آرش عزیزی

کانادا خانه امید هزاران نفر از مردم در سراسر جهان است. هزاران نفر که از سرزمین‌هایی می‌آیند که مورد فقر و جنگ و بحران و خشکسالی و ناآرامی قرار گرفته است. آن‌ها به امید زندگی امن و امان به کانادا می‌آیند و بسیاری تصویری ایده‌آل از این کشور دارند که در آن آزادی و عدالت و حداقل قانون حکمفرما است.

اما کسانی که چند سالی در این کشور زندگی کرده‌اند، بیش از این می‌دانند که این تصویر را راحت و آماده بپذیرند. مثلا ما تورنتویی‌ها با شرایط سخت زندگی ده‌ها هزار نفر از کارگران مهاجر در این شهر، که گاه با کمتر از نیمی از حداقل دستمزد در بیگاری‌خانه‌های تورنتو کار می‌کنند و زحمت می‌کشند آشنا هستیم.

گزارشی که هفته گذشته “شبکه بین‌نهادی چینی‌های تورنتوی بزرگ”، سازمانی چتری متشکل از ۳۳ گروه خدمات اجتماعی و بهداشتی در جامعه‌چینی‌های شهرمان، منتشر کرده است، به وضعیت دهشتناک بسیاری از کارگران این شهر در محله‌ی چینی‌ها تصویر تازه‌ای می‌دهد.

این گزارش، که روزنامه تورنتو استار آن ‌را در صفحه اول خود منتشر کرده است، پس از مصاحبه با ۱۱۹ نفر نشان می‌دهد که کمتر از یک نفر در هر پنج نفر می‌داند حداکثر ساعات کار در انتاریو چقدر است، ۶۶ درصد خبری از حق دریافت دستمزد اضافه‌کاری و تعطیلات ندارند و چهار نفر از هر ۱۰ نفر نمی‌دانند حداقل دستمزد کنونی چقدر است یا این‌که قوانین کارگری از آن‌ها حفاظت می‌کند حتی اگر قرارداد رسمی اشتغال نبسته باشند.

روزنامه تورنتو استار در گزارش خود به چند نفر از کسانی که در این گزارش به آن‌ها اشاره شده است پرداخته است.

مثلا خانمی به نام سو ژنگ که اولین شغل خود در تورنتو را در یک سالن مانیکور پیدا کرده است، اما به خاطر این شغل باید ۴۰۰ دلار نزد رئیسش گرو می‌گذاشته و در ضمن برای روزی ۱۰ ساعت کار در هر هفت روز هفته تنها روزی ۲۵ دلار دریافت می‌کرده است. او مجبور شده این شغل را بگیرد چرا که به گفته خودش در مصاحبه با استار، که به زبان ماندارین انجام شده، “هیچ انگلیسی بلد نبودم و اصلا نمی‌دانستم چه حقوقی دارم. کارگران در جایی که من از آن می‌آیم حقوق چندانی ندارند.” خانم ژنگ ۴۰ ساله اولین بار در سال ۲۰۰۶ از فوژوی چین به تورنتو آمده و نیاز داشته به سرعت “هر کاری” می‌تواند بکند تا بتواند خرج دو فرزند کوچکش را بدهد.

کارگری دیگر به نام هوئی مین لی گفته است در کارخانه بزرگی در تورنتو به مدیریت چینی‌ها که قطعات اتومبیل می‌ساخته، هشت سال کار کرده، اما کارخانه یک شبه تعطیل شده و او اخراج شده و در اواخر سال ۲۰۰۸ به مکزیک نقل مکان کرده است. این مهاجر اهل شانگهای طبق قرارداد باید ۸۰۰۰ دلار به خاطر اخراج زودهنگام دریافت می‌کرده است. او امسال به “اداره روابط کارگری انتاریو” شکایت کرده است و گفته است:”برای ما عجیب نبود که هفته‌ای ۷۰ ساعت کار کنیم. از ۸ صبح تا ۱ نیمه شب کار می‌کردیم و رئیس نمی‌گذاشت تا پایان کار به خانه برویم.”

