امسال سال سگه، خدا کنه بذارن مثل آدم زندگی کنیم!
*
تا اروپایی ها به خودشون بجنبند و ساعت شان را تغییر بدهند، ایران ساعت خود را یک ساعت جلوکشید.
توی اون یک هفته ای که ساعت ایران جلوتر بود، ما هم تا می توانستیم به آلمانی ها پز دادیم که بعله، ما اینیم وکشورمان حداقل یک ساعت از شماها جلوتره!
*
خودتان را علاف حیوانات نکنید و به اینکه امسال سال خرس است یا سگ یا خروس دل نبندید.
امسال هم مثل هرسال، سال صبح تا شب دویدن دنبال یک لقمه نان است!
*
سرگرمی تکراری چند سال به چند سال
از رئیس جمهور چین خوشم آمد، رودربایستی را گذاشت کنار، گفت مردم من میخوام مادام العمر رئیس جمهور باشم و حتمن هم میشه. خواستن توانستن است!
پوتین این دفعه مقدار زیادی کشش داد. نه که یک کم خجالتی و سر بزیره، نمی تونست راست راست تو چشم ملت نگاه کنه و بگه خدا من را خلق کرده واسه ریاست جمهوری و همینه که هست و، آش کشک خاله است…
واله به خدا قدیم ها همینطور بود. یکی که به قدرت می رسید، دیگه ول کن قضیه نبود. خدا بگم چیکارش کنه اونی را که تخم لق جمهوری و مردم باید رای بدهند را توی دهن مردم شکست …چهارپنج سال یکبار میلیاردها از کیسه مردم خرج می کنند، نتیجه اش را هم اعلام نکرده همه می دونن …نکته طنزآمیز توی این قضیه گزارش خبرگزاری هاست که هی میگن هنوز۱۵ درصد آرا بیشتر خوانده نشده، الان شد ۳۰ درصد، حالا رسید به ۴۵ درصد ….آهان ….، داره میشه ۶۰ درصد …، حالا شد ۷۵ درصد …، انتخابات دو ساعت دیگر تمدید شد، شد ۸۵ درصد….داره میشه ۹۴ درصد …شد ۹۸ درصد و خرده ای ….و بعد یکی ا زاون گوینده ها که صدای پرابهتی داره، میاد جلوی دوربین، صداشو صاف می کنه و چیزی را اعلام می کنه که قبل از شروع انتخابات، همه می دانستند!
*
دلیل قانع کننده!
وقتی فیلم زندگی آدم وحوا ساخته شد، بحث بر سراینکه آنها کجایی بوده اند شروع شد.
انگلیسی ها گفتند از سکوت و احترام بین شان مشخص است که انگلیسی هستند.
فرانسوی ها گفتند زیبائی، وقار و رفتار عاشقانه شان نشان می دهد که فرانسوی بوده اند، اما یک زیست شناس ایرانی با دلایل قانع کننده ثابت کرد که آنها ایرانی بوده اند.
وی گفت این دو نه خانه ای دارند، نه لباسی ….از مال دنیا یک سیب برای خوردن گیرشان آمده، اما آنقدر قانع اند که خیال می کنند در بهشت اند، چه کسی غیر از یک ایرانی می تواند چنین تصورات شیرینی داشته باشد؟!
*
یک وقتی یک قران که می دادیم به گدا، هرچی دعا توی حافظه اش بود، می خواند و بهمان فوت می کرد.
حالا وقتی هزار تومن میدی به گدا، هرچی بد و بیراه بلده نثار آدم می کنه که مرد حسابی با هزارتومن چی چی میشه بخری که مثلا به من کمک می کنی؟!
*
دو روز مانده به عید، یارو رفت توی آجیل فروشی، شصت تومن گذاشت روی پیشخوان وگفت گرونه که گرون باشه، پول به درد یک همچین روزهایی میخوره …داداش یه دونه از اون پسته هاتو بده ببینیم چه مزه ای میده. بی مغز نباشه لطفن!
