از دولتمردان سیاسی پس از انقلاب چه می دانیم؟
صد و سی و سومین نشست کانون کتاب تورنتو به معرفی کتاب “ایران پس از انقلاب” نوشته دکتر مهرزاد بروجردی و کوروش رحیم خانی اختصاص داشت.
سعید حریری از کانون کتاب تورنتو با مقدمه ای این نشست را آغاز کرد:
با انقلاب ۵۷ نسلی از روحانیون بر تخت قدرت تکیه زد که هیچ تجربه ی کشورداری از سر نگذرانده بود. نه از طبقات بالای اجتماعی برخاسته بود، نه در همکاری با دستگاه پیشین راه و رسم اهل دولت آموخته بود. چنین رویدادی سازوکار سیاست ایران را به کلی دگرگون کرد.
رفتار و باورهای این گروه پرخروش تازه نفس و پیروان پرشورشان نگرانی های جهانی بسیاری را دامن زد و اخبار سیاست های داخلی و خارجی ایران از جمله برنامه ی هسته ای ایران، در رسانه های جهانی بازتاب دوچندان یافت، اما به رغم این همه، آگاهی ما از نخبگان سیاست ایران همچنان ناچیز و ناتمام باقی مانده بود. نزدیک به چهاردهه از زمانی که روحانیون ایرانی در قامت دولتمردان و نخبگان سیاسی پدیدار شدند می گذرد، اما پژوهش تجربی درخوری در مورد روش های برکشیدن و به کار گماردن روحانیون در دستگاه دولتی، ساختار چینش نهادین دستگاه ها و چرخش دولتمردان در آنها فراهم نیامده است. کتاب ایرانِ پساانقلاب قرار است به این پرسش ها پاسخ دهد.
حریری سپس سخنران را معرفی کرد: دکتر مهرزاد بروجردی استاد علوم سیاسی دانشگاه سیراکیوز، از دبیران پیشین انجمن ایران شناسی ست. نویسنده ی کتاب های”روشنفکران ایرانی و غرب: سرگذشت نافرجام بومی گرایی” (Iranian Intellectuals and the West: The Tormented Triumph of Nativism)، ویراستار کتاب “آینه ای برای شهریار مسلمان، اسلام و نظریه ی دولت مداری”(Mirror For the Muslim Prince: Islam and the Theory of Statecraft ) و کتاب “تراشیدم، پرستیدم، شکستم”. کتاب حاضر “ایران پساانقلاب” (Postrevolutionary Iran: A Political Handbook) را با همکاری کوروش رحیم خانی ـ دانشجوی دکترای علم سیاست ـ نوشته است.
دکتر مهرزاد بروجردی از کتاب تحقیقی اش که چهارده سال روی آن کار کرده اند، گفت:
با انقلاب ۵۷ افرادی به روی کار آمدند که ما شناخت دقیقی از آنها نداشتیم. یک سری شخصیت های کلیدی مثل آیت الله خمینی یا خامنه ای و منتظری، اما طبقه ای که روی کار آمدند افرادی هستند که برای عمده ی ما ناآشنا هستند. برای همین تصمیم گرفته شد که این کتاب نوشته شود.
جرقه ی این کتاب آنجا زده شد که یکی از نمایندگان سابق مجلس، آقای اکبر اعلمی از تبریز، مقاله ای نوشته بود و گفته بود که از اول انقلاب تا حال دویست نفر هستند که بر ایران حکومت کرده اند و چرخش این دویست نفر در مشاغل مختلف صورت می گیرد.
بروجردی افزود، من که در حوزه ی اجتماعی تحقیق می کنم حرف ایشان برایم جالب بود چون نه می توانستم آن را رد کنم و نه قبول کنم. چون صحبت ایشان مبنایی نداشت و هیچ بانک اطلاعاتی برای این مسئله وجود نداشت.
بعدا آقایی که جزو گروگان های آمریکایی بود، مقاله ای نوشت و گفت کسانی که در این چهل سال در ایران حکومت کرده اند، در اصل ۲۵ تن مهم هستند و بقیه پادو. باز این سئوال مطرح شد که کدام این رقم ها درست است.