دانیل یائو از “کلینیک حقوقی چینی‌ها و آسیای جنوب شرقی‌های شهر تورنتو” در مصاحبه با استار گفته است یافته‌های این گزارش شاید از نظر آماری جامع نباشند، اما به هیچ وجه غافلگیرکننده نیستند و در واقع وضعیت نه فقط جامعه چینی‌ها که سایر جوامع قومی را هم نشان می‌دهند. دانیل افزوده:”مشکل این است که تازه‌واردین با حقوق خود در کانادا آشنا نیستند. آن‌ها در ضمن مانع زبانی دارند و از زیرساخت‌های اجتماعی و حمایتی که در دسترس‌شان هست بی‌خبرند”.

بیکسی لیو از “مرکز عمل کارگری”، که توسط فعالان کارگری برای دفاع از حقوق کارگران اداره می‌شود، در مصاحبه‌ای در همان مقاله به این اشاره کرده که چیزی که اوضاع را بدتر می‌کند، تصویب لایحه ۶۸ است که در حال حاضر در کوئینز پارک به سر می‌برد. این لایحه از کارگران می‌خواهد پیش از ارائه شکایت به وزارت کار، نگرانی‌های خود را نزد کارفرمایشان ببرند. لیو گفته است:”این‌که از کارگران بخواهیم نزد کارفرمایشان بروند منطقی نیست و برای کارگران بسیار مرعوب‌کننده است.”

جالب اینجا است که در تهیه گزارش مذکور، از بیش از ۵۰۰ نفر سئوال شده است، اما تنها همین ۱۱۹ نفر حاضر به پاسخ دادن شده‌اند و اکثریت غالب از ترس این‌که خبر به گوش کارفرمایشان برسد و شغل‌شان را از دست بدهند حاضر به نظر دادن نشده‌اند.

یکی از داوطلبان چینی‌تباری که در تهیه گزارش مذکور نقش داشته است در مصاحبه با شهروند گفت:”برای خود من باور کردنی نبود که این همه آدم دارند هفته ای ۷۰ ساعت با حقوق متوسط هفته‌ای ۴ ساعت کار می‌کنند.”

اندی مارک از “شورای ملی چینی‌های کانادا” به این اشاره کرده که بسیاری از مهاجران ماهر حاضرند با شرایط سخیف کار کنار بیایند چرا که مدارک خارجی آن‌ها مورد قبول نیست.

گزارش منتشرشده خواهان بررسی بیشتر مقامات در محلات کار و اطلاع‌رسانی گسترده‌تر برای آموزش تاره‌واردین در مورد حقوق‌شان و از جمله قرار دادن این موضوع در کلاس‌های انگلیسی که برای تازه‌واردین برگزار می‌شود، است.

واقعیت اما اینجا است که “بی‌اطلاعی” مشکل اصلی بسیاری از کسانی که به اجبار در این شغل‌ها کار می‌کنند، نیست. مشکل، بیکاری است! مشکل واقعی این‌جا است که کارفرمایان هر وقت بتوانند حاضرند هر قانون و هنجاری را زیر پا بگذارند تا کارگران را بیشتر به استثمار بکشند و دولت نیز هرگز به طور خودکار در این میان در کنار کارگران قرار نمی‌گیرد. نفس تصویب همین قوانین موجود نیز با سال‌ها مبارزات کارگری به دست آمده است.

حداقل حقوق: ساعتی ۱۰ دلار و ۲۵ سنت

بیشترین ساعات کار هفتگی: ۴۸ ساعت (مگر با اجازه کتبی)

نرخ پرداخت اضافه‌کاری: یک و نیم برابر حقوق

تعطیلات باحقوق سالانه: دو هفته

درصد حقوق تعطیلات: ۴ درصد درآمد سالیانه

 آگاهی از حقوق مدنی و اجتماعی مهمترین اصل برای مبارزه با قانون شکنی ها و اجحافات کارفرمایان است.