حضور جعفر والی و همایون ارشادی  در میان علاقمندان به سینما 


جشنواره فرهنگی و هنری تیرگان سر انجام پس از چهار روز تلاش  شبانه روزی دست اندرکاران و داوطلبان و استقبال  ایرانیان و غیر ایرانیان داخل و خارج از کانادا روز یکشنبه ۲۰ جولای پایان یافت. به طور حتم تیرگان نیز همانند همه جشنواره ها و مراسمی که در سراسر دنیا برگزار می شود دارای کاستی ها و ضعفها یی بوده  و نقصهایی هم داشته است. اما جدا از هرگونه پیشداوری و قضاوت غیر منصفانه باید گفت که فستیوالهایی نو پا از این دست و آنهم در این ابعاد در جامعه ایرانی مهاجر در خارج از کشور نمی تواند بی عیب باشد. اما آیا این دلیل می شود که نقاط قوت و ویژگیهای این نوع  رویدادهای فرهنگی و هنری را نادیده گرفت؟ به هرحال من حق دارم به سهم خودم و به عنوان یکی از دعوت شدگان به همکاری در بخش سینما توضیحاتی درباره این بخش  از ابتدا تا پایان جشنواره بدهم تا شاید جواب برخی از پرسشها و یا بعضا  ایرادهایی که  از سوی تنی چند از علاقمندان به بخش سینما صورت گرفته را توانسته باشم پاسخ دهم و یا به نوعی رفع شبهه بشود. البته من این نکات را به سهم خودم و به عنوان عضوی از کمیته سینما ذکر می کنم و  لزوما دیدگاه  خانم دلزنده مسئول این بخش نمی تواند باشد. اما اینها تنها در جهت شرح چگونگی شکل گیری و برگزاری سینما در تیرگان است. 

چند ماه قبل از شروع فستیوال از طریق آقای فاریا شاکر و خانم ماریا صبای مقدم از برگزاری فستیوال مطلع شدم و پس از آن از سوی هیئت برگزار کننده برای همکاری در بخش سینما و ادبیات دعوت شدم.  بخش سینما  فعالیت خود را  بر اساس سیاستهای فستیوال که   هدف  را برگزاری یک جشن فرهنگی و هنری مستقل و صرفا در جهت شناساندن فرهنگ و هنر  و هنرمندان ایرانی  به ایرانیان و غیر ایرانیان  خارج از کشوراعلام کرده بود،  آغاز کرد. یکی از نکات مهم در مورد انتخاب کارگردانان و بازیگران سینما برای شرکت در تیرگان بیشتر بر اساس میزان معروفیت آنها از لحاظ جذب مخاطب بود.  از ابتدای فعالیت بخش سینما تا مهلت پایانی برای اعلام اسامی هنرمندان این بخش ما با انتخاب ها و به ناچار جایگزین کردنهای متعددی  روبرو شدیم که شرح خواهم داد.  عباس کیا رستمی، رخشان بنی اعتماد، ناصر تقوایی، داریوش مهرجویی، ایرج کریمی ، اصغر فرهادی ،  خسرو سینایی، مهران مدیری، گلشیفته فراهانی  و همایون ارشادی نامهایی بودند که در سایت رسمی تیرگان به چشم خوردند. لازم به تذکر است  که تمام هنرمندان نامبرده حضور خود در فستیوال را تایید کرده بودند اما  طبیعی است که طی  هشت ماه مانده به فستیوال اتفاقات زیادی  آنهم در جامعه پر از فراز و نشیب و غیر منتظره  هنری ایران  می تواند مانع از عملی کردن قولهای داده شده این هنرمندان بشود.  ذکر چند مورد می تواند شاهد این مدعا باشد. داریوش مهرجویی به خاطر همزمانی فستیوال تیرگان با هفته فیلمی که در ارمنستان برای او و با مدیرت آتوم اگویان کارگردان نامدار کانادا و حضور ویم وندرس فیلمساز مشهور آلمانی  برگزار میشد از شرکت در تیرگان عذر خواهی کرد و همایون ارشادی بازیگر اصلی فیلم درخت گلابی را جایگزین خود کرد. رخشان بنی اعتماد نیز درست همزمان با تیرگان در فستیوالی که در لندن برگزار میشد و  دکترای افتخاری را به او اعطا می کرد از حضور در تیرگان باز ماند. اصغر فرهادی با مشکل ویزا مواجه شد و ناصر تقوایی درست به هنگام اقدام برای اخذ ویزا متوجه مفقود شدن پاسپورت خود گردید که خود یک پروسه طولانی دارد….

