نقشه برداری از تهرانتو
سیماسحر زرهی
ترجمه: آرش عزیزی
همه چیز به پول است، ارزِ کاغذی که جهان مالی را می چرخاند. به آن نیاز داریم تا پول محل زندگی، غذا، لباس، آموزش و پرورش و رسیدگی به نیازها و خواست های خانواده و عزیزان مان را پرداخت کنیم. برای بسیاری ایرانی-کاناداییها شرکت های تبدیل ارز خارجی، که در اواخر دهه ی ۸۰ در تهرانتو سبز شدند، تنها جایی بودند که برای نیازهای مالی روزمره می شد به آنها مراجعه کرد. اینجا بود که هزاران دانشجوی ایرانی پول شهریه شان را میگرفتند، برای مادربزرگ و پدربزرگ پول می فرستادند و اولین توقفگاه بسیاری از تازه واردان بود که تمام پس اندازهای عمرشان را نقد کرده و با مقداری پول به کانادا رسیده بودند. در اینجا، به روایت داستان جاهایی می پردازیم که به تهرانتو خدمات مالی ارائه کرده اند.
گفت وگو با طاهری ها
مثل بسیاری نمونه های دیگرِ تهرانتو اینجا کسب و کار خانوادگی است: پدر مشعل را به پسر بزرگش می دهد، حرفه ی خانواده را به او میآموزد و آرام آرام از وظایف روزمره عقب می کشد تا به فرزند اجازه دهد امور را به دست بگیرد.
منظورم موسسه مالی طاهری است، شرکت صرافی که در تورنتو واقع شده است. دفتر آن در طبقه همکف یکی از ساختمان های بلندِ خیابان یانگ، درست در شمال تقاطع فینچ، است. نگهبانی دم درهای شیشه ای که به لابیِ مرمری ساختمان باز میشود ایستاده.
فضای اصلی اتاق پذیرش با فرشِ ایرانی و صندلی های شیکِ چرمی تزئین شده؛ دم در دفتری می بینم شیشه ای، مدرن و جادار که خبر از شفافیت می دهد. وب سایت، این شرکت را شرکت تعویض ارزی مقرر در کانادا با چشم انداز جهانی معرفی میکند. رویهمرفته شرکت به حوزه ی شیکِ بانکی میماند که شهادتی است بر موفقیت آن.
سعید طاهری مردِ قدبلند و میانسالی که با موی خاکستری و چشمان متفکر سیاهش متمایز می شود، موسس این شرکت بوده. او شبیه مردی با هزار داستان می ماند، از آن نوع آدم هایی که آدم می خواهد پای صحبت او بنشیند تا داستان هایش را از روزهای گذشته بشنود، اما سعید طاهری اهل قصه تعریف کردن نیست. کلماتش حساب شده است و حرف هایش رنگِ سن و تجربه اش را دارد.
پسرش، احسان طاهری، جوان خوش سخنی است با تحصیلات کانادایی و درکِ مدرنِ از بیزینس. هم اوست که به عنوان سخنگوی شرکت پدر عمل می کند. احسان مثل فرزندان بسیاری که قدم به کسب و کار خانوادگی گذاشته اند حامی شرکت و میراث پدرش است.
او با غرور از شرکت طاهری صحبت میکند: «پدرم در سال ۱۹۸۷ وارد صنعت خدمات مالی شد.» سپس میافزاید::«در آن موقع بازار خیلی پذیرا بود.»
احسان توضیح میدهد: »شرکت وقتی شروع شد که تورنتو شهری بود با جمعیت روزافزون و جدید مهاجران. در آن زمانها بر خلاف امروز خدمات مالی مشخصاً مخصوص هیچ گروه مهاجر قومی جهتگیری نمیشد. امروز بانکها تبلیغاتی به زبان فارسی دارند.»
می افزاید: «بیشتر شرکتهای کنونی سعی میکنند برای فرهنگ های دیگر جذاب باشند. در آن زمان قضیه اینگونه نبود و پدر من به عنوان مهاجر جدید و دانشجو شاهد بود که به تقاضاهای موجود پاسخ داده نمی شد و بازاری وجود داشت که به آن بیتوجهی میشد.»
او بازگو میکند: «تورنتو برای بسیاری مهاجران جدید در آن زمان شهری بزرگ و ناآشنا با زبانی ناآشنا بود. به اضافه تفاوت فرهنگی در شیوه ی برخورد با مشتریان واضح بود. در کشورهای دیگر با رسمیت، صمیمیت و احترام بیشتری با مشتریان برخورد میشود، بخصوص در بانک.»
