بی بی سی: جشنواره بین المللی فیلم گوتنبرگ که مهمترین جشنواره سینمایی کشورهای اسکاندیناوی و یکی از بزرگ ترین جشنواره های سینمایی اروپا محسوب می شود، روز دوشنبه، هفتم فوریه۲۰۱۱، به کار خود پایان داد.
جشنواره امسال مورد استقبال تماشاگران و دست اندرکاران سینما قرار گرفت و برای ۴۴۳ فیلم از ۷۶ کشور مختلف، ۷۵۰ اکران برگزار شد و ۱۳۰۶۲۰ بلیت به فروش رفت که نسبت به سال قبل، رشد خوبی داشت و برای این جشنواره ۳۲ ساله، رکورد تازه ای محسوب می شود.
بزرگ ترین برنده امسال، لیزا آشان، فیلمساز، بود که با فیلم She Monkeys، جایزه یک میلیون کرونی (حدود صد هزار پوندی) جشنواره را در رشته “بهترین فیلم کشورهای اسکاندیناوی” از آن خود کرد. عکس العمل های عجیب این دختر جوان، شادی و گریه اش حین دریافت جایزه، بحث انگیزترین بخش مراسم اختتامیه بود.
فیلم داستان دختر نوجوانی را بازگو می کند که با شرکت در یک گروه آکروبات، با یکی از دختران گروه که سعی دارد او را زیر سلطه خود درآورد دوست می شود، اما طولی نمی کشد که حسادت، رابطه آنها را تحت الشعاع قرار می دهد.فیلم ریتم کندی دارد اما در عین حال می تواند در لحظاتی تماشاگر را به راحتی به احساس های این دختران نوجوان نزدیک کند و از سویی سردی روابط و مشکلات نوجوانان سوئدی را به تصویر بکشد.
این فیلم توانست جایزه داوران فیپرشی (انجمن بین المللی منتقدان) را نیز از آن خود کند.
بهترین مستند
جایزه های جشنواره گوتنبرگ در یک نگاه
جایزه بهترین فیلم کشورهای اسکاندیناوی: She Monkeys (لیزا آشان)
جایزه اینگمار برگمان: ولنتاین آبی (درک سیانفرانس)
جایزه تماشاگران برای بهترین فیلم کشورهای اسکاندیناوی: دلم برات تنگ می شه (آندرس گرون روس)
جایزه افتخاری: استنلی کافمن
بهترین مستند سوئدی: قیمت من پنجاه گوسفند بود (نیما سروستانی)
بهترین فیلم جشنواره از نظر تماشاگران: اشک های غزه (ویبک لوکبرگ)
بهترین استعداد جوان (فیلم کوتاه): جیغ زنندگان
جایزه بهترین مستند سال نصیب یک مستندساز ایرانی تبار شد. نیما سروستانی برای فیلم قیمت من پنجاه گوسفند بود جایزه بهترین مستند سال را از آن خود کرد.قیمت من پنجاه گوسفند بود که در افغانستان تصویر برداری شده، داستان تلخ دختران نوجوان گاه حتی نه یا ده ساله ای را باز می گوید که پدرشان آنها را در ازای دریافت پنجاه گوسفند، یک تکه زمین یا چند صد دلار شوهر داده اند.
فیلم با صحنه هایی از یک مرکز حمایت این زنان آغاز می شود و پس از دنبال کردن سرنوشت یکی از این دختران، کشاکش او برای رهایی از چنگ شوهر خلافکار و خشن اش را به تصویر می کشد.
فیلم موفقیت خود را از موضوع جذاب و بکرش به دست آورده است. در فضای متشنج جاری در صحنه، ظاهراً چندان فرصتی برای میزانسن های حساب شده باقی نمانده و فیلم تنها سعی دارد تصویر عریانی از موقعیت تلخ به وجود آمده را به تصویر بکشد.
