شهروند ـ آرش عزیزی:
ایران و کانادا در مراسم اسکار شاخ به شاخ میشوند
اسکار امسال برای ایرانی-کاناداییها حسابی دیدن خواهد داشت!سهشنبهی این هفته فهرست نامزدهای اسکار، که از معتبرترین جوایز سینمایی جهان به شمار میرود، اعلام شد و حدس بزنید پنج کشوری که امسال نامزد جایزهی بهترین فیلم خارجیزبان هستند از چه قرارند: بلژیک، لهستان، اسرائیل و البته ایران و کانادا!
«جدایی نادر از سیمین» ساختهی اصغر فرهادی که با فتح جایزهی بهترین فیلم خارجیزبان در گلدن گلوب حسابی سر زبانها افتاده است موفق شد برای دومین بار در تاریخ سینمای ایران در فهرست نامزدهای نهایی جایزهی اسکار قرار بگیرد. این فیلم نه تنها نامزد جایزهی بهترین فیلم خارجیزبان شده است که برای اولین بار در تاریخ سینمای ایران نامزد جایزهای دیگر (بهترین فیلمنامهی اصل) نیز شده است.
و اما نمایندهی کانادا، «مسیو لازار» ساختهی فیلیپ فالاردو، داستان معلم مهاجر الجزایری که به گروهی از کودکان میآموزد چگونه با مرگ برخورد کنند نیز به عنوان یکی از پنج نامزد نهایی انتخاب شده است. تعجبی نیست که این فیلم ساختهی کبک و به زبان فرانسوی است. در واقع در تاریخ سینمای کانادا تقریبا تمام فیلمهایی که این کشور به اسکار ارسال کرده فرانسویزبان بودهاند به جز دو مورد که یکی به زبان بومیان شمالی کشور بود و دیگری («آب» (۲۰۰۵) ) ساختهی دیپا مهتا به هندی.
این ششمین بار است که فیلمی از کانادا به فهرست نهایی نامزدهای بهترین فیلم خارجیزبان راه مییابد گرچه تابه حال تنها یک فیلم فاتح این جایزه شده است.
دیگر نامزدهای امسال در این رشته «Bullhead» داستان جنایی ساختهی مایکل آر راسکام از بلژیک، «پاورقی» داستانی از رقابت پدر و پسر ساختهی جوزف سدار از اسرائیل و «در تاریکی» داستان واقعی فردی لهستانی که در جریان جنگ جهانی دوم، یهودیها را در فاضلاب پنهان میکرد تا از دست نازیها در امان بمانند، ساختهی انیسکا هولند است.
برندگان ۸۴امین سال جوایز اسکار روز ۲۶ فوریه در مراسمی در سالن کداکِ هالیوود اعلام خواهند شد.
گزارش تورنتو استار: تحریمها به ایرانی-کاناداییها آسیب میزند
هفتهی گذشته روزنامهی تورنتو استار گزارشی منتشر کرد که از مضرات تحریمهای اقتصادی کانادا علیه ایران برای شهروندان ایرانی-کانادایی خبر میداد. این گزارش، توسط آلن وودز از دفتر اتاوای این روزنامه نوشته شده بود.
در این گزارش از علیداد مافینظام، از مدیران کنگرهی ایرانیان کانادا، نقل قول شده است که: «مساله در اینجا آثار جنبی ناخواسته و ضررهای جنبی است که مردم میخورند و اینها کسانی هستند که دقیقا به این دلیل به اینجا آمدهاند که نمیخواهند با این آدمها در تهران روبرو شوند.»
