مروری بر تعالیم آئین بهائی
اسلام که تا قبل از ظهور آئین بهائی آخرین نهضت دینی جهان شناخته میشد از بدو تولد تا به امروز مورد ستیز و تحقیر و توهین بوده است. این امر چالش و تحقیر و توهین مخصوص به اسلام نبوده بلکه دیگر ادیان نیز به همین سرنوشت دچار بوده و هستند و پیروان آنها معمولاً از سوی باورمندان به آئین های پیشین مورد آزار و اذیت قرار میگیرند. بخش بزرگی از تاریخ ادیان یهودی، بودایی، هندو، مسیحی، اسلام، بابی و بهائی را وقایع و حوادث غمناک و ناگواری تشکیل میدهد که حاصل کوردلی و تعصبات مذهبی پیروان ادیان قبل مخصوصاً رهبران دینی آنها بوده است. نکته در اینجاست که هردین جدیدی که مورد نفی و انکار قرار گرفته خود نیز در مقابل دین بعدی همان روش و سیاست دینهای قبل را به کار گرفته و به سدی تبدیل گردیده تا در مقابل تحول فکری و معنوی و فرهنگی که دین جدید به ارمغان میآورد مقاومت کند.
در این مقاله مجال اشاره به تاریخ مذهب ستیزی در جهان نیست و کافیست اشاره کنیم که امروزه بیش از صدها نشریه و سایت اینترنتی با انواع وسائل به نفی بعضی از ادیان بخصوص دیانت یهودی، اسلام و بهائی اشتغال دارند و از هر گونه توهین و تحقیری کوتاهی نمیکنند. در حال حاضر اسلام ستیزی مثل یهودی ستیزی ریشههایی بس عمیق و ناگسستنی دارد و شاید بیش از تعصبات دیگر سد راه عظیم وحدت عالم انسانی میباشد. امروزه اسلام ستیزی و زمینه سازی برای مبارزه با اسلام قدرت آن را دارد که در مدت کوتاهی دنیا را به خاک و خون بکشد. بیجهت نبود که در سال ۲۰۰۴ کوفی عنان که آن زمان دبیر کل سازمان ملل متحد بود در کنفرانسی که به این مناسبت تشکیل شده بود هشدار داد که باید با پدیده هراس و نفرت از اسلام شدیداً مبارزه کرد.
آئین بهائی تنها آئین جهان است که دیانت اسلام و اصل و ریشه الهی و آسمانی آن را پذیرفته است. در آثار آئین بهائی مواردی بیشمار در ستایش اسلام، در نقل آیات کلام الله و در توصیف پیامبر و پیام او مییابیم. آئین بهائی تا آنجا پیش میرود که شرط پذیرفتن افراد را در جامه بهائی اعتقاد ایشان به حقانیت رسالت حضرت محمد میداند. میلیونها بهائی با سابقه مسیحی، هندو، یهودی و بودائی که سابقاً با نظری دیگر به اسلام و پیامبر آن مینگریستند اینک با قبول آئین بهائی به دفاع از اسلام برمیخیزند و آن را چون دین سابق خود محترم میدارند. از این حقیقت تلخ بگذریم که صدها تن دیگر مخصوصاً مسلمانان هم وطن ما فقط به این خاطر که اسلام تا این حد در آئین بهائی محترم است از پذیرفتن آئین بهائی سر باز میزنند. اینان از این حقیقت غافل شدهاند که آئین بهائی همه ادیان جهان را حقایقی راستین برای زمان خود میدانند و بر هیچیک (چون اینک در توافق با نیازهای زمان ما نیستند) انگشت اعتراض و ملامت بلند نمیکند. این موضوع مبتنی بر اصل وحدت ادیان است که یکی از پایه های وحدت عالم انسانی و هدف آئین بهائی به شمار میرود.
پذیرفتن ادیان کهن از طرف یک شخص بهائی به معنای اجرای آداب و احکام همگی آن ادیان نیست بلکه به هدف رها نمودن شخص بهائی از چنگال تعصب دینی است که بدترین و خطرناکترین نوع تعصب به شمار میرود.
ایجاد احترام به همه افکار دینی که از آغاز تاریخ بشریت تا امروز راهنمای انسانها بودهاند به خاطر ساختن انسانهایی است که با قبول حقانیت ادیان و جنبههای مذهبی دیگر خود را با فلسفه تغییر و تحول در توافق آورند. پذیرفتن ادیان کهن پلی میباشد که انسان را به آینده وصل میکند، تحولات اجتماعی، فکری و معنوی را میپذیرد، با زمان جلو میآید و جزئی از یک جامعه مترقی میگردد و نه عنصری عقبگرا یا متعصب.
حضرت عبدالبهاء در روز ۵ دسامبر ۱۹۱۲ هنگام سفر از نیویورک به انگلستان در مراسم خداحافظی با بهائیان امریکا از جلمه فرمودند:”… در معابد یهود به اثبات دیانت مسیح و حقیقت اسلام برخاستیم، در کنائس مسیحیان به ذکر عظمت و بزرگواری محمد رسول الله ناطق شدیم. در مجامعه اشتراکیون قوانین انتظام و آسایش عالم آفرینش را شرح دادیم… در کنگرههای صلح و کنفرانسهای امم ندای جمالِ قدم (حضرت بهاءالله) را بلند کردیم و به آنچه که سبب انتشار صلح عمومی و ترویج وحدت عالم انسانی است زبان گشودیم….”
خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید: پیامگیر : ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵، ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی : www.reference.bahai.org/fa