مروری بر تعالیم آئین بهائی

روزشنبه اول اردیبهشت ماه، مطابق ۲۱ آوریل، عید رضوان، از بزرگترین اعیاد بهائیان است ودر سراسر جهان بهائیان، این روز فرخنده را جشن گرفته و به شادمانی و شکرگزاری می‏گذرانند، زیرا در چنین روزی حضرت بهاءالله، موسّس آئین بهائی، رسالت روحانی خود را اعلام وعلناً  آئین بهائی را بعنوان آئین جدید و وعده داده شدۀ ادیان گذشته به جهانیان معرفی نمود. در واقع اعلام نمود که اوست همان فرستاده ایکه جمیع ادیان و ملل عالم در انتظارند. در چنین روزی بود که اهل عالم را فرا خواند که بشتابید:

 “… از جان بخروشید و از دل بسروشید و از روان بنوشید و از تن بکوشید که شاید به بوستان وصال درآیید و از گل بی‏مثال ببویید ….. و نیز فرمود “…از این نسیم خوش صبایِ معنوی غافل نشوید و از این رایحۀ قدس روحانی بی‏نصیب نمانید”…… دل‏ها را به دلدار رساند و جان‏ها را به جانان سپارد…..»

خونندگان عزیز! دقت بفرمائید  نفسِ این بیان که اعلام شود آنکه همه در انتظارند، ظاهر گشته، به خودی خود امر عظیمی است که از عهدۀ بشر خارج است و چه قدرتی و چه نیرویی باید در میان باشد که شخصی بتواند چنین ادّعایی را نماید. حضرت بهاءالله پس از تحمّل زندان و رنجهای بی‏شماردر ایران، بالأخره به تبعید به عراقِ عرب که در آن وقت جزئی از امپراطوری عثمانی بود، محکوم گردید و در بغداد سکونت یافت و تقریباً ده سال در آن شهر اقامت گزید. اما بزودی آوازۀ بزرگواری آن آواره، در بغداد و حول و حوش آن بلند شد و محترمین و علما و عامّۀ مردم به محضرش می‏شتافتند و از نصایح ایشان بهره می‏بردند. حتی بزرگان ایران که به زیارت کربلا و نجف می‏رفتند، بسیاری به حضورش مشرّف می‏شدند، به نحوی که این امر سبب شد که باز دولت ایران و علمای کربلا و نجف مضطرب شدند و دولت ایران را تحریک کردند که از حکومت عثمانی بخواهد که ایشانرا به جایی بفرستد که از مرزهای ایران دورتر باشد. دولت عثمانی نیز به موجب قراردادهایی که با ایران داشت، قبول کرد و مقرّر داشت که بار دیگرایشان و همراهان را از بغداد به اسلامبول تبعید کنند…  در این ایام حضرت بهاءالله از شهر بغداد بیرون آمده، در باغی به نام باغ نجیبیه خیمه‏ای افراختند و منتظر ماندند تا بقیۀ همراهان و پیروان، در آن باغ به ایشان بپیوندند. دراین زمان که در حال انتقال به تبعیدگاه دیگری بودند اعلان مظهریت الهی نمود و خود را موعودی که جمیع ادیان در انتظار بودند خواند. عده‏ای فوراً با دیدۀ بصیرت، حقیقت امررا مشاهده نموده، به آئین جدید ایمان آوردند. این سرور روحانی در باغ نجیبیه به مدت دوازده روز ادامه داشت. اما آنچه که ما بخاطرش در این ایام جشن میگیریم و افتخار میکنیم این است که دیانت بهائی دینی است با اصول جمیع ادیان، بعلاوۀ  موارد عرفان، اخلاق وتعالیمی که در این عصر و زمان مورد نیاز است. این اصول بطورخلاصه عبارتند از: تاسیس وحدت عالم انسانی، ایجاد صلح عمومی و پایدار، تساوی حقوق همه انسانها از هر قبیله و عشیره و دین و مذهب و نژاد و ملت، تساوی حقوق زن ومرد در جمیع شئون اجتماعی، اخلاقی، مدنی ، اقتصادی و سیاسی، انتخاب یا اختراع یک زبان و خط واحد برای سراسر کره ارض علاوه برزبان مادری به منظور ایجاد حسن تفاهم بین ابناء بشر، حلّ مشکلات اقتصادی در سطح جهانی و تعدیل معیشت انسان در سراسر کره خاکی، ترک جمیع تعصّبات دینی، وطنی، اقتصادی و سیاسی و نژادی، تاسیس قوای مقننه وقضائیه و مجریه جهانی در ظلّ یک سیستم حکومت بین المللی، خلع سِلاح عمومی و کنترل اسلحه درسطح جهانی و نظارت بر تولید، تعلیم و تربیت اجباری و عمومی و هم آهنگ در جهت وحدت عالم انسانی و صلح عمومی، خیرخواهی افراد نوع بشر و خدمت صادقانه به کشوری که در آن زیست میکنند.. معاشرت با جمیع افراد نوع انسانی و منع ازکافر یا نجسّ دانستن دیگران. لغو مرجعیت و پیشوائی به صورت یک طبقه خاصّ و ممتاز روحانی، انتخاب نفوس لایق از بین جامعه به تعداد نه نفر و تشکیل مراجعی بنام بیت العدلهای محلّی و ملّی و بین المللی در سراسر عالم بهائی به عنوان مسئولین حفظ و اداره امور اخلاقی و اجتماعی و مدنی و روحانی بهائیان در هر نقطه، در هر مملکت و در سطح جهانی و بسیاری از مطالب دیگر که در این مختصر نگنجد.

البته شرح تمام این اصول و سایر مسائل و نحوۀ وصول به این اهداف عالیه و روحانی در  آثار بهائی آمده است. بهائیان عالم به این تعالیم عالیه به چشم یک توصیه اخلاقی و یا تخیّل عرفانی نمینگرند، بلکه به عنوان یک ضرورت زمان و حتی ضرورت منحصر به فرد به آن اعتقاد دا رند. در راه استقرار عملی این تعلیم در دَهها هزار نقطه دنیا میلیونها بهائی در تلاش و کوشش اند و این تلاش و کوشش همچنان ادامه دارد.

ملاحظه میفرمائید خوانندگان عزیز که دیانت بهائی یک مذهبی است با اصول و اعتقادات سازنده برای جامعه امروز، اصولی  چون همه ادیان، بعلاوه  تعالیمی مترقّی، مطابق نیاز اهل جهان و پیامبری که با همان دلائلی که شما  پیامبر خود را بر حقّ میدانید، بر حقّ میدانیم. اگر چه بحث شناخت امر بهائی به همین اختصار نیست ولی میتوان مقاله را برای امروز در اینجا به پایان برد. تا هفته ای دیگر شمارا به یزدان پاک میسپاریم

خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به  تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید،      ایمیل:  anyquestionsplease@gmail.com

وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی  :      www.reference.bahai.org/fa