محمد رحیمیان

 ازدواج، یکی از حیاتی ترین بخش های تجربه زندگی اجتماعی در کانادا است، اما متاسفانه کانادا پنجمین رتبه از نظر نرخ طلاق را در دنیای غرب دارد. در این کشور ۳/۳۸ درصد از ازدواج ها و ۴۱ درصد از ازدواج های مجدد به طلاق می انجامد. طبق پیش بینی اداره آمار کانادا ۱۴۱ هزار و ۷۰۰ نفر امسال در کانادا از هم جدا خواهند شد.

یک مطالعه که توسط “موسسه خانواده ونی یر” انجام شده، نشان می دهد تعداد افراد مجرد یا بیوه بالای ۱۵ سال، بیشتر از افراد متأهل است.

نیوفانلند و لبرادور با ۶/۲۱درصد کمترین میزان طلاق و کبک با ۴/۴۸ درصد، بالاترین تعداد را داشته است. همچنین بیشترین میزان ازدواج با تعداد ۳/۵۴درصد، در نیوفانلند و لبرادور و کمترین تعداد ازدواج باز هم در کبک ، با ۵/۳۷ درصد بوده است.

از سوی دیگر، زندگی مشترک زوج ها بدون رابطه ازدواج، به شکل بی سابقه ای افزایش یافته است. هم اکنون از هر ۱۰ زوج کانادایی، دست کم یکی از آنها بدون ازدواج با هم زندگی می کنند و ۶/۱۴ درصد کودکان نیز در میان چنین زوج هایی پرورش می یابند.

در آمریکا متوسط سالیانی که زوج ها باهم زندگی می کنند هشت سال است. در حالی که این آمار برای میانگین زوج هایی که برای دومین بار زندگی را تجربه می کنند هفت سال عنوان شده و در سه دهه گذشته تعداد مادرانی که به تنهایی از کودکانشان مراقبت و نگهداری می کنند بیش از سیصد درصد رشد داشته است.

یکی از اختلالات پس از طلاق افسردگی است که گریبانگیر افراد متارکه کرده خواهد شد. علائم افسردگی پس از جدایی گاه کاهش سطح انرژی، احساس غمگینی، ناامیدی، نگرانی در مورد آینده، انزوا و گوشه گیری، کاهش تحمل ریسک پذیری، کم انرژی بودن، میل به گریه، تفکرات منفی، بی توجهی به آراستگی ظاهر، اختلالات خواب و کاهش تمایلات جنسی است.

بدبینی نسبت به جنس مخالف و پدیده ازدواج یکی دیگر از عوارض طلاق می باشد، چنانکه در غالب موارد اغلب افراد پس از جدایی اعلام می کنند که تا عمر دارند تن به ازدواج نخواهند داد. افزایش آسیب های اجتماعی نیز از عوارض طلاق است. زنان متارکه کرده در زمانی که طلاق برای آنها رخ داده است به شدت احساس بی پناهی می کنند. این افراد اگر با مشکل اقتصادی و بی کاری روبرو باشند با بی پناهی مضاعف خواهد شد.

آن چه پس از طلاق قطعی است این است که چه طلاق به دلایل درستی صورت گرفته باشد یا نه، عوارض خود را خواهد داشت. یکی از این عوارض این است که طلاق به هر صورتی که اتفاق بیفتد یک بحران است و فرد جدا شده آسیب هایی را که افراد در بحران می بینند تجربه خواهد کرد. طلاق در واقع نوعی از دست دادن است و این در حالی است که بسیاری از افراد به سلامت از این دوره عبور نمی کنند.  بخصوص زنان تنهایی که خود را در این مرحله می یابند نیازمند بازوی حمایتی هستند که بتواند آنها را حمایت کنند. امروز روزی است که هر یک از ما باید شرایط زندگی را در هر مقطعی پیش بینی کنیم. طلاق فقط نمونه ای است از ده ها وضعیتی که می تواند موجب آزار روحی و به تبع آن جسمی ما شود.

برای روز تنهایی، بیماری و یا سالمندی تان چه تدبیری اندیشیده اید؟

 

 

* محمد رحیمیان کارشناس ارشد بیمه و سرمایه گذاری و عضو انجمن رسمی مشاورین متخصص بیمه و امور مالی کانادا است.

www.insufin.com

www.youtube.com/ sherkatbimeh