ما تصمیم گرفتیم یک بانک اطلاعاتی درست کنیم برای کسانی که از اول انقلاب تاکنون مشاغل کلیدی داشته اند، مثلا همه ی وزرا، نمایندگان مجلس، نمایندگان مجلس خبرگان، شورای نگهبان، تشخیص مصلحت، رئیس صدا و سیما، رئیس بانک مرکزی، فرماندهان ارتش و سپاه…
با توجه به این که این پروژه تمامی افرادی که از اول انقلاب تا کنون در مناصب مختلف بوده اند در برمی گیرد، کمبود اطلاعات و نبود اینترنت در آن زمان، باعث شده که ما نتوانیم به دارندگان مشاغل استانداری و فرمانداری و شبیه اینها هم بپردازیم. تنها به افراد بالای هرم سیاسی ایران پرداختیم که تعدادشان ۲۳۳۲ نفر شده است. تا آنجا که من تحقیق کردم این بزرگترین بانک اطلاعاتی رجال سیاسی در خاورمیانه و شمال آفریقا است. تا به حال شبیه این و در این ابعاد وجود نداشته است. ما در رابطه با هر فرد پنجاه نوع اطلاعات خاص را جمع آوری کردیم برای مثال سئوال کردیم این شخص کجا و چه سالی به دنیا آمده، چه سالی فوت کرده، پدرش که بوده، شغلش چه بوده، در سپاه بوده یا در ارتش، در جنگ بوده یا خانواده شهداست، تحصیلات و وابستگی حزبی، و تمامی اینها.
بروجردی گفت، من می توانم این ادعا را بکنم که شاید برای اولین بار ما حالا می توانیم حرف های دقیق تری در رابطه با سیاست ایران بزنیم، چرا؟ به این معنی که تا قبل از این کتاب حرف هایی که در رابطه با سیاست ایران زده می شد عمدتا حرف های تئوریک کلی بود مثل اینها نمایندگان اقشار پایین جامعه هستند، یا طبقه ی مستضعف هستند، ولی هیچکس آمار و ارقامی برای ارائه نداشته.
دکتر بروجردی در ادامه ی سخنانش با کمک گرفتن از اسلایدهایی که تهیه کرده بود آمارهای خود را به حاضران نشان داد و گفت: جمهوری اسلامی حکومتی است که از لحاظ ساختار واقعا پیچیده است چون نه تنها یک سری از نهادهای زمان شاه را به ارث برد مثل مجلس، قوه قضاییه و … بلکه یک سری نهادهای تازه تأسیس را هم به وجود آورد؛ نهادهایی که خاص حکومت دینی بود مثل ولی فقیه، تشخیص مصلحت، خبرگان و … این کتاب تلاشی ست برای نشان دادن پیچیدگی این نهادها. هر فصل کتاب را اختصاص به یک نهاد داده ایم مثلا یک فصل کتاب تخصیص داده شده به شورای نگهبان، یک فصل تشخیص مصلحت و …. بنابراین اطلاعات هر نهادی در آن فصل گنجانده شده است.
ما در مورد یک حکومت تئوکراتیک داریم صحبت می کنیم بنابراین روحانیان نقش بالایی داشتند، اما چه تعداد از رجال و نخبگان از روحانیان بودند؟ براساس آماری که ما داریم از این ۲۳۰۰ نفر تنها ۲۷درصد، یعنی ۶۲۹ نفر در مقام های بالا روحانی هستند و عمده ی افراد، غیرروحانی هستند، اما تعداد زیادی فرزندان بویژه پسران روحانیان هستند.
ما با این کتاب دو هدف را دنبال می کردیم: یکی اینکه آنچه که در این چهل سال گذشته از یاد نرود، فردا کسی نگوید من نبودم و شغلی نداشته ام، و یا از خاطره ی جمعی ما برود که چه کسانی در اولین مجلس خبرگان قانون اساسی نقش داشته اند.