هریک از این هنرمندان برای عدم حضور خود دلیل خاصی داشتند. یا مشکلات شخصی بود و یا شبیه به آنچه که شرح داده شد که اینها  از اختیار برگزار کنندگان فستیوال خارج بود.  اما  نکته دیگر که سئوالاتی را برانگیخت انتخاب فیلمها بود. بعضی ها می گفتند چرا فیلمهای قدیمی. برای آگاهی این دوستان باید اشاره کنم که تمام فیلمها به در خواست کارگردانان آن فیلمها تعیین شده بود و چون این انتخاب حق طبیعی آنها بود از حیطه اعضای بخش سینما نیز خارج بود. برای مثال اگر قرار بود من شخصا انتخاب کنم  از کارهای مهرجویی هامون را و از کارهای  رخشان بنی اعتماد  روسری آبی  و از کارهای تقوایی کاغذ بی خط را به دلایل شخصی انتخاب می کردم اما گذشته از این که تصمیم گیری گروهی بود همانطور که اشاره کردم انتخاب فیلمها از اختیار کمیته فیلم خارج بود.  نکته بعدی اعتراض تنی چند به نسخه پخش شده فیلم درخت گلابی بود که  دارای کیفیت خوبی نبود  و دلیل آن را هم خانم ستاره دلزنده مسئول بخش فیلم در جلسه پرسش و پاسخ توضیح دادند که به خاطر عدم همکاری بنیاد فارابی در ارسال این فیلم  و بلاتکلیف نگه داشتن او در تهیه نسخه مناسب تر در زمان مناسب  بوده است.  اما نکته جالب در این قسمت این بود که همایون ارشادی بازیگر نقش اول فیلم درخت گلابی  پس از عذر خواهی از تماشاگران به خاطر کیفیت نامناسب فیلم  از اینکه بیشتر حاضران تا آخر فیلم و جلسه پرسش و پاسخ ماندند تشکر کرد و در ادامه گفت همین قدر که فستیوال این قدر زنده است و این همه  ایرانی و غیر ایرانی را با زحمات دو ساله گرد هم جمع کرده  باید خیلی قدردان بود و  کیفیت نامناسب یک فیلم در مقابل این همه زحمت اصلا  به چشم نمی آید.  در کل بخش سینما روز شنبه ۱۹ جولای  با نمایش دو مستند از خسرو سینایی به نامهای آوازهای سکوت و  گفتگو با سایه  و مستند جاده های کیارستمی آغاز شد. در ادامه و در همین روز فیلم درخت گلابی ساخته داریوش مهرجویی به نمایش در آمد که در آخر همایون ارشادی میان تماشاگران حضور یافت و به سئوالات آنها پاسخ داد. آخرین فیلم  روز شنبه خون بازی ساخته رخشان بنی اعتماد بود و متعاقب آن نیز مستند نیم ساعته ای از گفت و گوی  عارف محمدی با ناصر تقوایی تحت عنوان سینمای جشنواره ای یا روشنفکری و سانسور در ایران  پخش شد.  روز یکشنبه ۲۰ جولای  ابتدا فیلم چهارشنبه سوری کار اصغر فرهادی و پس از آن نیز ناخدا خورشید ساخته ناصر تقوایی  به نمایش در آمد. جعفر والی هنرمند ارزشمند و از بازیگران فیلم ناخدا خورشید  پس از نمایش فیلم به ذکر خاطراتی درباره نحوه ساخت فیلم و کار با تقوایی پرداخت.  بخش سینما با  اینکه چند فیلم بدون حضور عوامل آنها به نمایش در آمد از استقبال خوبی برخوردار شد و این گونه به کار خود پایان داد.  امیدواریم که جشنواره هایی از این دست در سالهای آتی و  توسط همه علاقمندان به فرهنگ و هنر در نقاط مختلف کنادا و سایر کشورها با نیات مثبت و سازنده برگزار شود. شخصا از تمام کسانی که چه به عنوان دست اندرکاران اصلی و چه به عنوان داوطلب  در برگزاری این فستیوال زحمت کشیدند قدر دانی میکنم.