کانون کتاب تورنتو در ماه جون دو جلسه برگزار کرد. جلسه ی فوق العاده کانون به دلیل حضور مانا نیستانی در تورنتو بود که کانون کتاب این فرصت را مغتنم شمرده و جلسه ای تدارک دید تا دوستداران مانا در تورنتو با او رودررو دیدار و گفت وگو داشته باشند. در این جلسه که به دلیل در دسترس نبودن سالن بزرگ شهرداری نورت یورک در یکی از سالن های کوچکتر آن برگزار شد، در حالی که بسیاری در اطراف سالن ایستاده بودند، مانا نیستانی، یکی از کاریکاتوریست های برجسته ی معاصر، سخنرانی اش را ارائه داد.
سعید حریری از کانون کتاب تورنتو، ضمن تشکر از شهروند برای همراهی اش در برگزاری این جلسه، مانا نیستانی را معرفی کرد.
مانا نیستانی زاده۱۳۵۲ تهران، دانش آموخته ی مهندسی معماری از دانشکده هنرهای زیبای تهران در مقطع کارشناسی ارشد است. فعالیت حرفه ای اش را به عنوان طراح و تصویرساز از سال ۱۳۶۸ در نشریه صنعت حمل و نقل آغاز کرد و پس از آن با ده ها نشریه ادبی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و طنز از جمله: پیام امروز، آدینه، ایران فردا، اقتصاد ایران، جهان کتاب، بانک صادرات، گمرک و توانا همکاری داشته. از سال ۱۳۷۸ به عنوان کارتونیست مطبوعاتی با روزنامه های اصلاح طلب از جمله نشاط، عصر آزادگان، روزنامه زن، خرداد، مشارکت، آفتاب امروز، صبح امروز، اعتماد ملی ، بهار ، شرق و غیره همکاری کرده است.
او چند دوره به عنوان کارتونیست برتر مطبوعاتی در جشنواره مطبوعات ایران برگزیده شده و چندین کتاب مصور و مجموعه کارتون در ایران منتشر کرده است از جمله: خانه اشباح، ماجراهای آقای کا، پازل عاشقانه های آقای کا، و مجموعه کاریکاتور “خندیدن غدغن نیست”. نیستانی در چندین نشریه و هفته نامه کودک و نوجوان به عنوان طراح و نویسنده داستان مصور کار کرده از جمله دوست کودک، دوست خردسال و هفته نامه ایران جمعه کودک. چاپ یک تصویرسازی در هفته نامه ی ایران جمعه کودک در سال ۱۳۸۵ منجر به سوءتفاهم و واکنشهایی شد. مانا نیستانی بازداشت و پس از بیرون آمدن از زندان، از ایران خارج شد. او برای مدتی در مالزی مقیم و مشغول به تحصیل بود و بعد به پاریس رفت. در خارج کشور کار طراحی و کارتون را با سایت های اینترنتی همچون روزآنلاین، مردمک، توانا، ایران وایر، حلزون، رادیو فردا و رادیو زمانه ادامه داد. کتاب های مصور مسخ ایرانی، راهنمای پناهنده سیاسی کامل، عنکبوت مشهدی یا ملاقات با عنکبوت، هوگوپسی، و مجموعه کاریکاتور همه چیز مرتب است را منتشر کرده است.
مانا نیستانی گفت، عنوان این سخنرانی خیلی وسیع است ولی سعی می کنم کاریکاتور در ایران پس از انقلاب را در دورانی که خودم در آن فعال بودم یعنی اواخر دهه ی شصت تا سال ۸۵ در داخل کشور و بعد از آن به صورت دورادور دنبال کرده ام، بگویم.
مانا برای اینکه به بحث کارتون بعد از انقلاب برسد، چکیده ای از پسزمینه ی کارتون در پیش از انقلاب گفت. دو جریان نسبتا مهم در کارتون قبل از انقلاب حضور داشت و به موازات هم حرکت می کرد: جریان کاریکاتورهای مردم گرا و عام پسند که بیشتر در قالب مجله توفیق و مجلاتی مثل آن شناخته شده بود و جریان کارتون و طراحی نخبه گرا و روشنفکرانه که عمدتا پایه گذار یا سردمدارش اردشیر محصص بود و حتی اگر به امر اجتماعی هم می پرداخت از منظر فلسفی نگاه می کرد، کارهایش بدون دیالوگ بود و شکل دیگری از طراحی و کاریکاتور را معرفی کرد که مورد توجه نشریات روشنفکری آن زمان قرار گرفت. این دو جریان به موازات هم حرکت می کنند و می رسند به انقلاب.
مانا تحولات در حوزه ی کارتون را جدا از تحولات در مطبوعات نمی داند و می گوید: در گذشته مهمترین بستر عرضه ی کاریکاتور مطبوعات بودند، و امروز در کنار مطبوعات چاپی، رسانه های آنلاین هم به آن اضافه شده است. بنابراین هر وقت فضای آزادتری برای مطبوعات وجود داشته، کاریکاتور هم نقش بهتری بازی کرده و اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
در مقطع انقلاب آزادی نسبی به وجود آمد و نشریات طنزی مثل چلنگر و آهنگر و بعدها بهلول منتشر شدند و اینها شروع کردند به انتقاد مستقیم از چهره های سیاسی که تا پیش از آن وجود نداشت، مثل کشیدن چهره ی شاه و بعد دولت موقت و بازرگان و … تا دوره ای فضای انتقاد آزاد به نظر می رسید تا اینکه این دوران هم به سر رسید. خفقانی ایجاد شد و اکثر نشریات طنز که وجود داشتند تعطیل شدند و وارد دهه ی اول بعد از انقلاب شدیم.
