هادی وقفی
بلاتکلیف بودن طرح “هدفمند کردن یارانه ها” همچنان ادامه دارد. احمدی نژاد می گوید طرح تصویب شده مجلس (یعنی اختصاص بیست هزار میلیارد تومان از رهگذر قطع سوبسیدها و یارانه های دولتی به برخی کالاهای اساسی مردم به درآمدهای دولت) اجرا نشدنی است و مجلس اسلامی بر این عقیده است که مخالفتش با خواست چهل هزار میلیارد تومان دولت، مانع تورم شدید و افسارگسیخته در سال ۸۹ می شود. خلاصه کلام اینکه مجلس اصولگرای اسلامی تمام توان و نیروی خود را بکار بسته تا به احمدی نژاد و دار و دسته اش بفهماند که عملی شدن خواست دولت، شوک ناگهانی و نهایی را ــ در واقع ــ هم به مردم و هم به خود حکومت وارد آورده و چیزی از جمهوری اسلامی باقی نخواهد گذاشت و اینکه اجرای چنین طرحی در شرایطی که حکومت هنوز تکلیف خود را با انقلاب مردم روشن نساخته، چیزی شبیه دیوانگی محض است و هم اکنون، مجلسیان “احمد توکلی” را به عنوان اقتصاددان به اصطلاح باسوادی که به مکتب های اقتصادی مختلف سرمایه داری آشناست و نقش مشاوره اقتصادی را در دولت های مختلف جمهوری اسلامی بر عهده داشته است، به همراه چند نفر دیگر راهی کمیته مشترک با دولت کرده اند تا بالاخره به وضعیت پا در هوای “هدفمند کردن یارانه ها” پایان دهند.
احمد توکلی که دوستان و هم پالکی هایش در دم و دستگاه غارت و سرکوب جمهوری اسلامی از او با نام “اقتصاددان برجسته” یاد می کنند، اخیرا در همین زمینه مصاحبه ای داشته است برای به اصطلاح تحلیل سیاست های اقتصادی دولت نهم و دهم احمدی نژاد. وی در این مصاحبه از دولت انتقاد می کند که گران کردن مستقیم کالاهای اساسی مردم و اعمال چیزی که نامش را “سیاست های قیمتی” گذاشته است، با سایر سیاست های دولت در اداره اقتصاد در “تناقض” است و توضیح می دهد که مثلا توزیع سهام عدالت (یکی از شعارهای احمدی نژاد) با خصوصی سازی “نئوکلاسیک” جور نیست و سهام عدالت از مدل اقتصاد بازار آزاد درنمی آید و بر عکس، دولت با اصرار در اجرای طرح “هدفمند کردن یارانه ها” ــ و در واقع زدن از خدمات عمومی و گرانی و ایجاد تورم ــ کاملا مدل اقتصاد بازار آزاد و صندوق بین المللی پول را پذیرفته است و غیره.
روشن است که زندگی و معیشت مردم و برخورداری شان از حداقل حقوق انسانی هیچ ربطی به چرندیات این “اقتصاددان برجسته” و دانش آموخته رشته اقتصاد در دانشگاه “ناتینگهام” انگلستان در تقسیم سیاست های اقتصادی دولت به “سیاست های قیمتی” و “سیاست های غیر قیمتی” ــ که در هر حال هر کوفت و زهرماری که باشند نتیجه و هدفشان فقط تحمیل فقر و خانه خرابی بیشتر به مردم است ــ ندارد. احمد توکلی به خوبی می داند ــ و با اینهمه خود را به نفهمی زده است ــ که در شرایط امروز ایران، ابتدایی ترین تحلیل و ارزیابی سیاسی و اقتصادی اساسا بدون اشاره به نقش مردم امکانپذیر نیست. اینکه مردم ایران حکومت اسلامی و مذهبی نمی خواهند و عزم جزم کرده اند تا کلیت این بساط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که جمهوری غارت و جنایت مذهبی بر سر مردم برقرار کرده را به زیر بکشند. او همچنین به خوبی می داند که این طرح اساساً جنجال برانگیز شده است به این دلیل که حکومت نمی تواند تکلیف خود را با انقلابی که در خیابان ها جریان دارد، روشن کند. احمد توکلی، احمدی نژاد و خامنه ای و موسوی کروبی و خاتمی و تمام مقامات ریز و درشت حکومت وحشی و مذهبی ایران به خوبی می دانند که پایشان لب گور است و مردم ممکن است حتی فرصت اجرای این طرح ها را هم به این جانیان ندهند. می دانند که پایان دادن به بحرانهای سیاسی و اقتصادی هر روزه برای جمهوری اسلامی کاملا غیرممکن شده و جامعه ایران هردم آماده است تا با باز شدن دوباره کوچکترین شکاف در بدنه حاکمیت، به سراغ این جانیان اسلامی رفته و کارشان را یکسره کند. ضمن آنکه “تناقض”ی که ” احمد توکلی” از آن سخن می گوید، در واقع، جزئی جداناپذیر از کل دم و دستگاه سرمایه است و در مورد ایران، این مشکل و بحران اساسی پیچیده تر و غیرقابل مهارتر است به این دلیل که جمهوری اسلامی قرآن و آیات و روایات مذهبی را وارد سیاست و اقتصاد و زندگی مردم کرده و فقر و بدبختی و سیه روزی را با آن توجیه می کند، بازتولید می کند و به خورد مردم می دهد و دقیقاً به همین علت، بحران اقتصادی ــ در کنار بحران سیاسی و عدم مشروعیت رژیم نزد مردم ــ همواره و از ابتدای روی کار آمدن این حکومت وجود داشته و همواره هم تشدید و تعمیق گشته است. برای غلبه بر این بحرانها، تنها راهی که برای جمهوری اسلامی می توانست وجود داشته باشد، این بوده که اراده خود را با نیروی بسیج و سپاه و در واقع، خشن ترین و وحشی ترین دست پرورده های ساختار مذهبی جمهوری اسلامی، به مردم تحمیل کند و با اینهمه، دیگر پایان کار فرا رسیده است. مردم ایران درصدد این هستند که به “تناقض” جمهوری اسلامی با زندگی، شادی و انسانیت، به قدرت و نیروی خودشان پایان دهند و این پایان، برخلاف رؤیاهایی که “اقتصاددان برجسته” ایران در سر می پروراند، همچنین پایان آلترناتیوها و راه حل های “نئوکنسرواتیسم” و اقتصاد بازار آزاد به همراه تمام سیاست های اقتصادی و اجتماعی شان خواهد بود که تحت نام این چرندیات تلاش کرده اند به مردم جهان قالب کنند. این، پیام انقلاب انسانی مردم ایران است به تمام مردم جهان.