این اولین باری است که سعید شنبهزاده، از هنرمندان برجسته ی موسیقی بوشهری، موسیقی خود را با موسیقی الکترونیک آمیخته و در کلاب اجرا میکند.
شنبهزاده هر بار با ترکیبهای مختلفی از موسیقی به شهر ما ـ تورنتو ـ آمده. از ترکیب سنتی (نی آنبان، تیمپو) تا گروه جاز یا کوارتت کلاسیکال زهی، و این بار هم با موسیقی الکترونیک.
شنبه زاده در پاسخ به این پرسش که آیا این انعطاف در موسیقی بوشهر است که می تواند خود را با انواع موسیقی وفق دهد؟ می گوید:
ـ موسیقی جنوب ایران مثل بقیه موسیقی ها دو نوع مشخصه داره: یکی ریتم و یکی فواصل. یعنی فواصل موسیقی باعث میشه که سبک هر موسیقی معلوم بشه مثل جاز، بلوز، باروک و غیره. تمام اینها ربط دارد به نوع ریتمی که استفاده می کنند و فواصل موسیقی آن. همینطور تم هایی وجود دارد در هر موسیقی که به عنوان شناسنامه ی آن موسیقی هستند.
یکی از علاقه ها یا دغدغههای من اینه که این طعمهایی که وجود دارند رو چگونه با سازهای دیگه، و یا انواع موسیقی های دیگه تلفیق کنیم، یا حتا تلفیق هم نه، نوع تنظیمی که انجام میدیم مثلا با اساس موسیقی جاز باشه، که ممکنه که چنین تنظیمی در موسیقی جنوب ایران هیچ وقت تجربه نشده باشه. این کارو ما تجربه میکنیم. در موسیقی سنتی هم همین حالا مثلا خیلی از تنظیم هایی که انجام میشه ربطی به موسیقی سنتی نداره و تقلیدی از موسیقی غرب میشه که به نظر من این هیچ اشکالی نداره تا آنجایی که به بدنه ی اصلی موسیقی هیچ لطمهای نخوره.
یک نوع کار دیگر هم هست که من خیلی بهش علاقه دارم، که یک سبک دیگر موسیقی، با سازهایی که دارند، با آن طراحی و فواصلی که دارند، از ریتم یک موسیقی دیگر استفاده میکند و یک چیز جدیدی شکل میگیره. چون ریتم روح ملودی هست و تاحالا این کار خیلی کم انجام شده. ولی من تونستم ریتم ها و سازهایی که داخل موسیقی جنوب ایران وجود داشته را وارد سبکهای دیگر موسیقی کنم. این ریتمها هم از نظر حسی و هم موسیقایی شناسنامه دارند و جالبند و میتونند یک حرف نو داشته باشند و بکر هستند.
به نظر شما غیر از ریتم و ملودی و تمی که شما صحبت می کنید، تاثیر فرم در تلفیق چه قدر هست، یعنی مثلا فرم موسیقی مراسم زار جنوب ایران هم در این تلفیق ها شکل میگیره؟ آیا بوی آن مراسم هم دیده میشه در این تلفیقهای جدید، مثلا با موسیقی الکترونیک؟
ـ ببینید دو نوع بحث هست، یکی از نظر تئوریک که ما بخواهیم یک موسیقی رو آنالیز کنیم که ملودیها چطور شکل میگیره، فواصل موسیقی چی هست و غیره. یک طرف دیگر هم هست که اون شخصی یا آن گروه که اجرا میکنه در ذهنشون به یک هدف مشترکی رسیدند. یعنی به جز این که دارند موسیقی را اجرا می کنند می دونند که در چه جهتی دارند اجرا می کنند. مثلا اگر در یک مراسم مذهبی انجام میشه می دونند که این مراسم مذهبی هست، یا وقتی که در عروسی هستند، یعنی از نظر اعتقادی و فلسفی با هم مشترک هستند و به یک احساس مشترک می خواهند برسند. در رابطه با موسیقی ما جدا از این که در یک ارکستر یا گروهی انجام میشه باید از نظر فلسفی هم به یک نقطه مشترکی رسیده باشند که بتونند آن فضایی که میخوان ایجاد کنند و تاثیرگذاری بیشتری داشته باشه. مثل مراسم زار همه ی شرکت کنندهها میدونن که این موسیقی، و این سازها و این شعرها به کجا اینها را باید به کجا برسونه و اگر از نظر تکنیکی و یا صدایی عالی هم باشد ولی آنها رو به مقصد نرسونه، اینجا یک اشکالی هست.