قصد دوم به عنوان یک محقق علوم اجتماعی، وقتی ما یک حجم عظیمی از این اطلاعات را جمع کردیم، حالا اجازه داشته باشیم که تحلیل مان عمق بیشتری پیدا کند، برای مثال به جای اینکه بیاییم به یک انتخابات خاص اشاره کنیم که مثلا درصد حضور خانم ها در انتخابات سال ایکس چقدر بوده، بیاییم به درصد حضور خانم ها در انتخابات چهل سال گذشته نگاه کنیم یعنی نگاهی به جغرافیای سیاست در طول چهل سال.
اهمیت این مسئله این است که با اطلاعاتی که در اینجا گردآوری شده ( و البته به هیچ وجه کامل نیست) برای دوستانی که علاقمند به تحلیل طبقاتی جمهوری اسلامی هستند، این اطلاعات به ما اجازه می دهد با درنظر گرفتن شغل پدر، اگر آن را به عنوان یک جایگزینی برای جایگاه طبقاتی افراد در زمان انتخاب شدن درنظر بگیریم، می شود تحلیل طبقاتی از جمهوری اسلامی داد. اگر دوستانی علاقمند هستند به بررسی نقش تهران در مقابل بقیه استانها. علاقمند هستید که بدانید اینها از شهرستان های کوچک به مدارج بالا رسیدند یا از مرکز استانها، یا تحصیلات افراد با کاری که داشته می خواند یا نه، می خواهیم ببینیم افراد به چه تناوبی انتخاب شده اند، چه تعداد از اینها یک بار انتخاب شدند و بعد از حوزه ی قدرت بیرون رفته اند. همه ی اینها را می توان با این اطلاعات انجام داد. من فکر می کنم مواد خام چند رساله ی دکترا در این اطلاعات نهفته باشد.
در اسلایدهایی که دکتر بروجردی به نمایش گذاشت، اطلاعات و آمار جالبی را شاهد بودیم.
در یکی از اسلایدها، به استان ها و شهرهای محل تولد نمایندگان مجلس خبرگان از آغاز تاکنون پرداخته شده و نتایج به دست آمده نشان می دهد که بیشتر نمایندگان در پنج استان: اصفهان (۳۴ نفر ـ ۱۳%)، آذربایجان شرقی (۲۲ نفر ـ ۸%)، خراسان رضوی (۱۹ نفر ـ ۷%)، تهران (۱۷ نفر ـ ۶%)، فارس (۱۶ نفر ـ ۶%) به دنیا آمده اند. همینطور پنج استانی که متولدین آنها کمتر در خبرگان حضور داشته اند: ایلام (۲ نفر)، چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و بویر احمدی، خراسان شمالی هر کدام یک نماینده و اصلا نماینده ای در خبرگان زاده ی استان هرمزگان نبوده است.
در اولین مجلس شورای اسلامی، شغل پدران نمایندگان مجلس به ترتیب: ۲۸% روحانی، ۲۳% زارع/ زمیندار، ۱۵% بازاری و مغازه دار و … در حالی که تنها ۲% جزو متخصصان مثل دکتر و وکیل و معلم بودند.
آمارهای دیگری نشانگر تعداد نماینده ها و تعداد وزرایی ست که پیش از انقلاب در زندان بوده اند. همچنین تعداد نظامیان و سپاهیان در کابینه های مختلف.
از دیگر اسلایدهایی که به نمایش درآمد، افرادی بودند که بیشترین تعداد مشاغل را در جمهوری اسلامی داشته اند در این لیست حسن حبیبی با ۱۸ شغل و هاشمی رفسنجانی، احمد جنتی، محمدعلی موحدی کرمانی و حسن روحانی با ۱۷ شغل بعد از او در پنج ردیف اول قرار دارند.
در بخش دوم برنامه، پرسش و پاسخ برگزار شد.
کتاب “ایران پساانقلاب”(Postrevolutionary Iran: A Political Handbook) نوشته دکتر مهرزاد بروجردی و کوروش رحیم خانی در ۸۹۶ صفحه توسط انتشارات سیراکیوز در ماه می ۲۰۱۸ منتشر شده است.
سخنرانی کامل مهرزاد بروجردی را اینجا بشنوید.