکه از سرشناس بودن خودم خوشحال شوم، از این حس سپاسگزاری آنها خوشحال شدم.

در واقع کنسرتی که حدود چهارصد نفر شاهد آن بودند، از بهترین کنسرت هایی بود که من در ده سال اخیر دیده بودم، بویژه بهترین کار از گروه کر ملی ایران؛ کنسرتی که نه تنها به جنبه ی شور و نشاط موسیقی که به بخش فرهنگی کار متعهد مانده و توجه ویژه کرده بود.

از زمانی که کمال طراوتی، سرپرست گروه کر و ارکستر ملی ایران و مرکز موسیقی نوا، سال ۲۰۰۱ (۱۳۸۰) به کانادا مهاجرت کرد و چند ماه بعد ما در شهروند اولین مصاحبه را با او انجام دادیم و او از ادامه ی کلاس های آموزش موسیقی “نوا” به روش کارل ارف برای کودکان در تورنتو گفت و از برنامه های آینده اش، از همان زمان او به طور مداوم و پرتلاش کار خود را پیگیری کرده و وقتی در کار جدی باشی، همت و هدف و علاقه داشته باشی و به بارور شدن نهالی که کاشته ای، ایمان داشته باشی، حاصل می شود اجرای کنسرتی که فکر نمی کنم کسی از سالن ناخشنود بیرون رفته باشد.

احساس خودم را می گویم چون قابل لمس تر است. من با یک ترانه به رویا رفتم، با یک ترانه خندیدم، با یک ترانه گریستم، با یک ترانه سرشار شادی شدم، با یک ترانه گذشته هایم تازه شد، با یک ترانه خود را در وطن دیدم، و وقتی کنسرت تمام شد من گذشت زمان را نفهمیده بودم.

از مجری برنامه، خانم آتیسا هوش ور، که بسیار مسلط برنامه را اداره کرد، تا هنرمند تازه مهاجر به کانادا، مازیار حیدری که نوای پیانواش آغازگر برنامه بود، تا هنرمندان بزرگسال گروه نوا، تا کودکان و نوجوانان گروه، تا هنرمند افتخاری شیلا نهرور با صدای مخملینش، تا رقصنده ی میهمان از مونترال گیسو دانش، تا نوازندگان غیرایرانی گروه، تا نوازندگان سازهای ایرانی که تازه از ایران آمده بودند، تا کمال طراوتی رهبر ارکستر و سازنده ی چند آهنگ و تنظیم کننده ی آهنگ ها، تا انتخاب “فریاد” زنده یاد اخوان ثالث و “درد مشترک” زنده یاد شاملو (همراه با نمایش اسلایدشوهای مربوط به حوادث یک سال اخیر ایران) و ترانه ارمنی ساری سیروون یار به معنی یارزیبای کوهستان و برگردان فارسی آن “سر اومد زمستون” و ترانه های شمالی زنده یاد عاشورپور، ترانه ترکی رشید بهبوداف، ترانه های فارسی، ژاپنی، انگلیسی، ارمنی و … همه و همه به زیبایی در کنار هم نشستند تا شبی رنگین از سرزمینمان ایران و جهان را تجربه کنیم.

 

پس از این اجرای موفق با کمال طراوتی گفت وگویی داشتم و از او در خصوص اجرای برنامه و واکنش تماشاگران پرسیدم. او گفت:

با تشکر از شما و هفته نامه با ارزش شهروند که همیشه حامی نه تنها ما بلکه کلیه برنامه های فرهنگی و هنری جامعه ایرانی در کشور کانادا و خارج از آن بوده و هست. واکنش و استقبا ل تماشاگران که  فوق العاده بود. فیدبک ها و کامنت های بی نظیری گرفتیم که  خوشبختانه هنوز هم ادامه داره، اما اگر منظورتان این است که من کاملا از برنامه راضی هستم؛ علیرغم تمام جنبه های مثبتش که خوشبختانه از دید سمعی و بصری حضار پنهان نمانده، پاسخم منفی است. زیرا رضایتم یعنی پایان کارم. چون اگرچه جوان نیستم اما هنوز خیلی طرح ها  و برنامه ها در زمینه موسیقی دارم  که باید انجام دهم ولی در آن شرایط هم با وجود موفقیت، باز صد در صد راضی نخواهم بود زیرا که فکر می کنم  رضایت هنرمند از خویش و کارش پایان کار او خواهد بود.

 

می شود بیشتر توضیح دهی.

ـ پس اجازه می خوام یک شعر بخونم از زنده یاد ژاله اصفهانی:

زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست

هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود

صحنه پیوسته بجاست

خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.