نکته جذاب این است که فیلمساز در مقاطع مختلف، باز به افغانستان بازمی گردد و در موقعیت های گوناگون سرنوشت قهرمانش را تعقیب می کند. شاید از این روست که فیلم موفق شد تماشاگران سوئدی را با خود همراه کند و بسیاری از تماشاگران سوئدی درباره راه های کمک مالی به این زنان از کارگردان فیلم سوال می کردند.
سینمای ایران
جشنواره گوتنبرگ همواره توجه خاصی به سینمای ایران داشته و با توجه به جمعیت قابل توجه ایرانی ها در این شهر ، برنامه های این جشنواره همواره مورد استقبال قرار گرفته است.
جالب اینجاست که بسیاری از سوئدی ها هم به دلیل داشتن دوستان ایرانی، با فرهنگ ایران آشنا هستند و به تماشای فیلم های ایرانی علاقه دارند. از این رو غالب بلیت های نمایش های چهار فیلم ایرانی شرکت کننده در جشنواره، از مدت ها قبل به فروش رفته بود.
فیلم آفساید جعفر پناهی از جمله فیلم های ایرانی ای بود که در این جشنواره به دلیل ادای دین و همدردی با این فیلمساز ایرانی- که به زندان و محرومیت از کار محکوم شده- به نمایش درآمد.
نمایش این فیلم با استقبال تماشاگران سوئدی ای همراه بود که می خواستند هر چه بیشتر درباره شرایط امروز پناهی و کارنامه هنری اش بدانند. برخی از ایرانیان حاضر در جلسه هم اقدام به تکثیر و توزیع پوستر این فیلمساز ایرانی کرده بودند. همزمان با نمایش این فیلم در جشنواره، یکی از شبکه های تلویزیونی سوئد هم به دلیل اسقبال گسترده مردم اقدام به پخش همزمان این فیلم کرد.
فیلم اوریون ساخته علی زمانی عصمتی، فیلم ایرانی دیگری بود که شرایط امروز ایران را به تصویر می کشد. این فیلم که در ایران اجازه نمایش ندارد، در جشنواره هایی چون کارلوویواری و لندن به نمایش درآمده است.
اوریون قصه دختر جوانی را بازگو می کند که با استاد خود رابطه دارد و دستگیر شدن آنها ادامه فیلم را رقم می زند.
این فیلم تصویر عریانی از مشکلات جوانان امروز ایران ترسیم می کند و با صحنه هایی چون مشروب خوردن در بازداشتگاه، شرایط موجود را به هجو می کشد. صحنه انتهایی فیلم که صحنه جذابی در دل کویر است، دردمندی پدر این دختر و جبر موجود بر اثر تقابل جدی سنت و مدرنیته در جامعه ایران را به خوبی به تصویر می کشد و ضعف های تکنیکی فیلم را کتمان می کند.
عرق سگی ساخته حسین کشاورز فیلم ایرانی دیگری است که به طور مخفی در ایران ساخته شده و شرایط جوانان امروز تهران را در قبال رابطه و سکس و ممنوعیت های موجود در ایران به تصویر می کشد.
عرق سگی به شکلی مستندگونه سعی دارد برش هایی از زندگی چند جوان را به نمایش درآورد: دختر و پسری نوجوان به دنبال مکانی برای با هم بودن می گردند، دختری جوان با مردی متاهل رابطه دارد، عده ای جوان مشروبشان تمام شده و به دنبال پیدا کردن ویسکی یا حداقل عرق سگی هستند و …
دیگر فیلم ایرانی جشنواره امسال، دیگری نام داشت به کارگردانی مهدی رحمانی و با بازی مریلا زارعی، که قصه زندگی زنی جوان با پسرش در یک روستا را تصویر می کند که سنت ها و باورهای حاکم، زندگی این زن شوهر از دست داده را شدیداً تحت تاثیر قرار می دهد.
جشنواره فیلم گوتنبرگ هر سال در ماه های ژانویه و فوریه به مدت ده روز در شهر گوتنبرگ سوئد برگزار می شود.