دو زن ایرانی که تصویرشان زینتبخش این گزارش شده است ملوک داسیان و ماهمنیر مشیری به ترتیب ۶۷ و ۷۵ ساله و ساکن ریچموند هیل هستند. آنها با فرزندان و دو نوهی ۹ و ۷ سالهی خود به کانادا آمدهاند و بخش مهمی از درآمدشان از ایران میآید و اکنون در اثر پایین آمدن ارزش ارز ایران نصف شده است. مشیری که آپارتمان خود را در ایران کرایه میدهد قبلا ماهی ۴۰۰ دلار اجاره میگرفت اما این مبلغ اکنون به تنها ۲۲۰ دلار کاهش یافته است. داسیان نیز حقوق بازنشستگیاش را از ایران میگیرد که زمانی ۵۰۰ دلار میشد و اکنون به ۲۶۰ دلار کاهش یافته.
شیرین به خبرنگار استار می گوید: «دولت اینجا میخواهد بر دولت ایران فشار بیاورد، اما این فشاری به دولت ایران نیست. فشار بر مردم ایران است.»
در ادامهی گزارش میخوانیم، تازه کسانی مثل مشیری و داسیان شانس آوردهاند که هنوز میتوانند پولی دریافت کنند. دانشجویان ایرانی از اقبال کمتری برخوردارند چرا که با وجود تحریمهای بانکی اصلا نمیتوانند از خانوادهشان پولی دریافت کنند.
سومین گروه ایرانیانی که از تحریمها ضربه میخورند ایرانیان ثروتمندی هستند که میخواهند به عنوان سرمایهگذار به کانادا بیایند. کسانی که حداقل ۱/۶ میلیون دلار پول دارند و حاضر به سرمایهگذاری ۸۰۰ هزار دلار به عنوان شرط مهاجرت به کانادا هستند.
اما روند مهاجرت کسانی که قبلا برای این کار اقدام کرده بودند متوقف شده است چرا که بانکهای کانادا دیگر اجازهی اعطای وام به ایرانیان را ندارند. وزارت مهاجرت کبک هم فعلا برنامهای که در این زمینه داشت متوقف کرده است و منتظر است تا اتاوا قوانین را مشخص کند. در عین حال کانادا میلیونها دلار سرمایه را از دست میدهد و کسانی را از ورود به کشور باز میدارد که میتوانند شغلهای جدید ایجاد کنند.
وینست ولایی، وکیل مهاجرت از مونترال، در گفتگو با استار گفته افراد میتوانند تقاضای جوازی از دولت فدرال کنند که آنها را از این تحریمها مستثنا سازد. اما افزوده وزارت امور خارجه قوانین و مقررات مربوطه را به درستی اعلام نکرده است.
سخنگوی جان برد، وزارت امور خارجه، با اشاره به «درافزودههای گرانبهای» ایرانیان به کانادا گفت سازمان متبوعش دنبال راهحلی برای این مشکل است.
علیداد مافینظام نیز با اشاره به گنگی در قوانین گفته دفتری یا حداقل یک مقام مشخص در اتاوا باید مسئول پاسخ به گنگیهای موجود در این زمینه شود. او در ضمن میگوید اتاوا باید یک بانک را برای پرداختن به معاملات مالی قانونی بین دو کشور مشخص کند. او افزوده:»اگر میدانستند سیاست دولت ما، کانادا، مشخصا چیست، آنرا میپذیرفتند.»
مناظرهی رادیوی سی بی سی در مورد آثار تحریمها
برنامهی محبوب مت گالووی در رادیوی سی بی سی با عنوان «مترو مورنینگ» صبح دوشنبه، ۲۳ ژانویه، میزگردی در مورد آثار تحریمهای اقتصادی برگزار کرد. سیما سحر زرهی مسئول بخش انگلیسی شهروند، و علیداد مافینظام، از مدیران کنگره ایرانیان کانادا و رئیس شورای آسیای غربی، در این میزگرد حضور داشتند و نظرات خود را مطرح کردند.
