سیما سحر زرهی

ترجمه: آرش عزیزی

تورنتویی‌ها واقعا هیچوقت فکر نکردند برای الهام گرفتن باید به دیگر شهرهای کانادا نگاه کنند. بیایید واقع‌بین باشیم. ما فکر می‌کنیم که ما ساکنان بزرگ‌ترین شهر کانادا هستیم که بقیه باید دنبال‌مان باشند. پنهانی،‌ و شاید هم نه آنقدر پنهانی، ما شهرمان را پایتخت کانادا به حساب می‌آوریم، شاید نه وقتی که سیاست فدرال در میان باشد (گرچه  باور داریم وقتی صحبت تعیین مسیر سیاسی کشور می شود ما قدرت خیلی بیشتری داریم) اما قطعا ما هستیم که مد تعیین می‌کنیم. وقتی که کار به فرهنگ و هنر و امور مالی و مهمتر از همه تنوع می‌رسد، تورنتو اول است.

پس تعجبی نیست که وقتی تورنتویی‌ها صبح روز ۱۹ اکتبر از خواب پا شدند و تیتر روزنامه‌ها رادر ارتباط با شهری کانادایی دیدند که می‌گفت “جوان و متنوع و پویا” است بهت زده شدیم که چرا این همه هیاهو راجع به شهری به جز ما و شهر محبوب‌مان، یعنی مربوط به کلگری است.

منظورم این است که برای تورنتویی‌ها، کلگری، تگزاس کانادا است. جایی که سیاستمداران حاشیه‌ای راست‌گرا فراوانند و سیاستمداران محافظه‌کاران پرورانده می‌شوند.

کلگری جایی است که در ۲۱ مارچ، روز بین‌المللی حذف تبعیض نژادی، گروه‌های نونازی علیه رشد مهاجرت در این استان به خیابان‌ها ریختند.

کلگری شهری است که آن‌را به” شوی کابویی استامپید” و برچسب‌های روی ماشین که نوشته “من مرده گوشت آلبرتا ام” می‌شناسند. این شهر نفت است که در آن سیاستمداران و کسب و کارداران سفیدپوست با کلاه‌های کابویی‌شان بر غرب وحشی کانادا حکمرانی می‌کنند. این شهری نیست که ما تورنتویی‌ها هیچوقت احساس کرده باشیم باید در زمینه تنوع با آن رقابت کنیم.

اما این هفته شمار بی‌سابقه‌ای از ساکنان کلگری به پای صندوق‌های رای رفتند تا ناهید ننشی را به عنوان شهردار انتخاب کنند. ننشی و شهر کلگری او اکنون هر دو یگانه هستند: یکی اولین شهردار مسلمان‌تبار کانادا است و دیگری میزبان او.

کلگری اکنون می‌تواند افتخار کند که محل تولد یکی از الهام‌بخش‌ترین داستان‌های موفقیت مهاجران است. خانواده ننشی در اوایل دهه هفتاد از تانزانیا به کانادا مهاجرت کرد؛ در آنزمان مادر ناهید را باردار بود و او در تورنتو متولد شد (حداقل می‌توانیم به این یکی دلخوش باشیم).

آن‌چه پیروزی ناهید را شگفت‌انگیز می‌سازد این واقعیت بود که کمپین او تلاش‌های مردمی صادقانه‌ای بود که با داوطلبان پیش می‌رفت و انرژی جوانان را پشتش داشت. ننشی به نظر یکی از معدود سیاستمداران کانادایی می‌آید که از کارزار ریاست‌جمهوری اوباما در آن سوی مرز درس گرفته است.

“ارتش بنفش” ننشی از طریق اراده آهنین داوطلبان موفق شد دو کمپینی را شکست دهد که نه تنها حمایت مالی بهتری داشتند که اشرافیت سیاسی کلگری پشت‌شان بود؛ یکی از رقیبان او تحت حمایت تیم کمپین استفن هارپر بود.

برای درک واقعیت ماهیت از پایین و مردمی گروه ننشی باید سخنرانی پیروزی‌اش را گوش کنید: صدای او صدای برنده‌ای است که به واقع غافلگیر شده، در زیرزمین حقیری که با عجله با پلاکاردهای انتخاباتی تزئین شده است.

