انفجار ناگهانی اعتراضات مردم که از مشهد و تعدادی دیگر از  شهرهای استان خراسان آغاز شد، در ظرف سه روز به سرعت باور نکردنی به ده ها شهر در اقصا نقاط کشور گسترش یافته است. اعتراض هایی که در وهله نخست به نظر می رسید تنها  بروز خشم  توده های زحمتکش علیه گرانی و فقر و فلاکت است با همان سرعت به اعتراض و فریادی علیه کل حاکمیت رژیم اسلامی ارتقا یافته است. این اعتراض ها و تظاهرات ها تا هم اکنون  کلیت پیکره جمهوری اسلامی از اصلاح طلب تا اصول گرا و هر دار و دسته ی دیگر رژیم را غافل گیر کرده است.

 این خیزشی است از اعماق، نخستین گدازه های آتشفشان خشم مردمی است که زخم های دردناک نزدیک به چهل سال حکومت سرمایه داری اسلامی را بر پیکر خود دارند و از سرکوب، فقر، استثمار و بی حقوقی مطلق جان به لب شان رسیده است. این اعتراض ها و تظاهرات ها، فریاد و “نه” بزرگ به همه شرایط نکبت باری است که رژیم اسلامی به ضرب زور، کشتار و زندان بر آنان تحمیل کرده است. خاطره های دورتر این تاریخ چهل ساله، قتل عام دستجمعی زندانیان سیاسی در دهه شصت است و خاطره های نزدیک تر آن، کشتار کارگران خاتون آباد، به شلاق بستن  کارگران معدن آق دره، و سرکوب اعتراض هزاران کارگر هپکو و هفت تپه. ماجرای غم انگیز گورخواب ها، کارتون خوابها، کولبران، کودکان کار و حلبی نشینان است؛ سرکوب و تهدید مستمر کارگران در اقصا نقاط ایران به دلیل مطالبه ی دستمزد های معوقه، تضمین امنیت شغلی، و علیه اخراج و بیکار سازیها است؛ قتل شاهرخ زمانیها در زندان و به بند کشیدن فعالان کارگری ضدسرمایه داری همچون رضا شهابی و محمود صالحی با وجود بیماری های مهلک و نیز معلمان مبارزی چون اسماعیل عبدی، محمود بهشتی لنگرودی  و صدها زندانی سیاسی دیگر است  که هم اینک در کنج زندان اند. و آن سوی این معادله ی فقر و سرکوب و نابودی هستی جامعه، رژیمی است که به نام خدا و دین، با ولع سیری ناپذیری بر هر آن چه بر زمین است چنگ انداخته است و مقامات و دست اندر کاران آن و فرزندانشان مشغول بالا کشیدن اموال عمومی، دزدی و اختلاس اند و به هیچ کس نیز پاسخگو نیستند.

 بر متن چنین شرایطی است که اعتراض و تظاهرات مردم علیه گرانی و فقر به طور هم زمان کلیت رژیم اسلامی را نشانه گرفته است. تظاهرکنندگان به درستی دیگر امیدی به رفع فقر و گرانی و بیکاری تحت حاکمیت رژیم اسلامی را ندارند. آن امید واهی که هسته اصلی رژیم و دار و دسته ها و عناصر  اصلاح طلب، معتدل و نیمه معتدل، در جامعه ایجاد کرده بودند و همه را به  صبر برای معجزه  بعد از توافق هسته ای دعوت می کردند، اکنون  جایش را به شعار “اصلاح طلب، اصول گرا، دیگر تمومه ماجرا” داده است. آخرین تردیدها در این مورد را بودجه سال ۱۳۹۷ دولت روحانی از میان برد. این بودجه در همان حال که سهم دستگاه های سرکوب و انواع  تشکلات انگل مذهبی  و خرافه پراکنی را افزایش داده، سفره حقیرانه کارگران و زحمتکشان یعنی اکثریت عظیم مردم را نشانه گرفته است. حذف یارانه ها برای بیش از سی میلیون نفر و افزایش بنزین به ۱۵۰۰ تومان، تخم مرغ دانه ای ۷۵۰ تومان و زمزمه دو برابر شدن قیمت نان، فقط بخشی از  برنامه ریزی رژیم برای تحمیل فقر و جمع کردن سفره بخور و نمیر مردم است.  زمان اندکی لازم بود که ارائه بودجه سال ۹۷ و موج اعتراضی در فضای مجازی، به انفجار خشم  توده های جان به لب رسیده  منتهی شود.