من این شعر رو خیلی دوست دارم چون تکلیف انسان رو با زندگی روشن می کنه. لذا به مصداق این شعر من دوست دارم یک نغمه ای بسازم که مردم بسپارندش به یاد. یعنی از طریق موسیقی که کار، علاقه، حرفه و تجربه ام بوده و هست کاری کنم ماندگار، اثر یا آثاری بیافرینم که دردی از مردم دوا کنه (اگر حمل بر سنگ بزرگ که علامت نزدن است و یا قیم ملت بودن نباشه).

درباره این برنامه بخصوص دوست دارم به دو نکته اشاره کنم که برایم بسیار جالب و امیدبخش بود: خب همه لطف داشته اند و دارند اما همه نوازندگان خارجی سوای اینکه ازقطعات موسیقی، تنظیم ها، هماهنگی، نظم گروه، نحوه برنامه وغیره تعریف و تمجید کردند، در پایان برنامه متفقاً چنین گفتند:

“What a wonderful community you have!”

این از این نظر جالبه که وقتی با چنین برنامه ای تونستیم  جامعه ایرانی رو به خوبی معرفی کنیم  (که از این حیث به خود می بالم)، پس اگر بتوانم همه طرحهای مورد نظر را پیاده کنم، حتما جامعه ایرانی در ابعاد  بزرگتر و بهتری  مطرح خواهد شد.

نکته دوم اینکه هنرمند گرامی آقای امیررهبر که همیشه حامی و مایه امیدواری گروه بودند در آخرین پیام مثبتشون پس از اجرا، برنامه و فعالیت گروه را اندیشمندانه نامیدند که بسیار امیدوار کننده بود زیرا که (اگر حمل بر خودستایی نباشد)، حکایت از واقعیت دارد.

 

کمال طراوتی در مورد برنامه های آینده اش گفت:

ـ در حال حاضر مرکز موسیقی نوا طی ۳ سال اخیر گروه کر ملی ایران، ارکستر ملی ایران و گروه کر کودکان و نوجوانان را رسماً ثبت کرده که تا به حال گروه کر ملی ایران و کودکان عملا برنامه هایی داشته اند که کنسرت چهارم سپتامبر یکی از آنها بود. حالا ارکستر ملی ایران از اواخرسپتامبر همچون گروه کر ملی ایران، در دو منطقه ریچموند هیل و داون تاون تورنتو عملا کار خود را آغاز خواهد کرد که امیدوارانه در ماه  می  ۲۰۱۱نمایش بزرگی از همکاری هر دو در قالب کنسرت خواهیم داشت، هر چند نوا هم اکنون در تدارک چندین برنامه کوچک و بزرگ بینابین از جمله  برگزاری جشن نوروز ۱۳۹۰ در ماه مارچ آینده نیز هست.

همچنین برگزاری بزرگداشت موسیقی دانان برجسته یکی دیگر از اهداف مهم مرکز موسیقی نواست  که با اعتقاد به احترام و ادای دین به گذشتگان و حمایت از موسیقی دانان جوان کنونی و آینده برگزار خواهد شد. حضور موسیقی دانان جوان حرفه ای در کانادا و تورنتو جای بسی خوشحالی است، زیرا که موسیقی ایرانی به سمت تخصصی سوق  داده می شود.

از دیگر برنامه های پیش رو، برگزاری گرامیداشت جشنها، آیین ها و مراسم ایرانی مختلف همچون نوروز، مهرگان وغیره نیز  در قالب کنسرت و ابعادی گسترده تر می باشد.

به نظر من با توجه به رشد جمعیت ایرانیان در کانادا که خوشبختانه شامل موسیقی دانان با استعداد و تحصیل کرده از وطنمان هم می شود، وجود گروه کر و ارکستر ملی ایران و نیز گروه کر کودکان به منظور رشد و گسترش و عرضه موسیقی سالم ایرانی در جامعه چند ملیتی کانادا، یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.

همینطور که همگان شاهد بودند علاوه بر حضور مازیار حیدری موسیقی دان جوان و تحصیل کرده کشورمان که وجودش در هر کجا که باشد واقعا مغتنم است، سه نوازنده زبردست به نام های: امین ریحانی (نوازنده سنتور)، علی نیما مدنی(نوازنده تنبک) و حماسه دانش زاد (نوازنده دف) در کنسرت اخیر شرکت داشتند و جا دارد از همکاری هنرمند گرامی و موسیقی دان تحصیل کرده ساکن تورنتو شاهین فیاض نام ببرم که علاوه بر نوازندگی تار، صادقانه و با خلوص نیت در اجرای این برنامه گروه را همراهی نمود.

 

گروه کر ملی ایران

کمال طراوتی (متولد ۱۳۳۵ ـ همدان)، رهبر گروه کر و ارکستر ملی ایران، از هنرستان عالی موسیقی ملی و دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته آهنگسازی فارغ التحصیل شد.