این گفت وگوی کوتاه را در لینک زیر بشنوید:
مصاحبه با سیماسحر زرهی و علیداد مافی نظام در برنامه مترو مورنینگ سی بی سی
خطر مرگ برای سعید ملکپور
خبر نگرانکنندهی حکم دیوان عالی ایران در تایید حکم اعدام سعید ملکپور، مقیم دائم کانادا، که محکوم به ادارهی وبسایتی «مستهجن» شده است، هفتهی پیش در رسانهها مطرح شد. خبرگزاری فرانسه در مونترال این خبر را به نقل از شادی صدر، وکیل و فعال حقوق بشر، گزارش کرد. صدر، که مقیم بریتانیا است، گفت: «من دو روز قبل با خواهرش صحبت کردم و او به من گفت به گفتهی یکی از شاخههای دیوان عالی مجازات اعدام تایید شده است. از الان به بعد هر لحظه میتواند اجرا شود.»
در این گزارش ماجرای ملکپور، مهندس کامپیوتر ۳۶ ساله، را که در دسامبر ۲۰۱۰ به اعدام محکوم شد میخوانیم.
دولت کانادا به این حکم اعتراض کرده و در تابستان ۲۰۱۱ خبر لغو آن توسط دیوان عالی ایران به گوش میرسید.
طرفداران ملکپور میگویند او برنامهای ساخته که اجازهی ارسال عکس به اینترنت را میدهد و خبر نداشته که از آن برای چه منظوری استفاده میشود. او از سال ۲۰۰۴ در ریچموند هیلِ کانادا زندگی میکرد و در سال ۲۰۰۸ که از پدر رو به مرگش در ایران دیدار میکرد دستگیر شد.
در گزارش میخوانیم که علاوه بر دولت کانادا گروههایی مثل عفو بینالملل و «گروه بینپارلمانی برای حقوق بشر در ایران» (به رهبری ایروین کاتلر، نمایندهی لیبرال مجلس عوام) خواهان آزادی ملکپور شدهاند.
خبر آقای ملکپور در رسانههای متعدد دیگری نیز مطرح شده است از جمله تورنتو استار که به اعتراضات علیه این حکم اشاره کرده است.
نماینده لیبرال: ایران برای تحریک به نفرت با حمایت دولتی، پاسخگو باشد
ایروین کاتلر، نمایندهی لیبرال مجلس و وزیر سابق دادگستری، این هفته مطلبی در نشریهی ِ «الگهماینر» به زبان انگلیسی منتشر کرد و به آخرین نمونه از سرکوب بهاییان در ایران اشاره کرد.
کاتلر در آغاز مقالهی خود میگوید: «در آخرین درافزوده به فهرست طویل جنایاتی که رژیم محمود احمدینژاد علیه جامعهی بهایی ایران مرتکب میشود، چند نفر از فارغالتحصیلهای دانشگاههای کانادا دستگیر و به جرم مشارکتشان در موسسهی آموزش عالی بهاییان (ملقب به «دانشگاه علمی آزاد»- آ.ع) دستگیر و حبس شدهاند.»
نمایندهی مجلس کانادا از افراد زیر نام میبرد: نوشین خادم، دارای مدرک فوق لیسانس بیزینس از دانشگاه کارلتون، به چهار سال زندان محکوم شده است؛ کریم رحیمیان و فران حسامی، دارای فوق لیسانس مشاوره آموزشی از دانشگاه اتاوا، از ۱۳ سپتامبر تا کنون بدون اعلام جرم دستگیر شدهاند.
کاتلر میافزاید که این دستگیریها نمونهای از مصائب گستردهای است که دولت ایران بر بهاییان خود تحمیل میکند.
او از «دور اخیر تحریمها از سوی آمریکا، انگلیس و کانادا» استقبال میکند اما میافزاید: «تمرکز اصلی این تحریمها خطر هستهای است که از وضعیت حقوق بشر پیشی گرفته و آن را حاشیهای کرده است.».
