در حالی هشتم مارچ، روز جهانی زن را در ایران پاس می داریم، که جامعه ما در سطح ملی و در روابط بین المللی دچار تضاد و بحران های جدی شده است…


شماره ۱۲۲۰ ـ پنجشنبه  ۱۲ مارچ  ۲۰۰۹


 

ما به راه روشن خود ادامه می دهیم


 

مدرسه فمینیستی:  در حالی هشتم مارچ، روز جهانی زن را در ایران پاس می داریم، که جامعه ما در سطح ملی و در روابط بین المللی دچار تضاد و بحران های جدی شده است، بحران هایی که یک دهه قبل به این وضوح پیش بینی نمی کردیم. تضادها و قطب بندی ها در کشور ما و نیز در منطقه و در جهان، تنش های بسیاری نیز بر جنبش زنان و مبارزات کسب حقوق برابر تحمیل کرده و جنبش زنان ایران و نیز جنبش بین المللی زنان را در سطوح مختلف دستخوش قطب بندی های شدید کرده است. نبود فضای حرکت و فعالیت های مدنی و جلوگیری از هرگونه اعتراض و انتقاد از سوی کنشگران این جنبش در سطح ملی سبب شده که این تنش ها ابعادی گسترده و عمیق تر به خود بگیرد. چرا که روزنه های هوای تازه هر روز بسته تر می شود. بی شک سرکوب و خفقان تاثیر عمیق و دیرپا بر روح مردمان می گذارد که نتیجه بلافصل آن، گسترش خشونت در روابط اجتماعی و سرشکن شدن بخش عمده ای از این فشارها بر زنان و کودکان است. با این همه اما آنچه ما را وا می دارد که امیدمان را از دست ندهیم و همچنان روز جهانی زن را پاس بداریم این واقعیت است که تا وقتی به زنان به خاطر جنس شان تبعیض روا می شود و مورد بی حرمتی و ظلم قرار می گیرند طبعا «خواهری جهانی» معنا و کارکردی راهگشا و موثر دارد، آنقدر که به رغم تمامی اختلافات عقیدتی، ایدئولوژیک، مذهبی، نژادی و زبانی مان و به رغم آن که تنش های کنونی ملی و بین المللی موجود این اختلاف ها را حتا شدت می بخشند، همچنان روز جهانی زن یکی از روزهای مهمی است که آن را از آن خود کرده ایم و مانند همه خواهران مان در سراسر جهان، سعی می کنیم در این روز، با یکی کردن صداهامان، آن را رساتر سازیم.

از جمله برای تاکید بر این واقعیت که همه ما انسان هایی که در این جامعه زندگی می کنیم، به سهم خود در برابر فجایعی که در هر گوشه جهان اتفاق می افتد مسئولیم، و حتی اگر یک به یک مان از چنین فجایعی به طور مستقیم آسیب نبینیم بی شک جوامع مان از این فجایع تخریب می شود آسیب می بینند و زندگی و آفرینش و حیات از کل جامعه بشری رخت بر می بندد و مرگ و نیستی جایگزین آن می شود. نیاز به گفتن نیست که، ملتی که با تبعیض، نابرابری، خفقان و تهدید مرگ روبرو می شود، بی شک نمی تواند زندگی شرافتمندانه ای را تجربه کند.

مشکلات و گرفتاری های زنان ایرانی به حدی است که بازگفت همه آن ها در یک بیانیه، به راستی غیرممکن است. به خصوص در سال های اخیر که موانع و فشارهای تحقیرآمیز به اوج خود رسیده است: مسئله تاکید بر چندهمسری، بازتولید آمرانه خانواده مردسالار (و اجباری شدن تشکیل خانواده در ادارات دولتی و آموزشی)، تفکیک جنسیتی محتوای آموزش ابتدایی، محدودیت ورود دختران به آموزش عالی، تشدید برخوردهای امنیتی به فعالان و مدافعان حقوق زن، شدت یافتن حذف زنان از بازار کار به بهانه بحران اقتصادی، تشدید مجازات و برخورد به دلیل ناموس و روابط عاطفی، تشدید برخورد به زنان و دختران جوان به دلیل نوع پوشش، زنانه ـ مردانه شدن فضاهای عمومی، بومی سازی جنسیتی در دانشگاه ها، و نظایر این موارد دردآور و

اینک، در آستانه هشت مارچ، و در حالی که همچنان چهار تن از فعالان جنبش زنان (عالیه اقدام دوست، زینب بایزیدی، روناک صفازاده و شهناز غلامی) به خاطر درخواست حقوق برابر در زندان بسر می برند، صدها زن دیگر که فرزندان، برادران، همسران و دوستان و آشنایانی در محبس دارند، نیز زندانی و در حبس این فجایع اند، ضمن گرامی داشت این روز همبستگی خواهرانه، اعلام می داریم فقط و فقط افزایش تلاش، ایستادگی، حفظ امید، و جستجوی راه های نو جنبش زنان ایران را در مبارزه با برخی مشکلاتی که گریبانگیر جامعه ماست یاری خواهد داد.

آری، اگر فجایع بزرگ است، اما امیدها و رویاهای کوچک یکایک ما اگر متحد شوند می تواند به حرکتی گسترده و عظیم تبدیل شود و علیه این تاریکی ها برود. از این روست که ما در روز جهانی زن، مطمئن هستیم که امیدها و رویاهای مان، مقاومت روزمره مان، ایستادگی و کوشش مان ما را به تداوم مبارزه برحق مان وا می دارد. ما به راه روشن خود برای کسب برابری و آزادی ادامه می دهیم و امید داریم که زندگی بهتر و انسانی تر نیز با تلاش یکایک ما به دست خواهد آمد.