او از سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۸۰ با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مرکز موسیقی صدا و سیما، هنرستان عالی موسیقی و مراکز خصوصی به عنوان آهنگساز و معلم موسیقی همکاری داشته و در سال ۱۳۶۴ اقدام به تأسیس موسسه هنری نوا به منظور تولید آثار برتر موسیقی کرد.

در سال ۱۳۶۶ گروه کر و ارکستر نوا را تشکیل داد و با برگزاری کنسرتهای متعدد در زمینه موسیقی کلاسیک، ملی، محلی، پاپ و کودکان و نوجوانان به رشد موسیقی در مملکت کمک کرد.

در سال ۱۳۷۰ آموزشگاه موسیقی نوا را تأسیس کرد و کودکان و نوجوانان بسیاری در این آموزشگاه علاقه و استعداد موسیقی خود را پرورش دادند و بسیاری از آنان امروزه در میان ادامه دهندگان جدی موسیقی در ایران هستند.

بعد از مهاجرت به کانادا در سال ۱۳۸۰ به عضویت در “سازمان کارل ارف” کانادا درآمد و سپس موسسه آموزشی “نوا” را در تورنتو تأسیس کرد. در ادامه گروه کر و ارکستر ملی ایران  و نیز گروه کر کودکان ونوجوانان را در تورنتو  تشکیل داد و طی اقامت ۹ ساله در تورنتو ده ها کنسرت کوچک و بزرگ برگزار کرد.

کمال طراوتی به سازهای پیانو، فلوت، کمانچه، تنبک، هارپ، ویلن و سازهای موسوم به ارف آشنایی دارد.

منتخب آثارش: موسیقی فیلم سینمایی “خانه ی ابری”، موسیقی فیلم سینمایی “کاکلی”، موسیقی نمایشنامه عروسکی “آهای تو دیگه کی هستی؟”، ـ موسیقی چندین سریال عروسکی تلویزیونی مانند:”هادی و هدی”، “رنگین کمون”،” قصه های خاله عنکبوت”، “ابر و باد و مه و خورشید” و… آلبوم ترانه های کودکان:”قشنگی ها”، “صدای شاعر”، “چشمک بزن ستاره”، “من یه درخت سبزم”، “طوطی سبز هندی”، ـ آلبوم موسیقی بدون کلام “خاطره ها”، با رفتگان، منظومه آرش کمانگیر از زنده یاد سیاوش کسرایی، منظومه پریا از زنده یاد احمد شاملو، لالایی های جهان ـ آلبوم ترانه های محلی تنظیم برای گروه کر و ارکستر و …

 

مازیار حیدری، هنرمند پیانیست و آهنگساز که آغازگر کنسرت با دو قطعه از موسیقی دان گرامی و استادش اردشیر روحانی بود، از سال ۱۹۸۰ در سن چهار سالگی پیانو را نزد پرفسور اردشیر روحانی شروع کرد و با اینکه در رشته مهندسی صنایع فارغ التحصیل شد، ولی آهنگسازی را رها نکرد و نزد فرهاد فخرالدینی آن را فرا گرفت و در رشته آهنگسازی از دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران فوق لیسانس گرفت و پایان نامه ی او تحت راهنمایی احمد پژمان رتبه ی اول را به خود اختصاص داد. او مدت ده سال با ارکستر ملی ایران به عنوان آهنگساز، دستیار رهبر و پیانیست همکاری داشت و در سال ۲۰۰۶ در جشنواره موسیقی فجر جایزه ی بهترین سازنده آهنگ را گرفت. او از سال ۲۰۰۴ استاد موسیقی دانشگاه هنر بوده و مدت ۱۵ سال تدریس خصوصی پیانو کرده و با مهاجرت به تورنتو به فعالیت های هنری اش در اینجا ادامه می دهد.

شیلا نهرور، میهمان گروه کر ملی ایران بود. او که زاده بندرانزلی در گیلان است، در رشته زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه شیراز فارغ التحصیل شد. شیلا اصول و مبانی موسیقی را نزد استاد اوهانجانیان فرا گرفت. در سال ۱۹۹۵ به همراه خانواده به تورنتوی کانادا مهاجرت کرد و همکاری او با امیر رهبر، پیانیست و موزیسین ارزنده، فصل جدیدی در زندگی هنری اش گشود. حاصل کار مشترک این دو آلبوم زیبا و به یاد ماندنی “جاودانه های گیلان” است با تنظیم امیر رهبر بر آثار زنده یاد عاشورپور و ترانه های فولکلور دیگر.

در این کنسرت شیلا با صدای مخملینش به خوبی از عهده اجرای ترانه های سخت استاد عاشورپور مثل جینگه جان و جمعه بازار برآمد و اولین سرود ملی ایران با نام “وطنم وطنم” را نیز اجرا کرد و مورد تشویق بسیار حاضران قرار گرفت. سی دی “جاودانه های گیلان” شیلا در خارج سالن به فروش می رفت که درآمد حاصل از آن به بنیاد خیریه کودکان در ایران اختصاص می یافت.