کاتلر اقدامات بیشتری را پیشنهاد میدهد، از جمله:
– تحریم سپاه پاسداران (سازمانی که محور سرکوب و قتل در ایران است)
– افشای ناقضان حقوق بشر بخصوص مسئولان سرکوب اقلیت بهایی از طریق ممنوعیت مسافرت، مصادرهی اموال و ممنوعیت هرگونه معامله با آن ها
– فراخوان به رهایی هفت رهبر زندانی بهاییان و آموزگاران جامعهی آنها و قطع حملات روزافزون به جمعیت بهایی.
وزیر دادگستری سابق کانادا در پایان میگوید: «ساده بگوییم: جامعهی بینالمللی باید کاری کند تا ایران برای مجرمسازی مداوم و تحریک به نفرت با حمایت دولتی، پاسخگو باشد.»
پنلی در دانشگاه کنکوردیا: آموزش در ایران زیر ضرب است
«آموزش زیر ضرب» (Education Under Fire)… این عنوان تکاندهنده هم عنوان مقالهای در روزنامهی لینکِ دانشگاه کنکوردیا است و هم عنوان گروهی که در مورد حقوق بهاییان در ایران کمپین میکند و هم عنوان فیلمی که این گروه در مورد سرکوب نهادهای آموزشی بهاییان در ایران ساخته است.
در گزارش این روزنامهی مستقل از پنلی میخوانیم که در روز ۱۹ ژانویه توسط انجمن مطالعات بهایی این دانشگاه برگزار شده است.
این روزنامه با دانا حکیمیان، از فعالان بنام جامعهی بهایی، گفتگو کرده است. دانا گفت: «حقوق و آزادیهایی بهاییان اصولا در تمام زمینهها سرکوب میشود. یکی از گروههایی که بخصوص با این مواجه است، دانشجویان هستند.» حکیمیان تاکید کرد که این اوضاع بخصوص به این علت نگرانکننده است که بهاییان سنتا جایگاه اجتماعی و مذهبی والایی برای آموزش قائلند. در پنل روز ۱۹ ژانویه دکتر فرانک چاک، استاد دانشگاه کنکوردیا (و مدیر «موسسهی مونترال برای نسلکشی و نقض حقوق بشر») سخنرانی کرد. به گزارش لینک، او مصائب بهاییان را با سایر کشتارهایی که تبلیغات نفرت انگیز موجب میشود مقایسه کرد «مثل هولوکاست و نسلکشی روآندا.»
تغییر قوانین ویزا به دانشجویان ایرانی کمک کرده
تغییرات بی سر و صدایی که اخیرا در ویزاهای دانشجویی برای دانشجویان خارجی فوق لیسانس و دکترا اعمال شده اکنون به آنها اجازه میدهد هنگام تحصیل در زمینهی کاری خود اشتغال داشته باشند – تغییری که از جمله به بسیاری دانشجویان ایرانی کمک کرده است.
روزنامهی کالگری هرالد در غرب کشور گزارش در موردی یکی از این دانشجویان ایرانی که از این قوانین جدید بهره برده منتشر کرد.
در این گزارش داستان حمید عمران را میخوانیم. این دانشجوی دکترای مهندسی ساختاری در دانشگاه کالگری اخیرا توسط شرکت مهندسی استانتک (Stantec Consulting Ltd.) در ادمونتون به استخدام درآمده است. او که در سال ۲۰۰۸ برای تحصیل به کانادا آمد به خبرنگار این روزنامه گفته پس از دو سال و نیم تحصیل، بودجهی دریافتی او ته کشیده بود و این بود که پارسال دنبال شغل در زمینهی کاری خودش رفت و متوجه شد که با توجه به قوانین جدید اجازهی کار خواهد داشت و تازه میتواند پس از پایان تحصیل تقاضای ویزای کاری سه ساله و سپس اقامت دائم هم بکند.
گزارش روزنامه با کارفرمای آقای عمران نیز مصاحبه کرده و او گفته با پیدا کردن دانشجویان خارجی مثل عمران شرکتها میتوانند از فرصتهای بهینه استفاده کنند.