ننشی در سخنرانی پیروزی‌اش گفت:”می‌دانید، هدف ارتش بنفش هیچوقت پیروزی در انتخابات نبود ـ و این نکته خوبی است. این کمپین راجع به دادن جانی دوباره به سطح گفتگو در این شهر بود. برای حرف زدن با فرد بغل دستی‌تان در اتوبوس بود، برای یک دقیقه وقت اضافه صرف کردن در صف صندوق”سیف‌وی” بود و حالا راجع به انجام کاری برای ساختن کلگری بهتر است، چیزی که همه ما رویایش را داریم”.

اما حواستان باشد که کمپین کم‌بودجه ننشی و وجنات متواضع و بچه‌درس‌خوان او گولتان نزند؛ این شهردار تازه کلگری می‌داند چطور با کله گنده‌ها سر و کله بزند.

او فارغ‌التحصیل هاروارد و از چهره‌های شاخص دانشگاهی در عرصه نوظهور مدیریت شرکت‌های غیرانتفاعی است و در مدرسه بیست برای بیزینسِ دانشگاه مونت رویال، کرسی دارد.

دستاوردهای دانشگاهی او قابل توجه است اما نانشی فقط دانشگاهی نیست؛ او در ضمن سابقه چشمگیری در کار برای شرکت‌ها دارد. او در گذشته برای مک‌کینزی و شرکا، شرکت بین‌المللی مشاوره شرکت‌ها، کار کرده که به شرکت‌های بزرگ در مورد استراتژی‌هایشان مشاوره می‌دهد.

ننشی علاوه بر داشتن سابقه قابل توجه اشتغال، سابقه طولانی شرکت در بخش غیرانتفاعی کلگری هم دارد و این از نقشش به عنوان رئیس اپکور سنتر برای هنرهای نمایشی گرفته تا کارش با یونایتد وی و خیریه‌ای برای بچه‌های کلگری می‌شود.

اما آن‌چه کشور و رسانه‌ها راجع به آن صحبت می‌کنند، رزومه‌ی ننشی نیست. همه صحبت بر سر این واقعیت است که کلگری به اصطلاح “سفیدپوست”موفق شده شهری باشد که اولین شهردار مسلمان‌تبار کانادا را انتخاب می‌کند.

انتخابات کلگری برای تورنتویی‌ها باید یادآوری‌ای باشد که وقتی نیروهای تغییر اجتماعی و سیاسی را به کار می‌اندازی و روی بهبود شهر و تبدیل آن به شهری جهانی تمرکز می‌کنی، به جای گلاویز شدن با یکدیگر درون شهرداری، از چه امکان دیگری باید بهره برد.

ننشی جرات این را داشت تا به امید و چشم‌انداز برای کلگری بهتری اتکا کند تا رای‌دهندگان را الهام ببخشد و پای صندوق رای بکشاند. او در سخنرانی پیروزی خود چشم‌اندازش را مطرح می‌کند:”ساختن آن کلگری بهتر ـ کلگری که مبتکر است، مخاطره‌پذیر است، از تغییر نمی‌ترسد، متنوع و قوی و مغرور به تنوع خود است. کلگری ای که از نظر مالی و محیط‌زیستی و اجتماعی پایدار است. کلگری‌ای که بهترین جای کانادا برای شروع و رشد کسب و کار است و کلگری‌ای که بهترین جای کانادا برای گسترش خانواده است. و کلگری‌ای که در آن شهرداری کار آیی دارد”.

اگر هر شهرداری بتواند کلگری را رقیبی واقعی برای تورنتو بسازد این باید ننشی و ارتش بنفش داوطلبانش باشند که به اصول احیای شهری متعهدند.

ننشی اشاره می‌کند:”مردم خوبی که برای شهرداری کلگری کار می‌کنند، می‌دانند که من متعهدم این‌جا را جایی بسازم که آدم خوشحال و مغرور است که هر روز در آن کار کند، خوشحال و مغرور است که هر روز را صرف خدمت به این شهر عالی کند”.

اما آیا پیروزی ننشی در کلگری تاثیری بر انتخابات پیش روی تورنتو خواهد داشت یا نه؟‌

جو پانتالونه، نامزد شهرداری، فکر می‌کند این‌طور است. او می‌گوید:”پیروزی آقای ننشی راحتی خیال برای مردم کلگری است ـ مردمی که نشانه‌ای می‌خواهند از دل ابر خشمی که آقای اسمیترمن و آقای فورد ساخته‌اند که رای دادن برای آن‌چه به آن باور دارید جواب می‌دهد. رای دادن به آن‌چه باور دارید قلب انتخابات دموکراتیک است. من مطمئنم پیروزی آقای ننشی به مردم یادآوری می‌کند که در انتخاب نامزدی که فکر می‌کنند بهترین است آزادند و مجبور نیستند نامزد بدی را انتخاب کنند که زیباتر صحبت می‌کند”.