احسان میافزاید: «بزرگترهای ما به بخش های مشخصی از صنعت مالی و جوامعی مشخص که ما احساس میکردیم جای کار زیادی دارند، بیتوجهی میکردند. نیازی درون جامعه بود که باید به آن پاسخ داده میشد.»
طاهری به مشتری هایش خدمات متعدد مالی ارائه میدهد از جمله، چنانکه احسان بر می شمرد: «امور مالی، تعویض ارز، فرستادن پول به ایران، انتقال پول، وسترن یونیون، تحلیل ارزی و مدیریت مخاطره».
موسسه مالی طاهری هم مثل بسیاری از شرکت های تهرانتو آغازی بسیار محقر داشته است. احسان می گوید: «شرکت در ابتدا از دفتری کوچک و یک اتاقه در یانگ و اگلینتون کار خودش را شروع کرد.»
کارِ شرکت به عنوان عملیات یک نفره شروع شد. احسان توضیح میدهد: »کار که شروع شد، فقط پدرم بود. آن موقع من دبستانی بودم. او هر روز ساعات طولانی کار میکرد. نمی توانست دفتر را ترک کند چون تنها فرد آنجا بود.»
اما در طول سال ها شرکت به سرعت رشد کرد و گسترش یافت. احسان میگوید: «جایی رسید که پدرم در این مکان یازده نفر تمام وقت داشت. در طول زمان یاد گرفته ایم موثرتر کار کنیم و در حال حاضر در اینجا فقط هفت نفر داریم.»
احسان از اولین مشتریان شان میگوید و توضیح می دهد: «اولین مشتریان این شرکت مهاجران جدید فارسی زبان بودند.»
احسان توضیح می دهد که چرا این مشتریان به شرکت طاهری متمایل بودند. او میگوید: «در کشوری ناآشنا بودند و نمی دانستند به چه کسی می شود اعتماد کرد. بعضی ها تازه رسیده بودند و با خود از کشور قبلی که در آن بودند پس اندازهایشان را آورده بودند و نیاز به تعویض آن به دلارِ کانادایی داشتند. بعضی ها که بیشتر این جا بودند این جا کار میکردند و می خواستند بخشی از درآمدشان را برای حمایت از عزیزان شان به بیرون کانادا بفرستند. بعضی ها هنوز خودشان حمایت دریافت می کردند و باید از بیرونِ کانادا پول میگرفتند.»
امروز شرکت طاهری یکی از نمادهای بیزینسی درون تهرانتو است. احسان از رشد شرکت میگوید. او میگوید: «شرکت از زمان آغاز به کار به کلی عوض شده. صنعت هم عوض شده. شرکت تمرکزش را به سوی بازار تجاری معطوف کرده و از خدمات مغازه ای دور شده.»
بخش اعظم رشد شرکت در پاسخ به نیازهای متغیر مشتریانش بوده. احسان توضیح می دهد: «رشد شرکت ما در طول سال ها در هر زمینه ای مستقیما مربوط به مجموعه مشتریان مان بوده. با تغییر نیازهای مشتریان و جامعه ما هم به این نیازها پاسخ داده ایم.»
جامعه ایرانی تورنتو در طول سال ها رشد یافته و این افزایش جمعیت برای شرکت هایی مثل طاهری که با ساکنان تهرانتو کار میکنند، خبر خوبی بوده است. احسان میگوید: «جامعه ای که ما به آن خدمت میکنیم رشد کرده، وسیع شده و شاهد موفقیت هایی بوده و موفقیت ما مستقیماً مربوط به همین میشود. در حال حاضر ما تعویض ارز را در بیش از یکصد ارز انجام میدهیم. تحلیلگر ارز خارجی داریم. تحلیلهای روزانه ی بازار را برای مشتریان تجاری مان می فرستیم. رویهمرفته آخرین باری که چک کردم بیش از ۲۲ هزار مشتری در فهرست مان داشتیم.»
طاهری مجبور بوده با نیازهای رو به رشد مشتریانش در طول سال ها وفق یابد. احسان توضیح میدهد: «بیشتر تغییراتی که بر ما تاثیر گذاشته اند در نتیجه ی تقاضاها تحول یافته بودند. در آغاز مشتریانی رایج بودند که تازه رسیده بودند و می خواستند ارز خارجی خود را به دلار کانادا تبدیل کنند. در طول زمان عوض شد و برای ما معمول شد مشتریانی داشته باشیم که برای تعطیلات خود یا برای خرید محصولات به ارز خارجی نیاز داشتند. مدتی بعدتر مشتریانمان شرکت ها شدند و ما به نیازهای مالی آنها پاسخ می دهیم.»