*
گداهای ایران خودشان را به روز کرده اند. پول که بدی دعا میکنن خدایا حقوق های عقب افتاده این مادرمرده را از خزانه غیب ات پرداخت کن!
*
میگن یکی از کارگردان های هالیوود که متهم به آزار جنسی شده، گفته حالا بیا و ثواب کن!
من دختره را که دیدم، گفتم جوونه، خوشگله، خوش اندامه، تازه کاره، خدا را خوش نمیاد بهش محل نگذارم، بذاریک دستی به سروگوشش بکشم که احساس غریبی نکنه،….حالا ببین چه حرف هایی برام درآورده اند!
*
درست مثل مردم که فشارهای مادی عید نوروز کمرشان را می شکند، ماهی ها هم وقتی جایشان تنگ می شود و در یک تنگ بلور محصور می شوند، می فهمند که عید شده. هی دور خودشان می چرخند و نمی دانند چه خاکی! به سرشان بریزند.
*
باید برم پیش یک روانشناس و ازش بپرسم ۵۰ سال پیش که گوشت گوسفند را می خریدیم کیلوئی ۱۳ تومان، ما دیوانه بوده ایم یا قصابه؟!
*
در سنگ نبشته های به‌جا مانده از دوران هخامنشیان و ساسانیان هیچ اشاره ای به قیمت چغاله بادام نشده اما در خبرهای دوران اشکانیان، چرا! قیمت چغاله بادام کیلویی صد هزارتومان اعلام شده
بی خود نیست که مردم دوران حاضر را دوره اشکانیان نامیده اند. قیمت ها واقعن اشک آدم را درمی آورد!
*
چرا ایرانی ها عید را جلوجلو تبریک می گویند؟
اوائل انقلاب وقتی می گفتند فردا شکر یا روغن می دهند، از یک روز جلوتر، جلوی مراکز پخش صف می کشیدیم که شکر یا روغن تمام نشود و بهمان برسد … .
بر اثر همان تجربه و همان ترس، حالا هم از یک ماه مانده به عید، همه به همدیگر تبریک می گوئیم چون می ترسیم وقتی سال تحویل شد، دیگه نه عکس گل و سبزه ای توی گوگل مانده باشد و نه کلمه ای در ذهن خودمان!
*
صد‌ها هزار نفر که اکثر آنها دانش‌آموزند در پایتخت آمریکا و ۸۰۰ شهر دیگر از جمله لندن، سیدنی و توکیو با هدف اصلاح قوانین خرید و مالکیت اسلحه در ایالات متحده راهپیمایی کردند.
صاحب یکی از کارخانه های اسلحه سازی می گفت من هم جای اونها بودم همین کار را می کردم و همان حرف را می زدم، ولی خوشبختانه نیستم!
*
از وقتی فیسبوک به خاطر اشتباهی که کرده و با ندانم کاری گذاشته از اطلاعات مردم برای برنده شدن ترامپ در انتخابات آمریکا استفاده بشه، ۵۸ میلیارد دلار از ارزش سهامش کم شده و خیلی ها فیسبوک را ترک کرده اند.
من چون هرگز رفیق نیمه راه نبوده ام درفیسبوک مانده ام و می مانم تازه برای زاکربرگ نوشته ام شماره حسابش را بده ماهی پنج یورو براش واریز کنم. گناه داره طفلک!
*
هوای زیر صفر آلمان که اسمش را گذاشته اند هوای بهاری، آدم را یاد اون جوک باقالی پلو میندازه.
یارو سفارش باقالی پلو با گوشت داد، در غذائی که برایش آوردند از گوشت خبری نبود. گارسن در جواب اعتراض او گفت اسمش باقالی پلو با گوشته، حتمن که نباید گوشت داشته باشه….؟ مگه وقتی میری فیلم نادرشاه افشار را تماشا می کنی خود نادرشاه هم توش بازی می کنه؟!
*
یک خبرخوش برای بسازوبفروش ها!