به گفته پانتالونه، پیروزی غیرمنتظره ننشی در انتخابات شهرداری کلگری باید نشانه‌ای برای رای‌دهندگان تورنتو باشد که رای دادن برای چیزی که می‌خواهید به جای چیزی که علیه آن هستید می‌تواند نتیجه دهد.

یکی از شخصیت‌های مشهور حامی پانتالونه این احساس را تکرار می‌کند. بازیگر، کارگردان و نویسنده فیلمنامه کانادایی، سارا پولی، می‌گوید: “بدون جو پانتالونه، لحن نابودگر و خشمگین این انتخابات شهرداری، نومیدکننده‌تر تصور می‌شد. جو تنها نامزد شهرداری است که درباره ی ساختن این شهر حرف می‌زند و نه نابود کردنش. او متعهد به حفظ محیط زیست و هنر است و ارزش عظیم تنوع فرهنگی که به شهرمان می‌آورد  را می‌فهمد”.

جورج اسمیترمن به نظر با حریفش موافق است که باید برای تغییر مثبت رای داد. او در صحبت راجع به ننشی می‌گوید:”شخصا او را نمی‌شناسم، اما برایش در نقش جدیدش بهترین آرزوها را دارم. بادهای تغییر در سراسر کشور می‌وزد ـ و این‌را اینجا در تورنتو هم می‌بینیم. من تورنتویی جامع‌تر و قوی‌تر می‌خواهم که بر اساس شعارمان جلو می‌رود، تنوع قدرت ما است”.

اسمیترمن به روشنی از موضوع تنوع که در کمپین انتخاباتی‌اش آمده استفاده می‌کند و امیدوار است حالا که کلگری پز انتخاب اولین شهردار مسلمان‌تبار کانادا را می‌دهد شاید تورنتو بتواند مردی علنا هم‌جنس‌گرا را برای بالاترین سمت شهرمان انتخاب کند.

روشن است که پیروزی ننشی نویدبخش نشانه هشداری برای تورنتو است؛ دیگر نمی‌توانیم پاپیون‌مان را بزنیم و فرض کنیم که فقط ما شهر رهبر کانادا هستیم. این کشور رو به رشد و تغییر است و می‌توانیم منتظر رقابت شدید بیشتری برای سمت شماره یک بین شهرهای رهبر کانادا باشیم.

در ۲۵ اکتبر این شانس را داریم تا تصمیمی بگیریم که بدون شک بر تصمیم آینده شهر محبوب‌مان تاثیر می‌گذارد. می توانیم تصمیم بگیریم که می‌خواهیم از ترس و خشم رای دهیم، یا برای امید و امکان ادامه ساخت، رشد و ابتکار در شهرمان.

در روز انتخابات می‌توانیم تصمیم بگیریم که می‌خواهیم روی مخارج دفتری و مناقشات حقیر شهرداری تمرکز کنیم یا به نامزدی رای دهیم که تورنتو را به عنوان شهری در سطح جهان می‌سازد؛ شهری پر از جشنواره و فرهنگ و هنر و فن‌آوری؛ شهری سبز و پایدار، جامع و متنوع و دریچه ای به بهترین ذهن‌ها و استعدادهایی که دنیا دارد.

برای شخص من تورنتو تنها جایی نیست که در آن زندگی می‌کنیم، بلکه به عنوان مهاجر نسل اول، وطن من نیز شده است.

اگر شهروندی بر پایه تعلق بود، من شهروند تورنتو می‌بودم. این شهر، محلاتش، جشنواره‌هایش، پارک‌هایش و مناظر شهری‌اش دلایلی هستند که من حس تعلقی به این ملت و کشور احساس می‌کنم.

من برای رویای تورنتویی درس می ‌دهم که شامل مهاجران جدید می‌شود، تورنتویی که قابل دسترسی و پایدار است، شهری پر از خلاقیت و ابتکار.

از شما دعوت می‌کنم که با من رای دهید چرا که اگر تمام رویاورزان، متفکران، مبتکران و نیکوکاران پای صندوق‌ها بروند بدون شک تورنتویی را می‌بریم که لایقش هستیم.