به بهانه اجرای نمایش دنیای عجیب آقای “میم”
منوچهر نامورازاد از جوانهای قدیم تئاتر ایران است، که در سالهای پیش از انقلاب پس از اتمام تحصیلات دانشکده هنرهای زیبا در تئاترصحنه و تئاتر تلویزیونی و سریال های تلویزیونی فعال بود ، و پس از انقلاب مثل بسیاری مجبور به ترک اجباری وطن شد. نامورآزاد مدت ۳۰ سال است که در فرانسه زندگی می کند و فعالیت تئاتری خود را در فرانسه با گروه های فرانسوی و ایرانی ادامه داده است. با هم مروری خواهیم داشت به این دوران نامورازاد ….
منوچهر نامور آزاد عزیز، خوشحالم که فرصتی پیش آمده که کمی درباره گذشته ها و نیز اجرایی که در تورنتو داری با هم صحبت کنیم .من و بخشی از ایرانیهای هم سن و سال من، ترا خوب می شناسیم. ولی بهتر است برای نسل های جوانتر کمی از خودت بگویی. چگونه و کی وارد تئاتر شدی؟
من هم مثل بسیاری دیگر، سرنوشت حرفه ایم از نوجوانی و از دبیرستان اغاز شد. وقتی در مسابقات هنری دبیرستانهای سراسری کشور، که تابستانها، در اردوی رامسر برگزار می شد، در رشته های فن بیان و تئاتر شرکت کردم و برنده شدم راه آینده ام مشخص شد .
چه سالی بود؟
از سال ۱۳۴۹-۱۳۴۶
یعنی بلافاصله رفتی دانشکده هنرهای زیبا؟
نه پیش از آن که به دانشکده بروم، کارهای زیادی را بروی صحنه بردم. گاه به عنوان بازیگر، گاه به عنوان کارگردان و یا نویسنده نمایش.
یادت هست چه نمایش هائی بود و در کجاها اجرا می کردی؟
(موش ها و آدم ها) جان اشتاین بک ) – ماجرای عجیب ( تنسی ویلیامز ) – افعی طلائی ( علی نصیریان- )شهریار شهر سنگستان ( نوشته خودم ) و بسیاری دیگر ، که در کاخ های جوانان تهران و یا در رشت ، تبریز ، رضائیه ، کرمان و شهر های دیگه که یادم نیست و یا اینکه فکر می کنم در سالهای قبل از ۴۹ در شهرهای دیگری که شاید هنوز کاخ جوانان تاسیس نشده بود .
پس با این حساب یکی از موسسین کاخ جوانان شما بودید؟
نه اصلا ، من جوانی بودم که از امکانات بوجودآمده این اماکن ، برای به روی صحنه بردن نمایش هائم استفاده می کردم .
قبل از این کارها آموزشی برای تئاتر دیده بودی ؟ یا اینکه خودت شخصا اقدام کردی ؟
در سال ۱۳۴۷ وزارت فرهنگ وهنر ، بخش فعالیت های فوق برنامه به سرپرستی آقای خوش نویسان ، یک کلاس آموزش بازیگری دایر کرد . که آقای جمشید شاه محمدی ، تحصیل کرده تئاتر از امریکا ، استاد این کلاس بود . من هم همراه چند نفر از دوستان همکارم ، از سوی آنها انتخاب شده و به این کلاس دعوت شدم . در این کلاس برای اولین بار ، به صورت جدی با روش های تئاتر مدرن اروپائی – امریکائی اشنا شدم . و با همکاری دیگر دوستانم اولین گروه تئاتر آماتور وزرات فرهنگ و هنر را به نام اهورا پایه گذاری کردم . این آموزش مرا برای ورود به دانشگاه آماده کرد .
از دوستان آن دوره کسی مثل شما تئاتر را به عنوان حرفه انتخاب کرد؟
بله ، مثل مهدی علی احمدی و راضیه برومند که هردو نیز فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا هستند، و امروز نیز در ایران همچنان فعال اند .
چه سالی وارد دانشکده هنرهای زیبا شدی و چه تجربه ای از دانشکده کسب کردی؟
در سال ۱۳۵۲ وارد دانشکده هنرهای زیبا شدم و با اطمینان می گویم تمام زی ساخت حرفه ای من در آنجا شکل گرفت. اساتیدی چون دکتر محمد کوثر – پرویز پرورش – حمید سمندریان – دکتر پرویز ممنون – بهرام بیضائی – شمیم بهار و … مرا از طریق تئوری و عملی کار بازیگری یاری دادند .
