هرانا – مراسم عزاداری سومین امام شیعیان در شهرهای مختلف ایران در حالی آغاز شده که مانند سالهای گذشته حقوق بسیاری از شهروندان در برگزاری این مراسم نادیده گرفته شده است. بسیاری از شهروندان از سختی رفت و آمد و افزایش ترافیک و سد معبر هیئتهای مذهبی گلهمند هستند و شهروندان دیگر هم از آلودگی صوتی دستههای کوچک و بزرگ شکایت دارند، به خصوص خانوادههایی که در خانه خود از کودکان خردسال، افراد مریض و سالمند نگهداری میکنند. اما در این میان افرادی نیز هستند که تنها به دلیل دگراندیشی فشار روانی زیادی را تحمل میکنند، افرادی که اعتقادی به مذهب رسمی حاکم بر ایران ندارند و در چهار دهه گذشته رسانههای رسمی کشور سعی داشتهاند با هرچه پررنگتر نشان دادن مناسک مذهبی این افراد را به حاشیه برانند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ در ایران در روزهای عادی سال تحت تاثیر تبلیغات ایدئولوژیک شهری هستند. اما در این روزها اندک فضایی که از این تبلیغات در امان ماندهاند نیز توسط هیئتهای مذهبی اشغال شدهاند. از پارکها و محلهای تفریحی تا گوشه و کنار کوچههای فرعی در محلاتی که ساکنین آن به اصطلاح مذهبی نیستند. اکثر تبلیغات بنرها و تابلوهای تبلیغاتی نیز در این روزها به عزاداری محرم تعلق گرفته. در این حالت در ایام عزاداری محرم نه تنها فضایی برای فعالیت اقلیتهای مذهبی و افراد دگراندیش باقی نمیماند بلکه عرصه زندگی نیز بر این افراد سختتر میشود.
بر این اساس با وجود بودجههای سنگینی که در سالهای گذشته از سوی شهرداریهای شهرهای مختلف و دولت برای هیئتهای عزاداری در نظر گرفته شده، این رفتار نقض آشکار حقوق شهروندی اقلیتهای مذهبی به صورت سیستماتیک محسوب میشود. به گزارش خبرگزاران هرانا، برگزاری هیئتهای مذهبی در محلههای ارمنی نشین شاهدی بر این مدعا است. به عنوان مثال، در خیابان ویلای تهران که عموما ساکنین آن ارمنی هستند سه هیئت مذهبی وجود دارد که افراد فعال در آن از ساکنین آن محله نیستند، در محله بارناوای تبریز که آن هم محلهای ارمنینشین است نیز چند هیئت عزاداری بزرگ دیده میشود و در محله جلفا و سنگتراشهای اصفهان که محلههایی هستند که به صورت تاریخی ساکنین آنها از ارامنه هستند تعداد هیئتهای مذهبی آنقدر زیاد است که از نظر یک توریست این محلهها جزو مذهبیترین محلههای اصفهان به نظر میرسند. همین شرایط در خیابان فلسطین تهران که سکونتگاه تعداد زیادی از شهروندان یهودی است نیز به چشم میخورد.
این نکته شاید از سوی شهروندان شیعه ایرانی مساله بزرگی به نظر نرسد اما وقتی با ساکنین غیرشیعه شهرهای مختلف صحبت کنیم به میزان اذیت و آزار روانی که این افراد باید در محرم تحمل کنند آگاه میشویم. نگار یکی از شهروندان غیرشیعهای است که خود را آتئیست میداند در این مورد به گزارشگر هرانا میگوید: “در دو طرف خانه ما هیئت برپا شده برای همین مجبور شدم این ده روز مرخصی بگیرم و به ویلای خانوادگیمان بیایم. اینجا حداقل از سر و صدا و شلوغی دستههای خیابانهای تبریز در امانم. شاید این حرف من را بچههای مسلمان باور نکنند؛ اما حتی نمیتوانم یک دقیقه صدای نوحه و سینهزنی را تحمل کنم. هرچه در تلویزیون و مدرسه و دانشگاه دیدیم کم بود، هر سال به تعداد هیئتهای عزاداری نیز اضافه میشوند. انگار ما که مسلمان و شیعه نیستیم هیچ حقی نداریم، اصلا وجود نداریم.”