گلوب اند میل: سکینه آشتیانی را نکشید
روزنامهی سراسری گلوب اند میل جمعهی هفتهی گذشته سرمقالهای منتشر کرد و از جامعهی بینالمللی خواست با فشار بر دولت ایران جلوی اجرای حکم اعدام برای سکینه محمدی آشتیانی، که به قتل شوهر خود متهم است، بگیرد.
سکینه پیش از این به سنگسار متهم بود و پروندهاش شهرتی جهانی یافت اما طبق آخرین اخبار این مادر دو فرزند قرار است به جای سنگسار با اعدام به کام مرگ فرستاده شود.
گلوب اند میل اشاره میکند که پس گرفتن حکم سنگسار در وهلهی اول تنها با فشار کانادا، اتحادیهی اروپا و سایر کشورها به دست آمده. در این سرمقاله میخوانیم: «واتیکان تقاضای بخشش کرده. برزیل پناهندگی پیشنهاد داده. این آخرین تحول به برآشفتگی چندانی نیانجامیده. اما باید بیانجامد.»
در این مقاله در ضمن به نامهی لورین هارپر، همسر نخستوزیر کانادا و هدر رایسمن، مدیر کل شرکت ایندیگو، به احمدینژاد در اعتراض به این حکم اشاره شده است. در ضمن میخوانیم که لورنس کنون، وزیر وقت امور خارجهی دولت هارپر، نیز اعتراض خود در این زمینه را به گوش مقامات ایران رساند.
وزیر خارجهی هارپر: عدم تحمل مذهبی در ایران از همهجا بیشتر است
جان برد، وزیر امور خارجهی دولت محافظهکار هارپر، در سخنرانیای در لندنِ انگلستان به مسالهی حقوق بشر در سراسر جهان پرداخت. در بخشی از این سخنرانی او به سرکوب مذهبی اشاره کرد و دو کشور ایران و چین را بیش از همه در این زمینه مطرح کرد.
متن از پیش آمادهی سخنرانی او میگوید: «عدم تحمل مذهبی در هیچ کجای دنیا مثل ایران حاضر نیست. بهاییان و مسیحیان تنها به جرم باورهای خود مرتبا به مرگ و شکنجه تهدید میشوند.» برد به نیجریه و مصر نیز اشاره کرد.
فعال ضدجنگ: حرف های هارپر راجع به ایران نگرانکننده است
درک اوکیف، نویسنده و فعال ضدجنگ مقیم ونکوور و یکی از روسای «ائتلاف صلح کانادا» هفتهی گذشته ی مقالهای در وبسایت ونکووری «استریت دات کام» (Straight.com) منتشر کرد و در آن از خطر جنگافروزی دولت محافظهکار استفن هارپر علیه ایران خبر داد. اوکیف به گفتگوی استفن هارپر با شبکهی سی بی سی اشاره کرد که نخستوزیر در آن خطر جنگی جدید در خاورمیانه را به تلاش خود برای لولهکشیهای جدید برای صدور نفت خام آلبرتا متصل کرد.
او میافزاید:«نخستوزیر مدتها است که در مورد ایران هراسافکنی میکند و مدام ایران را بزرگترین تهدید برای صلح جهانی مینامد.» این فعال ضدجنگ میگوید هارپر در این سخنرانی حتی از این هم فراتر رفته است و گفته نه تنها مطمئن است که ایران در حال ساخت سلاحهای هستهای است که به نظر او این رژیم از استفاده از آن ها هم ابایی نخواهد داشت.
این فعال ضدجنگ در ادامه میگوید: «هیچ شواهدی نیست که از این ادعای هارپر حمایت کند و در نتیجه حیرتآور است که شاهد واکنشی بلند و برآشفته از سوی صداهای اپوزیسیون در سیاست کانادا نبودهایم. هارپر مدعی است که ایران او را «میترساند.» در واقع اما این سیاست خارجی هارپر است که باید تمام ما را بترساند.»