حالا در این موضوع که من همیشه خودم دنبال کردم، با موزیسینهایی که کار میکنم، چه موزیسین جاز، چه سنتی و چه الکترونیک، قبل از همه چیز در مورد فلسفه قطعات باهاشون صحبت میکنم. که مثلا این ملودی فلسفه اش چی هست و مرا به کجا میخواد ببره. اگر ما این فلسفه را بتونیم درک کنیم، به صورت گروهی، دیگر آن موقع چه ساز جنوبی باشد، چه خواننده کلاسیک بخونه، چه جاز بخونه یا در هر سبکی باشه، اگر فلسفه مشترکی رو دنبال کنیم به نظرم یک کار موفقی رو تونستیم انجام بدیم.
پس در آخر نوع اجرای شما را چگونه میشه جمع بندی کرد؟
ـ موسیقی ما موسیقی صحنه است. ما ۸۰ درصد کارمون در روی صحنه هست، من یک موزیسین صحنهای هستم. یعنی۲۰ درصد کار ضبط و استودیو هست. من یک موزیسین استودیو نیستم که با سیستم ضبط و تنظیم و فیلتر و این مسائل درگیر باشم و اصلا مخالفم با این شیوه. من حتا وقتی استودیو میرم به ضبط زنده و ضبطی که با ماشین افکت دستکاری نشه، اعتقاد دارم و بیشتر رو فلسفه ی این تمها کار میکنم.
مثلا همین اجرای تورنتو با مایکل، من میتونم به صورت تئوریک و نظری این موسیقی رو توضیح بدم. اما به جای این که ما بشینیم با هم ساعتها کار کنیم و به نتیجه نرسیم، من نشستم راجع به مسئله “ترانس” و فلسفه این کار صحبت کردم.
البته با موسیقی الکترونیک شاید این تلفیق از همه سخت تر باشه، چون دورترین فضا به این موسیقی ست، اما چون قبلن مایکل رد با موزیسین های دیگری نظیر تانیا تگک که موسیقی قومی کانادا (اینویت) را اجرا می کرد، تجربه داشته، فکر کنم انتخاب خیلی درستی بوده و باید جالب باشه. و آخرین پرسش، چه احساسی داری که دوباره به تورنتو میآیی؟
ـ خوب من خیلی خوشحالم چون همیشه با گرمی و استقبال تورنتویی ها مواجه شده ام. ما واقعا به حمایت مردم نیاز داریم چرا که برای هر برنامه خیلی کار می کنیم و زحمت میکشیم. مثلا برای این برنامه ما ۵-۶ روز زودتر می آییم که تمرین کنیم، و خوب مسلماً خرجها خیلی بالا هستند. مایکل رد فقط به خاطر این کنسرت از ونکوور داره میاد، ولی به خاطر عشقی که به موسیقی داریم این کار رو انجام میدیم. اینطور نیست که کار ما فقط محدود به یک شب اجرا باشد. پشت این یک شب انرژی بسیاری گذاشته می شود. ما نسبت به کارمان با تعهد و مسئولانه برخورد می کنیم و براش هزینه میکنیم. برای تهیه و اجرای یک برنامه خوب پشتوانه مالی لازم است، اما انگیزه ما سود مادی نیست بیشتر علاقه داریم کاری را که هم درخور خودمون باشه و هم درخور مردم اجرا کنیم و تمام تلاش خودمون رو میکنیم.
گفتنی ست اجرای سعید شنبه زاده با همراهی محمود شریکر و مایکل رد از سوی “لینک میوزیک لب” ارائه شده و شنبه ۱۴ مارچ ساعت ۸ شب در Revival Bar واقع در ۷۸۳ خیابان کالج برگزار می شود.
بلیت در کتابفروشی پگاه و سوپر خوراک موجود است. برای اطلاعات بیشتر از تارنمای زیر دیدن کنید:
www.linkmusiclab.com