گیسو دانش رقصنده میهمان از مونتریال از سال ۱۹۸۸ در سن ۵ سالگی رقص را با گروه رقص خورشید خانم به سرپرستی هنرمند رقصنده “آرام بیات” شروع کرد و ۲۲ سال است که با این گروه همکاری دارد و هنرش را در کشورها و شهرهای گوناگون جهان به صحنه برده است.

تکخوانان گروه کر: صبا طراوتی، نازی توسلی، زرین مرتضائیان، حسن اشتری و جواد همدانی.

سایر اعضای گروه همخوانان: آبتین صناعی، آرش آزادمنش(پیانیست اصلی گروه کر)، آرش احمدخان بیگی، آرمان حسینی، اقبال طراوتی، کیان طراوتی، کورش شیدائی، نازلی ممتاز، رها روح اللهی، ساناز قیاس، سارا مکارمی، یحیی طراوتی و یگانه ستوده نیا.

اعضای کودکان همخوان: آیدا نوربخش، علی مهر، کوروش جابری، نیک پیروزی، ساغر افشار و ترانه ترابی.

نوازندگان: ماریا پلتیه(فلوت)، زلدا فوناریووا(ویلن)، گیتارباس (کالوین بیل)، دان فم (جاز)، امین ریحانی (سنتور)، شاهین فیاض(تار)، علی نیما مدنی(تمبک) حماسه دانش زاد (دف و دایره) و البته مازیار حیدری نوازنده پیانو.

همچنین آناهیتا آزادمنش اسلایدشوهای زیبا را تهیه کرده بود و سپیده آقاجانی نیز مسئول هماهنگی معرفی شد.

ترانه هایی که اجرا شد: دانوب آبی (یوهان اشتراوس)، اوما فامیلیا(آهنگ برزیلی)،  Tell Me Why (ساخته ی مارتی گلد، خواننده صبا طراوتی)، سانادا قالمز( ساخته ی توفیق علی اف، خواننده اصلی رشید بهبوداف و در این کنسرت حسن اشتری)، ساری سیرون یار ـ سراومد زمستون(ترانه ی ارمنی با تکخوانی نازی توسلی)، چنگ رودکی(روح الله خالقی ـ مرضیه و بنان، در این کنسرت زرین مرتضائیان و جواد همدانی)، “جینگه جان” و “جمعه بازار” (عاشورپور ـ شیلا نهرور)، ساکورا (ترانه سنتی ژاپنی ـ همخوانی کودکان)، من می توانم (ساخته ی کمال طراوتی)، دریای انتظار (ترانه ی قدیمی گوگوش ـ در این کنسرت زرین مرتضائیان)، وطنم (ساخته ی لومیرـ شعر بیژن ترقی با صدای شیلا نهرور)، فریاد (ساخته ی کمال طراوتی، شعر اخوان ثالث ـ همخوانی)، درد مشترک( ساخته ی کمال طراوتی، شعر احمد شاملو ـ همخوانی)، سرزمین بیکران(ساخته پرواز همای ـ همخوانی)

 

در پایان باید از مینو شجره سرپرست روابط عمومی گروه کر ملی ایران و شه ناز اطیابی(از اعضای هیات مدیره نوا) نام ببرم که برای برگزاری شایسته این کنسرت، زحمت های بسیار بر دوششان بود. مینو را در پایان کنسرت دیدم که آرام گوشه ای ایستاده بود و بی آنکه نشان دهد چه سهم ارزنده ای در موفقیت این کنسرت داشته، شاهد تبریک گفتن ها به اعضای گروه و رهبر آن بود.

در حاشیه هم بگویم که با اعلام حضور دو هنرمند برجسته در سالن، استاد باقر مؤذن و سلیمان واثقی(سلی)، حاضران هنرمندان خود را به شایستگی تشویق کردند.

همچنین از حامیان کنسرت نشریه شهروند، کانون ایرانیان دانشگاه تورنتو و نشریه سلام تورنتو قدردانی شد.

در پایان کنسرت هم چند تن از جمله هنرمند گرامی آرام بیات طراح رقص و موسس گروه رقص خورشید خانم با تقدیم دسته های گل از گروه قدردانی کردند.

 

وقتی به خانه رسیدم، در فیس بوک نوشتم که چقدر برنامه عالی بود و اینکه هر که در تورنتو بوده و نیامده دلش بسوزد، بعضی ها هم نوشتند: سوخت.

 

همه ی شما که در برگزاری این کنسرت سهمی داشتید، خسته نباشید. منتظر کنسرت های بعدی تان خواهیم ماند، مطمئنم که بار دیگر جای سوزن انداختن در سالن نخواهد بود.