جنگل های سیاهکل، لاهیجان و شفت هفته گذشته در آتش سوخت. به قول شاعر: به رندان می ناب و معشوق مست / خدا می رساند ز هر جا که هست!
*
پوتین برای گفتگوی سازنده با سایرکشورها اعلام آمادگی کرد. بی بی سی
بگردم الهی که اینقدر نازه ….آخه گفتگوی سازنده با کشور ما زیر دندونش مزه کرده ….برا همین به کشورهای دیگه هم گفته یکی یکی بیائین جلو!
*
آسمان ایران روز عید بوی سبزی پلو ماهی میده. به همین دلیل هم هست که گاهی در چنین روزی سانحه هوائی پیش میاد. خلبان هم آدمه و حواسش پرت میشه!
*
تخم مرغ دانه ای هفتصد تومن باعث شد شهرداری تهران تخم مرغ های غول پیکری در پارک ها برپا کند تا مردم با آنها عکس یادگاری بیندازند و نسل های آینده این ماده غذائی ساده را فراموش نکنند!
*
حافظ خجالتی روش نشد بگه:
“نگارمن که به مکتب نرفت و خط ننوشت “
حالا بیا و ببین به خاطر بی سوادیش به چه مقام و منزلتی رسیده و میلیاردر شده!
*
سالی که گذشت، سال خروس بود، اما مرغ گران تر از هرسال بود.
آدمیزاد! پارتی که داشته باشه، هرآتیشی که دلش خواست می سوزونه!
*
ایرانی ها واقعن آدم های کم توقع و قانعی هستند. وقتی ملک الشعرای بهارمان می گوید:
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید/ قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید …! من و شما دیگه چی می تونیم بگیم؟ همین که چندرغاز یارانه مون را به موقع بپردازند، راضی هستیم!
*
یک نقطه کمتر، لذت بیشتر.
بهترین دلیلش هم این است که از “کباب” بیشتر از “کتاب” استقبال می کنیم!
*
نمازجماعت یک نفره در اصفهان!
ننه جون یه عکسی خب بندازکه خدا ببینه د من وسطی میدون واستادم نماز و دوعا خوندم و را به راه بفرستدم بهشت!
*
آرزوی بازگشت به گذشته از هرکلمه حرف ایرانی ها مشخص است. صد سال به (این) سالهایی که سابقن می گفتند، و صد سال به (اون) سالهایی که الان می گویند، بهترین دلیلش.
*
محیط خراب، اخلاق رادیوی ما را فاسد کرد!
ما توی تهران، یه دونه از این رادیو ترانزیستوری های جیبی داشتیم که هرجا می رفتیم می بردیمش که باهاش خبرها را گوش کنیم. صداش به خوبی صدای خودم نبود! اما تا دلتان بخواد، مومن بود و مقدس. نماز روزه اش ترک نمی شد. فکر و ذکرش هم نکیر و منکر بود و سئوالات شب اول قبر و این جور چیزها … دست هم بهش می زدی شروع می کرد به گریه کردن!
این بابا را ما برش داشتیم و با خودمون آوردیمش آلمان. دور از جان شما، از راه نرسیده اخلاقش جوری فاسد شد که تا روشنش کردیم ببینیم سفر ما چه تغییراتی در وضع ایران پیش آورده! شروع کرد به زدن و خواندن و رقصیدن و چنان بی آبروئی درآورد که از ترس همسایه ها خاموشش کردیم.
از اون مهم تر آلمانی حرف زدنش بود. یک شبه جوری آلمانی بلغور می کرد که ما هنوز بعد از سی سال، حسرت اون لهجه و اون جور آلمانی حرف زدن را می خوریم!
*
دوچرخه سازه وقتی دید مردم از ماشین بیشتر استقبال می کنند تا دوچرخه، مغازه اش را تبدیل به آموزشگاه رانندگی کرد.
موقع رانندگی یاد دادن به متقاضیان می گفت ماشین را که روشن کردی، فرمان را سفت بچسب، جلوتو نیگاکن و پا بزن!