اما طاهری دیگر تنها به مشتریان ایرانی-کانادایی اتکا نمیکند. احسان می گوید: «امروز بیشتر مشتریان ما شرکتهای کانادایی هستند که نیاز به دسترسی به ارز خارجی برای انجام تجارت بین المللی دارند. مشتریان تجاری کنونی ما شامل بعضی شرکت های چشمگیر میشود که به دلیل احترام به حقوق حریم آن ها، نمی توانم مستقیماً به اسامی شان اشاره کنم.»
شرکت طاهری علیرغم موفقیتش مجبور بوده به دلیل ریشه هایش در جامعه ی ایرانی-کانادایی از بعضی مرزها عبور کند.
احسان در مورد ماهیت این چالش ها میگوید: «گرایش طبیعی مشتریان ایرانی-کانادایی این است که به سمت ما بیایند.» او توضیح می دهد که گرچه این مشتریان به موفقیت شرکت یاری رسانده اند، اما در ضمن چالش هایی هم آفریده اند. «نگرانی های درون صنعت خدمات مالی در مورد کشورهایی مشخص موجود است و ایران در حال حاضر یکی از آن کشورها است.»
احسان در ضمن از این میگوید که چطور بعضی مواقع کلیشه ها و تعصبات بر کسب و کارشان تاثیر می گذارد. او میگوید: «وقتی سعی می کنیم مشتری تجاری بگیریم بعضی مواقع مشتری مردد است با شرکتی معامله کند که اسمی ایرانی دارد. ما با این کلیشه کلنجار می رویم. با گذشت زمان، هویت شرکتی ما بر این کلیشه فائق آمده، اما برای این کار کلی زحمت کشیدیم و هنوز می کشیم.»
شرکت طاهری علیرغم این چالش ها در طول سال ها به موفقیت رسیده است. احسان با غرور از میراث شرکت پدرش در تهرانتو میگوید. او می گوید: «شرکت از رهبران و از الهام بخش های جامعه بوده است. از آغاز مرزها را شکسته ایم. اولین شرکتی بودیم که به جامعه ایرانی-کانادایی خدمات مالی می داد و امروز اولین شرکت ایرانی-کانادایی هستیم که به جامعه کانادایی خدمات مالی می دهد. همیشه تلاش کرده ایم با به جا گذاشتن نمونه ای خوب، پیشقدم باشیم.»
شرکت طاهری در طول بیش از دو دهه پای ثابت تهرانتو بوده است؛ این شرکت در طول بیست و چهار سال خدمات خود نقش مستقیمی در رشد شرکت های تهرانتو داشته است. احسان توضیح می دهد: «زمانی بود که هر دو طرف خیابان های نورت یورک تا ریچموند هیل این همه پر از تابلوی شرکت های ایرانی نبود. شرکت ما خدمات مالی را به بسیاری از تازه واردان ارائه می داد که رویایی داشتند، طرح کاری خوبی داشتند و به این خدمات نیاز داشتند.»
طاهری در ضمن در رقم زدن پروژه های مختلف جامعه محور در طول سال ها نقش داشته. احسان میگوید: «شرکت ما در حمایت از رویدادهای هنری و انواع تیم های محلی ورزشی برای سنین خردسال تا بزرگسال نقش حامیانه ی خود را بازی کرده است.»
شرکت طاهری بالاتر از همه اغلب راهنمای مالی بسیاری از تازه واردان ناآشنا با آداب مالی کانادا بوده است. احسان می گوید: «ما در ضمن نقش ارائه راهنمایی داشته ایم. مشتریان مان به ما تلفن می کنند، هنوز هم میکنند، تا سئوال های کلی بپرسند که مربوط به شرکت ما هم نیست چرا که عموما ما را با اطلاع و قابل اتکا می دانند. پدرم به خاطر ده سال خدمات داوطلبانه در جامعه جایزه ای از استان انتاریو گرفته است.»
پیش از اینکه از شرکت طاهری بیرون بیایم رو می کنم به سعید طاهری تا بپرسم نظرش راجع به نسل جدید که جا در پای والدین میگذارد چیست؟ لبخندی می زند و می گوید: «به آینده خیلی امیدوارم، ولی ایکاش نسل شما توجه بیشتری به دانش و تجربه هایی که نسل ما کسب کرده، میکرد.»
تبریک فراوان!
شما باعث افتخار ما ایرانیان هستید! :-)