بیماری “ام اس”(مولتیپل اسکلروزیس) از بیماری های خودایمنی است. سیستم ایمنی وظیفه دارد در مقابل باکتری ها، ویروس ها، بافت ها و سلول های بیگانه موضع بگیرد. به همین دلیل اعضای پیوندی را رد می کند مگر این که حتی المقدور دهنده با گیرنده بسیار نزدیک بوده و “HLA” آنها سازگاری نشان دهد. با این همه پس زدن عضو بیگانه در مواردی اتفاق می افتد مگر این که با داروهای خاصی سیستم ایمنی را بسیار ضعیف کنیم که آن هم عوارض خود را دارد و ممکن است گیرنده عضو با دخالت یک باکتری ضعیف و حتی غیر بیماریزا به طرف مرگ برود. سیستم ایمنی در مقابل هر بیگانه ای وارد عمل می شود و ضد آن را می سازد و به همین دلیل است که در مقابل واکسن ها مقاومت پیدا می کنیم و در برابر بیماری های عفونی و ویروسی و میکروبی پس از ابتلا مقاوم می شویم، زیرا که در خلال بیماری پادتن ضد عامل بیماری را به دست آورده ایم.

توجه داریم که ویروس ایدز(HIV)  مستقیما به سیستم ایمنی حمله می کند و دیگر از دست سیستم ایمنی کاری ساخته نیست، چرا که قرار نبوده سیستم ایمنی علیه بافت های خودی آنتی بادی بسازد، و معلوم نیست به چه علتی در مواردی بعضی اندام ها، بافت ها و سلول های خودی را بیگانه می پندارد و بر ضد آنها وارد عمل می شود و کادر درمانی را با مشکل بزرگی به نام بیماری های خود ایمنی مواجه می کند.

از نمونه های این بیماری ها هاشیماتوز یعنی بیگانه پنداشتن غده تیروئید و ایجاد آنتی بادی بر ضد آن است. ایجاد آنتی بادی بر ضد اسپرماتوزوئید و عقیمی مردان، تولید آنتی بادی بر ضد عضلات صاف، بر ضد کلیه و کبد، علیه هسته سلول ها و میتوکندری، بر ضد لنفوسیت های T و بر ضد DNA همه از بیماری های خود ایمنی هستند.

امروزه تعداد بیماری های خود ایمنی بسیار زیاد شده است و در این مقاله جای مطرح کردن آنها نیست و تنها به MS می پردازیم.

در بیماری ام اس بر ضد غلاف مییلین رشته های عصبی آنتی بادی ساخته می شود و در نتیجه در عملکرد سیستم عصبی اختلال ایجاد می شود. این بیماری معمولا در سنین ۴۰-۱۵ سالگی عارض می شود و ابتلای خانم ها سه برابر مردان است و بیشتر در زنان جوان دیده می شود. در ام اس از آن جا که رشته های عصبی، غلاف مییلین ندارند انتقال ارتباط بین سلول های عصبی انجام نمی شود. ایو ساووا رئیس و عالی ترین مقام تصمیم گیرنده انجمن ام اس کانادا می گوید: رشته عصبی بدون غلاف مییلین مانند سیم مسی برق است که موش روکش آن را جویده باشد که چنین سیمی برق را انتقال نمی دهد. نزدیک ۸۵ درصد بیماران تناوب عود و خاموشی عوارض را دارند. ایو ساووا می گوید، مراحل قطع و وصل عوارض می تواند به تضعیف شدید و محدودیت جدی حرکتی بیمار منجر شود. حتی فلج از کمر به پائین و گاهی تمام بدن نیز دیده می شود و پس از این شدت فروکش کردن و تخفیف عوارض دیده می شود. حدود نیمی از بیمارانی که ام اس در آنها تشخیص داده شده و مراحل عود و خاموشی را دارند پس از گذشت ۲۰-۱۰ سال عوارض  شدیدتری را نشان می دهند. مرگ و میر در اثر فلج و عفونت ریه گاهی دیده می شود که بسیار نادر است.

دکتر پل اوکونور متخصص اعصاب و رئیس درمانگاه ام اس بیمارستان سن مایکل تورنتو می گوید معمولا در ام اس مرگ و میر نداریم ولی این خبر خوش، خبر بدی به دنبال دارد که کانادا بالاترین شیوع این بیماری را دارد که علت آن معلوم نیست. نشانه های بیماری را از زبان بیماری به نام میشل شرح می دهیم.

