مرکز اسناد حقوق بشر ایران

مینا دهقانی سرکزی را ملاقات کنید. وی در سن فقط ۱۹ سالگی مجبور به ترک وطن خود شده است. او با وطن خود، ایران، وداع کرد تا از سوء استفاده‎های وحشیانه‎ای که در خانۀ خود متحمل می‎‌شد فرار کند. او از خانوادۀ خود دور افتاده است. او در حال حاضر به عنوان پناهجو در مرکز ترکیه به سر می‎برد، جایی که او انتظار دریافت جواب درخواست پناهندگی خود را از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل – آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد- می‎کشد.

مینا دهقانی سرکزی

مینا ادعا می‎کند که در سن هشت یا نه سالگی مورد تجاوز پدر خود قرار گرفته است. بدرفتارى‎ها که شامل سوء استفادۀ جنسى، آزار جسمی و لفظی می‎شد تا سالیان سال طول کشید. مینا در خصوص پدر خود چنین می‎گوید:

“… پدری داشتم واقعاً شکنجه‎گر. هیچ درکی به نظرم از پدری نداشت.”

برای مینا کمک جستن دشوار بود. در حالی که سوء استفاده و آزار کودکان یک مشکل جهانى است و مسلماً به هیچ عنوان تنها منحصر به جمهوری اسلامی ایران نیست، چیزی که قابل توجه است عدم وجود خدمات دولتی و دسترسی به آنها برای مینا بود که در بحران زندگی‎اش به او کمک کند.

پس از یک کتک‎کاری مفصل، مینا به پلیس زنگ می‎زند. تا ۴۵ دقیقه از مسئولین خبری نمی‎شود. وقتی که آنها سرانجام او را به کلانتری می‎برند وی را مجبور به ملاقات با یک مشاور خانواده می‎کنند. به گفتۀ مینا، نصیحت‎های او به هیچ وجه مفید نبود. او به یاد می‎آورد که:

او می‎گفت “پدرتان که تو شرکت گاز کار می‎کند خب کارش سخت است. شما باید درک کنید. شما تحصیل کرده هستید. شما که مثلاً دانشگاه می‎روید باید پدرتان را درک کنید که عصبانی می‎شود.”

مینا به مأمور کلانتری که اصلاً دلسوز هم نبود اعتراض کرد که او برای ثبت شکایت علیه پدر خود به آنجا آمده است. وی به یاد می‎آورد که:

“من گفتم من آمده‎ام اینجا دارم شکایت می‎کنم. پلیس برگشت گفت که «فکر کردی چی؟ دادگاه هم بروی همین است».”

سهل انگارى این مامور پلیس نسبت به شکایت مینا از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا جمهوری اسلامی ایران یکی از امضاء کنندگان کنوانسیون حقوق کودک است. این یک میثاق حقوق بشری است که کشورهای عضو را متعهد می گرداند تا به بهترین نحو منافع کودک را در نظر گرفته و از حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، بهداشت و درمان، و فرهنگی کودک محافظت کند.

مادۀ ۱۹ این کنوانسیون بیان می‎کند که دولت باید کودکان را در برابر سوء استفاده و بدرفتارى حفاظت نماید ـ قانونی که جمهوری اسلامی ایران آن را به وضوح زیر پا گذاشته است چرا که وقتی مینا از سوی پدر خود مورد اذیت و آزار قرار گرفته بود، دادگاه‎های ایران هیچ نوع راه حل قانونى پیش روی وی نگذاشتند.

اکنون، در حالی که او در یک محیط ناامن قادر به امرار معاش خود نیست، در مورد راهی که پیش رو دارد این چنین تأمل می‎کند:

“نمی‎دانم چه بر سر من قرار است بیاید؟ […] بعضی‎ها به من می‌‎گویند قوی باش، ولی چه جوری؟ به چه امیدی؟ به اینکه لباس ندارم که خودم را گرم کنم؟ یا به اینکه آینده م معلوم نیست؟”

شهادتنامۀ ویدیویی مینا دهقانی سرکزی را در لینک زیر ببینید:

http://www.iranhrdc.org/persian/permalink/1000000244.html#.UXaeg8oZseU