شهروند ۱۲۳۴  پنجشنبه ۱۸ جون  ۲۰۰۹

روز ۲۲ خرداد برابر با ۱۲ ژوئن ۲۰۰۹ روز نمایش مسخره و شعبده بازی رژیم جمهوری اسلامی تحت عنوان  انتخابات ریاست جمهوری بود. به همین دلیل سفارت جمهوری اسلامی در اتاوا مرکز این مارگیری شده بود. حوالی ساعت ۱۰ صبح جلوی لانه جاسوسی رژیم بودیم. تعداد دیگری از مخالفان رژیم نیز با پلاکاردها و بنرهای خود در آنجا جمع شده بودند.

در سمت دیگر خیابان نیز تعدادی از افراد متوهم به رژیم برای دادن رأی تجمع کرده بودند.

ما بنرها و پلاکاردهای حاوی عکسهایی از جنایات رژیم را در دست گرفته و با دادن شعارهای انقلابی به افشا و محکوم کردن رژیم پرداختیم.

رفته رفته جمعیت هر دو سوی خیابان زیادتر می شدند. امسال تعداد رأی دهندگان نسبت به ۴ سال پیش خیلی بیشتر بود. متأسفانه این موضوع نشان دهنده توهم دانشجویان ایرانی مقیم کانادا (که تعداد بیشتری از آنها در چند سال اخیر به کانادا آمده اند) نسبت به ماهیت رژیم است.

من به جلوی صف رأی دهندگان رفتم و با برخی از آنها به گفتگو پرداختم. بیشتر آنها می گفتند که هدفشان این است که احمدی نژاد دوباره انتخاب نشود. من برایشان توضیح می دادم که “در شرایطی که خامنه ای جلاد اعلام کرده که رأی شما رأی به نظام و حکومت اسلامی است، در واقع شما در خیمه شب بازی رژیم شرکت می کنید که سودش هم به نفع خامنه ای و دارودسته اش است. و آنان هر که را بخواهند از صندوقهای مارگیری اشان بیرون می آورند. مطمئن باشید رأی شما تأثیری نخواهد داشت.”

و بعد جلوی صف ایستادم و با صدای بلند پرسیدم که آیا کسی برای رأی دادن به احمدی نژاد آمده؟ هیچکس جواب مثبت نداد. تقریبأ همه برای رأی دادن به موسوی یا کروبی آمده بودند.

متأسفانه جوانان متوهمی که برای رأی دادن آمده بودند مصرانه بر این باور بودند که می توانند با رأی شان تغییری در وضعیت اجتماعی ایران ایجاد کنند. ترفندهای رژیم برای داغ کردن تنور انتخابات کار خودش را کرده بود.

در سمت دیگر خیابان ایرانیان مخالف رژیم جمع شده بودند و در میان آنها تعدادی از فعالان سیاسی با شعارهای خود خواهان سرنگونی انقلابی رژیم بودند و شعار می دادند: زندانی سیاسی آزاد باید گردد. حکومت ضد زن، سرنگون سرنگون. رأی ما آزادی. رأی ما نابودی جمهوری اسلامی.

مزدوران جمهوری اسلامی با لباس شخصی جلوی در سفارت می پلکیدند و چند نفر از آنها نیز قصد حمله به ما را کردند که توسط پلیس جلوی آنها گرفته شد و ۲نفر از آنها نیز دستگیر شدند.

خانواده های مزدوران رژیم (کارکنان سفارت و زنان و دختران آنها که بدون حجاب ـ و اتفاقاً با لباسها و رفتار زننده) نیز جلوی سفارت تجمع کرده و از دیدن ما خیلی خشمگین شده بودند و به ما فحشهای رکیک می دادند و چندین بار قصد حمله به ما را داشتند.

این مسائل باید مورد توجه کسانی قرار بگیرد که خدای زمینی رژیم (یعنی طبقه سرمایه دار که سران رژیم و وابستگان آن جزو این طبقه هستند، و اربابان امپریالیست آنها) را نمی بینند و تصور می کنند خدایان سران رژیم در آسمانها هستند.

اکنون (۱۳ ژوئن- یک روز پس از آن نمایش مسخره) رژیم اعلام کرده که احمدی نژاد با ۲۴ میلیون رأی برنده این نمایش انتخاباتی است. مردم و جوانان به تنگ آمده میهنمان با فرو کردن دست خود در لانه این مار زهرآگین بار دیگر از طرف این جلادان گزیده شدند. و امیدهای واهی (که به اشتباه و متوهمانه) به این رژیم و انجام اصلاحات در آن پیدا کرده بودند نقش بر آب شد. امروز خشم فروخورده مردم آنها را به خیابانها کشانده و اخبار رسیده از خیابانهای تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران حاکی از شورشهای جوانان و درگیری های گسترده آنان با نیروهای سرکوبگر رژیم می باشد. این نمایش انتخاباتی بار دیگر ثابت کرد که  حتی تحقق ابتدایی ترین خواسته های مردم میهنمان  تنها و تنها با سرنگونی کامل این رژیم جنایتکار امکان پذیر است.

 

۱۳ ژوئن ۲۰۰۹