او تعریف می کند که یک روز بعد از شروع مدرسه متوجه شدم در راه رفتن با دیگران هم آهنگی ندارم. روز پنجشنبه با مسئول بهداشت تماس گرفتم. یک پرستار به من گفت فورا به پزشک مراجعه کنم. چند ساعت بعد پزشک مرا دید و مرا نزد متخصص اعصاب فرستاد و او مرا برای بررسی و انجام تست های تشخیص به بیمارستان فرستاد که قرار شد آزمایشات فردا انجام شود. روز جمعه با مثبت بودن تست ها ابتلای من به ام اس که مغز و نخاع را درگیر می کند، قطعی شد. چهارشنبه در بیمارستان توانستم راه بروم و سه روز بعد که بیمارستان را ترک کردم بدون واکر نمی توانستم راه بروم. شش ماه پس از تشخیص نمی توانستم کار کنم و مجبور به استفاده از ویلچر شدم. از درد انقباضی عضلاتم در عذاب بودم و در دست و پایم سوزشی احساس می کردم که انگار آنها را در روغن جوشان فرو برده باشند. در بیست و چهار ساعت شبانه روز فقط ۹ ساعت را در بستر نبودم. چهار ساعت صبح و پنج ساعت شب را بیدار بودم. داروها موثر بودند ولی عوارض جانبی شدیدی داشتند. باید در هر زمان مصرف آن را تنظیم کنم، زیرا که اثر داروها متغیر است.

میشل یکی از صدهزار کانادایی مبتلا به ام اس است که تعداد آنها رو به ازدیاد نیز هست. همسر میشل مجبور شد کارش را ترک کند و تمام وقت در خدمت میشل باشد. ام اس همه چیز را عوض می کند.

در تشخیص ام اس برای اثبات خودایمنی بودن آن می توان به طور مقدماتی از تست های اولیه مانند تجسس سلول  LE، آزمایشات  ANA و Anti DNA و بررسی آنتی بادی های ضد غلاف مییلین استفاده کرد، ولی متخصص اعصاب دستور MRI می دهد که برای تشخیص ضایعات مغز و نخاع بسیار راهگشاست و سکلروز را نشان می دهد. دکتر اوکونور می گوید بسیاری مواقع تشخیص آن بسیار مشکل است و علایم آن برای پزشک خانواده شناخته شده نیست. بسیاری علائم عمومی آن مانند ضعف عمومی، خارش و سوزش در پاها، کاهش دید و کاهش هماهنگی در همه بیماران یک سان نیست.

ساووا می گوید علایم بیماری در اشخاص مختلف متفاوت است. در برخی بیماران عوارض آن قدر شدید است که روی ویلچر هستند و در مقابل مبتلایانی هم هستند که ۳۰ سال است مبتلا هستند و در دوی ماراتن شرکت می کنند.

 Jemmy Howe 38 ساله گزارشگر ترافیک شبکه سی بی سی کلگری امید دارد که از دسته دوم باشد. هفت سال قبل ابتلای او به ام اس با علایم عود و خاموشی تشخیص داده شد. عود و شدت بیماری هر ۹ ماه یک بار دیده می شد. پس از درد و شکنجه حاصل از درد ۱۲ ساعت می خوابید و وقتی بیدار می شد فکر می کرد چگونه توانسته از بستر خارج شود. باید تمام توانش را برای کارش بین ساعت ۳تا۶ بعداز ظهر ذخیره می کرد تا نفهمند چه روز بدی داشته است. پس از یک هفته، درد و خستگی رفع می شد و احساس می کرد کاملا سالم است و هفته ها فراموش می کرد که ام اس دارد.

دو سال پس از تشخیص ام اس نیمه اول دوی ماراتن را دوید. او تعریف می کند که شروع به دویدن کردم، زیرا فکر می کردم اگر قرار است بدنم در مرحله شدت بیماری ضعیف شود بهتر است هر چه می توانم قوی تر باشم.

بخش دوم و پایانی هفته آینده

* دکتر خسرو نیستانی متخصص علوم آزمایشگاهی بالینی است.