چه کارهائی را در دوران دانشکده بروی صحنه بردید؟
فهرست وار چند تائی را که به خاطر دارم یاد آوری می کنم. (لورنزاچیو) دوموسه – محمد کوثر- ( جادوگران شهر سیلم) آرتور میلر – محمد کوثر (مرگ پیشه ور) آرتورمیلر – ولی شیراندامی – (بیرون جلوی در) بوخ هلس ـ ارژنگ فرخ پیکر – (دیوار چین) داریوش فرهنگ- (کتک خورده و راضی ) کاسونا – خودم ( و ……
کارهای خارج از دانشگاه و تلویزیونیت کدام ها بودند؟
بیست دقیقه با فرشته ای و متور (دو اثر از نویسنده روسی – فرانک دولتشاهی) – مرگ پیشه ور )آرتور میلر – ولی شیراندامی)- صدا روزنامه صبح تهران (سریالی از محمد بزرگ نیا) – آپارتمان ( سریالی از عزت انتظامی) که این دو سریال اخر با انقلاب برخورد کرد و هرگز پخش نشد.
در سال ۵۸ در سه کار نمایشی شرکت داشتم کتیبه (اخوان ثالث – اسکندری) –حکومت نظامی(سولیناس – محامدی) ـ مرده های بی کفن و دفن (ژان پل سارتر – حمید سمندریان) که هر سه اینها در نیمه راه تعطیل شد .
از چه سالی ترک وطن کردی؟
بهار ۱۳۶۱ بطور غیرقانونی از مرز ترکیه گذشتم . در ۱۹۸۳ وارد فرانسه شدم و تا به امروز شهروند این کشور هستم .
در فرانسه چه کارهائی انجام داده ای؟
از سال ۸۴ دوباره به تئاتر برگشتم، و تا به امروز در این زمینه فعال هستم .نمایش هائی که تا امروز در آن شرکت داشتم. پرواز را بخاطر بسپار (نمایشی شاعرانه به زبان فارسی فرانسه کاری از خودم) – مشاوره با سیمرغ – دنیای عجیب اقای “میم” – مینیاتور ایرانی (فرانسه- فارسی) – اتاق روبرو (فارسی- فرانسه- انگلیسی- رومانی) – پرسش نامه(ابراهیم مکی)– گم (ابراهیم مکی) – تقصیر (فرهاد آئیش- حمید داتشور) که دو اجرای متفاوت فارسی و فرانسه بود – ماجرای شب جمعه در ویلای دکتر ع – طبیب زاده (با دو کارگردانی مختلف ،الیزابت مانس فیلد و منوچهر حسین پور) که انگلیسی – فارسی بود . یاداشت های یک دیوانه (گوگول- حمید دانشور) – خبر مرگ والده خانم -فارسی انگلیسی(سوسن فرخ نیا) . اکثر این کارها در شهرهای مختلف اروپا اجرا شده است . و حالا هم در تورنتو در خدمت شما هستیم .
حالا به این نمایش شما که قرار است در تورنتو اجرا شود بپردازیم .
نحوه ساخت و نگارش این نمایش،کاملا متفاوت است. و همواره در شرایط مختلف سیاسی – اجتماعی ایرانیان داخل و خارج کشور تغییر می کند، این یک نمایش انتقادی – کمدی است که جامعه ایرانیان را بویژه در خارج از کشور با زبان شوخ و گزنده به نقد می گیرد. داستان درباره مردی است مجرد ، در یکی از کشورهای اروپائی و یا امریکائی که منتظر مهمانعزیز و محترمی است . اما حوادث پیش بینی نشده ، این ماجرای ساده را پیچیده و غیر قابل پیش بینی می کند .
در این نمایش شما به تنهائی ایفای نقش می کنید و یا بازیگران دیگری هم با شما هستند؟
در این نمایش یک رقصنده و یک خانم بازیگر مرا همراهی می کنند. و البته در هر شهری از هنرمندان آن شهر دعوت به همکاری می کنم . در تورنتو خانم راژان صلاحی و خانم نسیم لاله با من همکاری دارند .
این نمایش در چه تاریخی و در کجا اجرا می شود ؟
همین شنبه ۱۵ ماه می در سالن کتابخانه نورت یورک ، ساعت ۸ شب بروی صحنه خواهد رفت .
با تشکر از شما و به امید دیدار دنیای عجیب آقای “میم” درشنبه می. سخن ناگفته ای دارید که بخواهید بگویید؟
طبیعی است حمایت هم میهنان ، عامل اصلی موفقیت و پیشرفت کارهای هنری، بویژه در خارج کشور است . با تشکر از تو دوست هنرمندم و نشریه شهروند که این گفت و گو را فراهم کرد .