مقاله حاضر تلاش گروهی از دست اندرکاران بیمه ای/مدیریتی و طراحان صنعتی است که نتیجه یافته ها و آزمایشات خود را در خصوص اتومبیل های خودراننده در اختیار جامعه قرار دادند تا مردم به این مطلب آگاهی داشته باشند که با ورود این گونه اتومبیل ها به جاده ها اعم از برون یا درون شهری مشکل تصادفات تمام و کمال حل نخواهد شد.

به عبارت دیگر تصویری که رسانه ها و بعضی از مجامع صنعتی برای جامعه ایجاد کردند نمی تواند کاملا نماینده موقعیت واقعی باشد چرا که یک هوش مصنوعی می بایستی دسترسی کامل به همه راه های علمی و عملی داشته باشد تا بتواند در لحظات حساس و حیاتی تصمیم گیری معقول نماید، به عبارت دیگر برای همه موقعیت های ممکن برنامه ریزی شده باشد تا برای نمونه اگر با موقعیت “الف” مواجه شد بتواند از میان راه حل های پیش بینی شده یکی از معقول ترین و مناسب ترین را گزینش نماید.

تب استفاده از هوش مصنوعی باعث شده که تولید کنندگان در همه زمینه ها امکان استفاده از این مورد را بررسی کرده و شاید فقط شاید برای کسب بازار بقیه موارد را نادیده بگیرند.

آقای راسل براندون نویسنده و محقق در این زمینه تحقیقی کرده که ماحصل آن می تواند نشان دهد که با ورود اتومبیل های بدون راننده در سال آتی همه موارد تصادف اتوماتیک حل نخواهد شد چرا که همه داده ها به سیستم هوشمند اتومبیلها هنوز کامل نیست یا به عبارت دیگر همه موارد لازم پیش بینی شده ولی کافی نیست.

در ادامه اشاره کرده برای اینکه یک روبات، یا بهتر است از همان اصطلاح هوش مصنوعی استفاده کنیم، بخواهد تفاوت یک گربه را با یک ببر تشخیص دهد آن است که همه داده ها و اطلاعات لازم در این زمینه شامل نژاد گربه سانان را دانسته و زندگی یک گربه را در مکان های متفاوت با غرایض گوناگون بداند و سپس همین معادله برای زندگی یک ببر برایش تعریف شود تازه این همه ماجرا نیست، چرا که برای اینکه این محاسبه / مقایسه کامل شود بایستی همه این تعریف ها برای شیر، پلنگ، یوز پلنگ، شیر کوهی و امثالهم کامل گردد.

مقصود آقای راسل براندون آن است که عینا برای نرم افزار اتومبیل خود راننده هم بایستی تمامی سناریوهای تصادفی ۵۰ سال گذشته در محیط های متفاوت با شرایط آب و هوایی گوناگون تعریف و نتایجش تفسیر شود و در انتها راه حل های گوناگون در شرایط خاص پیشنهاد گردد. شاید حالا نظر انتقادی ایشان بهتر برای همه ما روشن شده باشد که این پروژه کار بسیار بزرگی است که هنوز کامل نشده و نیاز است تا روی آن بیشتر تحقیق شود.

حادثه تصادف اتومبیل خودراننده اوبر در مارچ امسال در آریزونای آمریکا که باعث کشته شدن یک زن عابر شد نشان از این واقعیت داشت که اتومبیل خودراننده وقتی تشخیص داد عابری به طور غیرقانونی از عرض خیابان در حال عبور است راه خود را منحرف کرد تا از تصادف جلوگیری نماید، سپس با دوچرخه ای در پیاده رو برخورد کرد و چون خود را در محل و مکان ممنوعه ای می دید(پیاده رو) مجدد راه خود را عوض کرد تا به خیابان بازگردد (همان محلی که برایش برنامه ریزی و تعیین شده بود) که متاسفانه با همان زن عابر برخورد کرد و باعث مرگش شد. همه تفسیرها درست بوده بجز تصمیم گیری آخر هوش مصنوعی که اگرچه پیاده رو محل ممنوعه برای اتومبیل است ولی در این سناریو بهترین و امن ترین جا بوده و بایستی در همان محل توقف می کرده که متاسفانه این عمل انجام نشده. ملاحظه می فرمایید که این نتیجه گیری منطقی برای یک راننده (انسان) کار آسانی است ولی برای یک هوش مصنوعی منطبق با یافته ها و برنامه ریزی ها نمی باشد.

بر اساس تحقیقات به عمل آمده قبلی یک اتومبیل خودراننده که از هوش مصنوعی برخوردار است قادر است تا ۲۷۵ میلیون مایل بدون تصادف حرکت کند و بعد لازم است سیستم نرم افزاری آن بازبینی شود ولی کارخانه سازنده اتومبیل”تسلا” اعلام کرد که شاهد بوده که این رقم در تئوری هم ۱۳۰ میلیون مایل است و امکان بروز خطا در کمتر از این مسافت هم ممکن است پیش بیاید.

شاد و سربلند و سر افراز باشید.