در مقاله پیشین گفتم که ناآرامی های سوریه به شهر درعا محدود نمی شود و به دیگر شهرها نیز کشیده خواهد شد و همین طور هم شد. طی یک هفته میزان کشته ها در این کشور، طبق گفته عفو بین الملل، به شصت تن، و به قول اپوزیسیون به یکصد و بیست نفر رسید. نیروهای امنیتی روز ۲۶ مارس، ۲۷۰ زندانی را آزاد کردند اما طی روزهای بعد ۳۵۰ نفر را دستگیر کردند.

 افزون بر خودکامگی و ضعف ساختارهای اقتصادی در سوریه، فساد بارزترین ویژگی این کشور است که شکل وشمایل امنیتی به خود گرفته. به این معنا که تعدد مراکز امنیتی باعث دخالت و رقابت در مسایل اقتصادی شده و نوعی اقتصاد خاکستری را در کنار اقتصاد اصلی پدید آورده است. این اقتصاد با وجود حدود پانصد هزار پناهنده فلسطینی و یک ونیم میلیون آواره عراقی با دشواری های فراوان رو به روست. آوارگان عراقی طی هشت سال اخیر و پس از حمله آمریکا و متحدانش به عراق، به این کشور کوچیده اند.

 از هفته گذشته تاکنون تظاهرات و اعتراضات اغلب شهرهای سوریه را در برگرفته اما در دو شهر جنوبی “درعا” و ساحلی “لاذقیه” شدیدتر بوده است. بشار اسد رییس جمهور سوریه در نطق دیروز – چهارشنبه – خود در پارلمان این کشور همچون رژیم ایران از تظاهرات مخالفان به عنوان “فتنه” یاد کرد و عوامل خارجی و فرقه گرایان داخلی را مسبب ناآرامی های اخیر این کشور دانست و این همان اتهامی است که در یمن و لیبی به مخالفان زده می شود. این در حالی است که در مسجد عمری شهر درعا – پایگاه عمده مخالفان – پلاکارد بزرگی با این مضمون دیده می شود:”نه به فرقه گرایی، آری به وحدت ملی”. نیز شعار عمده تظاهر کنندگان در همه شهرها، درخواست “آزادی” بوده است. گرچه مساجد، نقطه عزیمت اغلب اجتماعات وتطاهرات اند اما کمتر شعار مذهبی شنیده شده است. با این همه، طبقه متوسط در شهرهای بزرگی همچون دمشق و حلب بر اثر هراس از گروه های مذهبی، در پیوستن به این جنبش قدری با احتیاط عمل می کند. این امر در مورد مسیحیان سوریه – که دو ملیون نفر اند – بیشتر صدق می کند.

 کردها – که عمدتا در شمال این کشورند – فقط در یکی دو روز نخست تحرکی نشان دادند اما پس از آن شاهد همراهی آنان با این خیزش نبوده ایم.  ظاهرا اشکالاتی که باعث تردید آذری ها، کردها و عرب ها در پیوستن به جنبش سبز شده اینجا نیز مانع مشارکت تمام وکمال کردهای سوریه در خیزش کنونی مردم این کشور شده است.

 تحولاتی که جامعه سوریه طی دو هفته گذشته شاهد آن بود و میزان عقب نشینی رژیم در برابر مطالبات مردم – که بر دو محور “آزادی” و “اصلاحات”  می چرخد – سبب می شود تا نتوان به ضرس قاطع گفت که فرآیند آینده جنبش، اصلاح خواهد بود یا انقلاب.  اما می توان گفت که پس از چهل و دو سال حاکمیت دیکتاتوری حزب بعث و کشته شدن ده ها تظاهر کننده، فرآیند تظاهرات و اعتراضات ادامه خواهد یافت مگر این که رهبران سوریه هر چه زودتر به خواسته های مردم گردن نهند.

بشار اسد در سخنرانی دیروز خود که توسط رسانه های دولتی سوریه، “تاریخی” توصیف شده بود درباره خواسته های مبرم مخالفان یعنی لغو وضعیت فوق العاده، آزادی احزاب و مطبوعات سخنی نگفت. سخنرانی وی در واقع نیروهای اپوزیسیون را ناامید کرده است. گویی وی از رخدادهای جهان عرب درس عبرت نگرفته و از درک رخدادهای چند روز اخیر کشور خویش ناتوان است. با این همه، سقف امتیاز دهی رژیم بسته به استمرار جنبش اعتراضی مردم در خیابان خواهد بود، و می دانیم که این جنبش هنوز محدود است و به مرحله انقلاب نرسیده است. فراموش نکنیم که رژیم سوریه فقط بشار اسد نیست و دیگر افراد هیات حاکمه یعنی آل اسد، شوکت و آل مخلوف که لایه انگلی سرمایه داران اقتصاد خاکستری را تشکیل می دهند بر نبض  اقتصاد سوریه مسلط اند و نهادهای نظامی و امنیتی را زیر سیطره خود دارند. گفته می شود که رامی مخلوف پسر دایی بشار اسد مالک شرکت انحصاری موبایل سوریه است که سود خالص روزانه آن معادل حقوق هفتصد هزار کارمند سوری – با محاسبه افزایش اخیر این حقوق توسط بشار اسد – است.

طبق تقسیم کاری که میان اعضای خاندان حاکم انجام گرفته، ماهر اسد، برادر بشار فرمانده ارتش، آصف شوکت، شوهر خواهر بشار اسد، رییس سازمان اطلاعات ارتش و رامی مخلوف پسر دایی بشار اسد، بزرگترین سرمایه دار سوریه است.

اینان با هرگونه دگرگونی بنیادین اقتصادی، انحلال سازمان مخوف امنیت یا گشایش فضای رسانه ای مخالف اند و از سخنرانی دیروز بشار اسد مشخص است که وی – اگر واقعا اصلاح طلب باشد – حریف آنان نیست. این امراختلافات درونی خاندان حاکم بر سوریه را نیز نشان می دهد. از این رو برخی از مخالفان بر این باوراند که رژیم کنونی سوریه همچون کنسرو گندیده ای است که باید دور ریخته شود و قابل استفاده نیست. برخی نیز اصلاحات مورد نظر این رژیم را به آسپیرین برای درمان سرطان تشبیه می کنند و نسبت به آن بدبین اند. اما شماری از مردم هنوز از بشار اسد، قطع امید نکرده اند. 

 بنا براین باید تا روز جمعه صبر کرد و منتظر واکنش مردم به سخنرانی بشار اسد ماند. ادامه تظاهرات واعتراضات می تواند به امتیاز گیری توده ها و پیشروی آنان و احتمالا رادیکالیزه شدن جنبش اعتراضی بیانجامد.

 

 

تظاهرات به شهرهای دیگر سوریه هم کشیده می شود