اوکیف آنگاه اشارهی مختصری به سال ۲۰۰۳ و حملهی آمریکا به عراق داشته است. هارپر، که در آن هنگام رهبر اپوزیسیون بود در مخالفت با تصمیم دولت لیبرال برای عدم شرکت در جنگ با عراق، گفت کانادا باید از حملهی جورج دبلیو بوش به خاورمیانه دفاع کند. نخستوزیر محافظهکار البته بعدها حرفش را پس گرفت! اوکیف میگوید حرفهای اخیر او نشان میدهد که آن «پس گرفتن» تنها به خاطر مخالفت وسیع و ۸۰ درصدی مردم کانادا با جنگ بوده است.
در پایان این مقاله میخوانیم: «کلمات جنگندهی هارپر علیه ایران باید فراخوانی به عمل برای اکثریت عظیم مردم کانادا که مخالف جنگ علیه عراق بودند باشد. اوضاع امروز خیلی از سال ۲۰۰۳ تفاوت کرده اما خطر آن کمتر نشده. در واقع تقریبا تضمین شده است که جنگ علیه ایران کل منطقه و البته اقتصاد شکنندهی جهانی را بیثبات میکند. هر چه از ماهیت غیرمسئولانهی حرفهای هارپر بگوییم کم گفتهایم. همهی کسانی که در کانادا برای توقف هارپر تلاش میکنند باید علیه این حرکت دیوانهوار به سوی جنگ با ایران سخن گویند.»
ایرانیتباری که قربانی پلیس مونترال شد: «افشای دلایل واقعی»
سه فعال اجتماعی شهر مونترال هفتهی گذشته مقالهای نوشتند و به «افشای دلایل واقعی» کشته شدن فرشاد محمدی، مهاجر ایرانیتبار بیخانمان این شهر که به ضرب گلولههای پلیس از پای در آمد، پرداختند. این مقاله ابتدا با حذف بسیاری قطعات آن در دو روزنامهی انگلیسی و فرانسوی گزت و له دوآر به چاپ رسید، اما نسخهی کامل و دست نخوردهی آن توسط مدیا کوآپ، رسانهای مستقل، منتشر شد.
سه نویسندهی این مقالهی مفصل از این قرارند: آن ماری گالانت، پرستار و فعال عدالت برای مهاجرین از گروه «همبستگی فرای مرزها»؛ رابین مینارد، نویسنده و فعال، بخشی از کارزار «هیچ کس غیرقانونی نیست»؛ و سمیر شاهین-حسین فعال ضدسرمایهداری و ضداستبداد که او هم بخشی از کارزار «هیچ کس غیر قانونی نیست» است.
نویسندگان در مقالهی خود به این اشاره میکنند که ماجرای کشتن محمدی توجه خیلیها را به خود جلب کرده است «حتی سیاستمداران فرصتطلب مثل جراد ترمبلی، شهردار مونترال.» اما آنها با اشاره به ریاکاری کسانی مثل ترمبلی «که کلی تلاش کرده تا دست به انتقاد از استفادهی وقیحانه از خشونت پلیس در کشتن محمدی نزند» سعی کردهاند به دلایل واقعی و بنیادین سرنوشت محمدی و بسیاری بیخانمانهای دیگر در شهر مونترال بپردازند: سرمایهداری، مرزها، نقش پلیس، فقر…
در انتهای این مقاله میخوانیم: «در پرتوی مرگ فرشاد محمدی نمیتوانیم وجود بیعدالتیهای وقیح را رد کنیم: فقر، بیخانمانی، حبس و دیپورت، هدفگیری و مجرمسازی از جوامع حاشیهای و همچنین خشونت پلیس و بیعواقب بودن آن. باید با تمام اینها مخالفت کرد و به آنها خاتمه داد.»