 سرعت گسترش این اعتراضات اگر چه حیرت آور است، اما لازم است تاکید گردد تا پیش از آن، ما اعتراض ها و اعتصاب های گسترده کارگران در سراسر کشور را در رابطه با دستمزهای معوقه، بیکارسازیها، نا امنی محیط کار، خصوصی سازیها، حق تشکل مستقل، و اعتراض به سرقت حقوق و مزایای کارگران، معلمان، پرستاران و بازنشستگان را داشته ایم. اکنون بیش از پیش لازم است این  اعتراض ها و اعتصاب ها تداوم و گسترش یابد و با خرد جمعی مانع سرکوب آنها توسط حکومت شد.

اعتراض ها و تظاهرات های خیابانی حتی با امید و پیش فرض تداوم و گسترش آ‌نها، به تنهایی نخواهد توانست به اهداف مورد نظر منتهی شود.  این خطر وجود دارد که رژیم با به کارگیری تمام قوه قهریه خود به دستگیری گسترده و سرکوب خونین معترضان خیابانی بپردازد.  تجربه انقلاب ۱۳۵۷ و بسیاری از انقلاب ها و جنبش های دیگر نشان می دهد که در جوامع  سرمایه داری و نیز استبدادی مانند ایران، بدون حضور قدرتمند جنبش کارگری،  بدون اعتصاب های سراسری توسط بخش های مختلف کارگری، معلمان، دانشجویان و دانش آموزان، تظاهرات ها و اعتراض های خیایانی به اهداف خود نمی رسند.

اتحاد بین المللی ضمن حمایت همه جانبه از به پاخاستن توده های اعماق در ایران، در همکاری و همیاری خود با جنبش کارگری دفاع پیگیر از اعتراضات و خشم فوران کرده  توده ها، سمت و سوی آن را با جهت تشکل یابی شان از منظر تحقق منافع کوتاه و بلند مدت شان  دنبال می کند. به همین دلیل همه عناصر آگاه کارگری، معلمین و دانشجویی را دعوت می کنیم از فرصت پیش آمده در جهت سازماندهی معترضان در سطوح ممکن اقدام کنند! در کنار شعارهای ضدحکومتی، مطالبه آزادی فعالین جنبش کارگری، دانشجویی و معلمان، رضا شهابی، اسماعیل عبدی، محمود بهشتی لنگرودی و…آزادی کلیه زندانیان سیاسی و دستگیر شدگان، رهایی زنان و اقلیت های تحت ستم که زیر یوغ چهل سال حکومت اسلامی حقوق اولیه شان پایمال گشته است و نیز حمایت قاطع و فعال از اعتراضات جاری کارگری می تواند مانع از شعارهای انحرافی که توسط دشمنان طبقه کارگر به کار برده می شوند، گردد.

لازم است در عین حال نگرانی خود را اعلام نموده و هشدار دهیم که جریاناتی در این تظاهرات ها در تلاشند شعارهای نژادپرستانه، ناسیونالیستی، زن ستیزانه و ارتجاعی از جمله شعار به نفع حکومت ضد مردمی سلطنتی سابق که به تاریخ سپرده شده است و شعارهایی مانند “نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران” را به اعتراض  مردم محروم  برای نان و آزادی تحمیل کنند و آن را به انحراف بکشانند. کارگران و مردم محروم ایران کوچکترین نفعی از به کارگیری چنین شعارهای تفرقه افکنانه ای نخواهند برد و تنها موجب تضعیف و خدشه دار کردن اعتراض عدالت طلبانه آ‌نها در ایران و در اذهان مردم جهان خواهد شد. در این مبارزه توده ای علیه رژیم جمهوری اسلامی، حیاتی است که جلوی هرگونه اعمال نفوذ سلطنت طلبان و طرفداران امپریالیسم  آمریکا و دیگر رژیم های ارتجاعی منطقه از جمله اسرائیل و عربستان سعودی گرفته شود.

اتحاد بین المللی ضمن حمایت فعال از اعتراضات توده ای در سراسر کشور، تاکید می کند که حامیان  واقعی کارگران و مردم زحمتکش ایران در سطح بین المللی، جنبش های کارگری، ضدسرمایه داری، سوسیالیستی و مترقی و انسان های آزادیخواه و برابری طلب دنیا هستند و بس. با تکیه به رهبری طبقه کارگر، تشکل و قدرت جمعی مان، و همبستگی بین المللی و اتخاذ شعارهای پیشرو علیه ستم ها و بی عدالتی ها و کلیت این نظام ضدانسانی، می توانیم با گام های استوار به پیش رویم.

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران

اول ژانویه ۲۰۱۸

info@workers-iran.org;

www.workers-iran.org;

www.etehadbinalmelali.com

https://twitter.com/IASWIinfo