آرارات یکی از شهروندان ساکن خیابان اجارهدار در تهران که او نیز از جمله اقلیت های دینی است در این باره به هرانا میگوید: “پیشتر در محله نواب در غرب تهران سکونت داشتیم و به همین دلیل از آنجا نقل مکان کردیم و به خیابان اجارهدار در شرق تهران آمدیم. گفته بودند اینجا آرامش بیشتری دارد اما نداشت؛ تا همین چند سال پیش وضعیت قابل تحمل تر بود؛ اما با توجه به اینکه طی ده سال گذشته تعداد هیئتهای مذهبی چند برابر افزایش داشته و از طرفی مشکلات فراوان اقتصادی گریبان مردم را گرفته کمتر از آنها استقبال میشود، این هیئتها به خریدن وسایل صوتی مدرن، با صداهایی بسیار بلند که باعث آزار شهروندان میشود روی آوردهاند؛ هیئتهایی که هر کدام بین پانزده تا بیست نفر در آن به حمل پرچم، زدن طبل و سینهزنی و زنجیرزنی مشغولاند و یک ماشین نیسان که مداحی بر آن سوار است و چند باند بزرگ برای پخش صدایش روی آن گذاشتهاند جلویشان حرکت میکند. شاید باور نکنید در خیابان ما چه میگذرد و چه وضعیت وحشتناکی برپاست. از بخت بد، ما در خیابانی ساکن هستیم که شاهراهی است برای رسیدن هیئتهای کوچک محلی به میدان امام حسین؛ تقریبا هر پنج دقیقه یک هیئت پانزده تا بیست نفره با صداهای رعبانگیز از خیابان ما رد میشود. صداهای طبل زدن و پخش نوحه از باندهای بزرگ امان ما را بریده است. لحظهای فکر میکنیم گذشتهاند اما به یکباره دستهی بعد از راه میرسد و با صداهای ممتد طبل و صدای مرد نوحهخوان که از باندهای سوار بر نیسان پخش میشود، شیشههای پنجره و دیوارها را به لرزه درمیآورد. دو بار هم رفتم و به مسئولان آنها تذکر دادم اما گفتند کاری از دستمان ساخته نیست، برای امام حسین است و شما هم این مدت شبزندهداری کنید و بیدار باشید ثواب دارد!
یک شب قبل از آغاز محرم همسرم که باردار است در خانه خوابیده بود. به یک باره صدای ممتد طبل پنجرهها را به لرزه درآورد. نمیدانید چطور تنش میلرزید. چطور با این صدا از خواب پریده بود. آن شب از ترس اینکه نکند اتفاقی برای بچهمان که در شکم داشت افتاده باشد به بیمارستان رفتیم. این را هم بگویم که با چه مصیبتی تاکسی توانست از میان ترافیک ایجاد شده این هیئتها رد شود و ما را به بیمارستان برساند. از فردای آن اتفاق وحشتناک، با همسرم به خانه پدرش در جاجرود آمدهایم. میترسیدیم این بار اتفاقی بیفتد و به خاطر جان فرزندمان فرار کردیم”.
در سال گذشته بود که کمک ۵۵ میلیاردی شهرداری سابق تهران به هیئتهای عزاداری خبرساز شد و البته شهرداری فعلی تهران و شورای شهر تاکید کردند که در شهرداری جدید از چنین کمکهایی خبری نیست اما با شروع ماه محرم امسال نه تنها تعداد هیئتهای مذهبی در تهران کم نشده بلکه بر اساس مشاهدات شهروندان این تعداد نسبت به سال گذشته افزایش نیز یافته است. در این حالت حقوق شهروندان غیرشیعه ایرانی از دو سمت تضییع میشود. از یک سو هزینه مالیاتی که آنها پرداخت میکنند صرف موارد مربوط به رفاه اجتماعی آنها نمیشود و از سوی دیگر این پولها صرف هیئتهای مذهبی میشود که به گفته بسیاری از مسئولان”بازوی تبلیغات اسلامی” در شهرها هستند.
با این اوصاف سیاست دولت و شهرداری در ایام محرم نه تنها نقض حقوق اقلیتهای دینی یهودی، زرتشتی و مسیحی است که قانون اساسی به رسمیت میشناسد بلکه نقض دو اصل ۱۹ و ۲۰ است که در آنها بر رعایت حقوق تمام ایرانیان، از جمله پیروان ادیان غیررسمی مانند بهاییان، دراویش، یارسان، مندائیان و… تاکید شده: “مردم ایران از هر قوم و قبیله و که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.” و “همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.”
هرانا پیش از نیز در گزارشات متعددی از جمله “نادیده گرفتن حقوق اقلیتهای دینی در فضای شهری در تهران” به معضل تبعیض دینی در زندگی شهری پرداخته بود.