کارتون مردم گرا و عامه پسندی که در نشریاتی مثل توفیق بود وارد نشریاتی مثل فکاهیون شد که مدل نرم و ملایم و بی خاصیت همان نشریات بود. به مسائل سیاسی در حدی که به جایی بر نخورد می پرداختند. شوخی با ریگان، صدام حسین، اسرائیل و … در جهت سیاست های رسمی. و در حوزه ی اجتماعی هم به تیپ هایی مثل محتکر و مستکبر می پرداختند.
در اواسط دهه ی شصت نشریاتی مثل آدینه و ایران فردا و ماهنامه صنعت حمل و نقل شروع به کار کردند و کارتون به صورت تصویرسازی و برای تزئین مقالات وارد مطبوعات شد.
مانا گفت، چهره های انفرادی که کارتون ایران را به پیش ببرند در این دهه اهمیت داشتند. در دهه ی شصت من یازده ساله بودم و با خوشحالی می رفتم مجله فکاهیون رو می گرفتم که معمولا روی جلدش با کارتونی از جواد علیزاده بود. علیزاده یک سری کتابچه های مصور درمی آورد که اولین شبه کمیک بوک هایی بودند که در ایران منتشر شدند. انتشار آنها برای من الهام بخش بود و میدانم برای خیلی از کارتونیست های مثل من که در دهه ی هفتاد وارد عرصه ی مطبوعات شدند، الهام بخش بود. این تلاش های فردی آقای علیزاده بود.
در این دهه اتفاقی که افتاد رویکرد کارتونیست های ایرانی به کارتون و کاریکاتور جشنواره ای بود به خاطر اینکه پلاتفرم اصلی را اکثر کارتونیست ها از دست داده بودند، مجله ی درستی وجود نداشت و محل عرضه کار نبود برای همین برای عرضه ی کارهایشان روی آوردند به جشنواره های بین المللی.
مانا ادامه داد: به اعتقاد من در زمینه ی کارتونی که در نشریات روشنفکری و یا نشریات غیرکارتون خودش را مطرح کرد چهره ی شاخص و غیرقابل انکار و بسیار جریان ساز و تاثیرگذار توکا نیستانی بود. کاری که در مجله ی حمل و نقل شروع کرد خیلی منحصربه فرد و ارزشمند بود. مجموعه کارهایی که در آن دوره توکا نیستانی کار کرد تاثیر بسزایی روی جمع زیادی از کارتونیست هایی که در این سبک و سیاق می خواستند کار کنند، گذاشت.
توکا نیستانی، برادر بزرگتر مانا نیستانی نیز در سالن حضور داشت و تا آنجا که من می دیدم، ضمن گوش دادن به حرف های مانا، در حال طراحی چهره ی او بود.
مانا در ادامه ی سخنانش به دهه هفتاد رسید و گفت، اتفاق مهم در اواخر دهه شصت و اوایل دهه ی هفتاد، تأسیس چند مجله ی مهم بود که اینها جایگاهی برای کارتون به وجود می آورند. یکی از آنها هفته نامه گل آقا به همت کیومرث صابری فومنی بود. با روابط نزدیکی که با بعضی از دولتمردان داشت این امکان پیش آمد که بتواند کاریکاتور دولتمردان را روی جلد گل آقا منتشر کند شخصیت هایی مثل حبیبی، زنگنه و یا افراد دیگر در دولت هاشمی رفسنجانی. جواد علیزاده مجله طنز و کاریکاتور را منتشر کرد.
مانا نیستانی در ادامه سخنانش از نسل های جدیدتر کارتونیست ها نام برد. به وضعیت کارتون در دوران اصلاحات و بعد از آن در دوران احمدی نژاد پرداخت. در این دوران پرونده های قضایی باعث مشکلات برای نشریات و برای کارتونیست ها شد. مانا به مورد نیک آهنگ کوثر و کاریکاتور استاد تمساح اشاره کرد که بهانه ای برای برخورد قضایی شد و کفن پوشان در قم به راه افتادند.
در پایان جلسه، مانا تازه ترین کتاب خود با نام “ملاقات با عنکبوت” را برای علاقمندان امضا کرد. امضای او همراه بود با طرح یک عنکبوت که همین باعث شده بود صف طویلی در انتظار امضای او تشکیل شود.
سخنرانی کامل و بخش پرسش را اینجا بشنوید.
ویدیوی این جلسه را اینجا ببینید.
گفتنی است بهرنگ رهبری همکار شهروند، تعدادی از کاریکاتورهای مانا را در ابعاد بزرگ پرینت کرده بود که در سالن به نمایش درآمد و در پایان با امضای مانا در اختیار علاقمندان قرار گرفت.